وی با بیان دیدگاه دفتر تبلیغات اسلامی درباره مسئله سبک زندگی گفت: برخلاف نظریههایی که معتقدند فرهنگ خود به خود شکل گرفته و جریانی است که عرف آن را پیش میبرد، باور ما این است که فرهنگ امری قابل مدیریت به شمار میرود و در مدیریت فرهنگ نمیتوان فقط بر رفتارها تمرکز کرد، بلکه باید مجموعهای از رفتارها و باورها را مورد توجه قرار داد. بعضی از افرادی که فعالیت فرهنگی انجام میدهند، فقط بر رفتارها تمرکز میکنند که اثر و فایدهای ندارد و دینداری نیز این نیست که مجموعهای از رفتارها تغییر داده شود، بلکه مهمتر از آن باورها هستند و رفتارهایی که ناشی از باورهای صحیح نباشند، از منظر دین فاقد ارزش است.
رئیس میز تخصصی سبک زندگی اسلامی افزود: بسیاری از افرادی که فعالیت فرهنگی انجام داده و از نمونههای خارجی کپیبرداری میکنند، این مسئله را در نظر نمیگیرند که اگر رفتارها و حتی تکنیکها را بدون توجه به باورها مدنظر قرار داده و از این طریق برای ایجاد تغییر تلاش کنند، خروجیاش همان اتفاقی میشود که در غرب رخ داده است؛ ابزارها و روشها دارای هویتاند و باید مراقب باورهایی بود که منشا رفتارها به شمار میروند، مثل مسجد ضرار که منافقین آن را بنا کردند، اما چون نیت و باور غلط داشتند، خداوند دستور تخریب آن را به پیامبر داد؛ بنابراین اگر ما شبکههای اجتماعی یا محصولات فرهنگی و هنری میسازیم، باید مراقب باشیم که چه باورهایی ساخته میشود و این را بدانیم که اثربخشی این فعالیتها و محصولات به تهذیب نفس و داشتن اخلاص نیز برمیگردد و صرف تکنیک ما را به نتیجه نخواهد رساند.
وی ادامه داد: باور دیگر ما این است که در عرصه فرهنگ باید تهاجمی عمل کرد، کما اینکه گفتمان رهبری در عرصه فرهنگ نیز تهاجمی است نه منفعلانه، ولی در بسیاری از موارد منتظریم به ما حمله کنند و سپس ما برای دفاع طراحیهایی را انجام دهیم، اما باید بدانیم که بازی کردن در زمین دیگران، ما را به نتیجه نمیرساند.
حجتالاسلام شیخالاسلامی تصریح کرد: نگاه دفتر تبلیغات اسلامی این است که سبک زندگی مجموعهای از انتخابهایی به شمار میرود که سه ویژگی داشته باشد، اولا به لحاظ زمانی یا مکانی فراگیر باشد؛ ثانیا انتخابهای مهم زندگی یک انسان را تشکیل دهد، یعنی رفتاری را نهادینه ساخته و بیانگر تغییر فرهنگی باشد و ثالثا بازتابدهنده باورهای یک انسان یا جامعه به حساب آید، مثلا اگر فردی گهگاه دروغ میگوید و نسبت به این کار احساس بدی دارد، این دروغگویی به سبک زندگی او تبدیل نشده است و بازتابدهنده باور او نیست، ولی اگر دروغگویی در برخی موارد را جایز و پسندیده بداند، بازتابدهنده باور اوست و به سبک زندگیاش تبدیل میشود.
وی با بیان اینکه تعریف سبک زندگی بر محور مسئله انتخاب میچرخد، گفت: اصلاح و تغییر سبک زندگی با تغییر نظام اولویتدهی و انتخابهای افراد شکل میگیرد. همه ما هنگام تصمیمگیری مسائلی نظیر عرف، ویژگیهای اجتماعی و تهاجم فرهنگی را مدنظر قرار داده و بر مبنای آنها دست به انتخاب میزنیم که نظام اولویتدهی نامیده میشود.
رئیس دفتر تبلیغات اسلامی تهران خاطر نشان کرد: عرصههای مختلفی برای سبک زندگی تعیین شده است که بر اساس ادبیات علمی موجود و فرمایشات رهبری در سال ۹۱ در مورد عرصههای الگوی زیبایی، الگوی تغذیه، الگوی مسکن، الگوی بهداشت و سلامت، الگوی تفریح و اوقات فراغت، الگوی مناسک مذهبی، الگوی فکر و تحصیل و اندیشهورزی، الگوی کسب و کار، الگوی تعامل با قانون یا شهروندی، الگوی مصرف اقتصادی، الگوی مصرف فرهنگی، الگوی زندگی دوم یا فضای مجازی، الگوی مدیریت و حکمرانی و الگوی معاشرت به نتیجه رسیدیم.
وی اضافه کرد: آنچه مهم است و دفتر تبلیغات اسلامی بر آن تمرکز کرده، مصرف کالاهای فرهنگی است که یکی از مسائل مهم جامعه ما محسوب میشود. افراد جامعه دچار دو آسیب جدی هستند، اولا کالاهای فرهنگی به چند دسته تقسیم میشود و آنها در مصرف این نوع کالاها تعادل را رعایت نمیکنند و یک رژیم جمعی شکل نگرفته است تا افراد بر مبنای آن بدانند باید چقدر از هر یک از کالاهای فرهنگی مصرف کنند. از طرف دیگر، مردم سواد استفاده از کالاهای فرهنگی را ندارند و نمیدانند چگونه باید این کالاها را انتخاب و استفاده کنند و چه پیامهایی را به آنها منتقل میکند.
حجتالاسلام شیخالاسلامی بیان کرد: وظیفه ما این است که معیارهای انتخاب در حوزه مصرف فرهنگی را بررسی کرده و نحوه صحیح انتخاب کردن را به مردم آموزش دهیم تا بدانند که اگر عاملی هنگام تصمیمگیری ذهن آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، یعنی باعث سلب هشیاریشان میشود، باید آن را کنار بگذارند.