همه شهرها سعی می کنند وَجه تمایز خود را بیابند و به آن بنازند. گاه تاریخ، گاه شخصیت ها، گاه محصول، گاه اقلیم و گاه مردمان و رویدادهای شهری موجب تمایز یک شهر با دیگر شهرها می شود. اصفهان امّا وَجه تمایز و برتریَش نه تنها همه ی این هاست بلکه غیر از این هاست. ممیزه ی اصفهان در میان شهرهای ایران، اسطوره سازی و نماد پردازی آن است.
لایه های پنهان این شهر که هنوز بسیاری از آن ها مکشوف نشده هر کدام قابلیت اسطوره پروری و الگوسازی برای شهرهای دیگر را دارد. اصفهان گنجی است که باید لایه برداری شود. ظرفیتی است که باید شناخته شود. آنچه برای شهرهای دیگر آرزوست برای اصفهان تجربه است. امیدهای شهرهای دیگر در اصفهان به از تاریخ عبور کرده و درموزه ها نگه داری می شود. اصفهان آرمان شهری است برای شهرهای دیگر و افقی است که شهرها برای رسیدن به آن کاووش ها و کوشش های زیادی می کنند. اینجاست که می گوییم اصفهان شهری اسطوره پرور و الگو ساز است. اصفهان باید با همه دارای هایش به دنیا معرفی شود. دارایی های کالبدی، میراث ناملموس، دانشمندان، حکما، صنایع دستی، تاریخ و تمدن، هنر و فرهنگش.
شهردار اصفهان فرمانده ی این شهر است و می تواند شهر را در پیچ و خم های الگو سازی و برتری نمایی به پیش ببرد یا با کمترین خطا آن را در دره سقوط تکه پاره کند. در پیچ و خم جاده های خطرناک، آیینه ها، نقش سازنده و تعیین کننده ای دارند، مشاورین شهردار به مثابه آیینه های زلال و شفاف می توانند همه زوایا و کورنقطه ها را بازنمایی کنند و از انحرافِ کاروان پیش برنده ی این شهر پیشگیری کنند.
زوایای اساسی در پیش برد کاروان سترگ اصفهان از جنس نرم و ناملموس است. فرهنگ، هنر، صنایع، خلاقیت، دیپلماسی، ارتباطات و تعاملات، هوشمندی محیطی، تاریخ و تمدن، ادبیات و فرهنگ عامه، عادت واره ها، دین و دینداری، اقتصاد، سیاست، فکر و اندیشه، تکنولوژی و آفرینشگری، رسانه و فضای مجازی، طراحی و معماری، حقوق و قوانین، مدیریت و برنامه ریزی، پژوهش و تحقیق، امنیت و نظم، آسایش جسم و آرامش روح، شهروندی و شهرمداری، همه و همه ی این ها از مقوله های نرم و انسانی است و پیش از این که شهردار بخواهد در زمینه های کالبدی و تیر و تخته مشاوره بگیرد می بایست به فکر مدیریتِ نرم و اندیشه مدار اصفهان باشد و آیینه های نرمینگی و ناملموس را در اطراف کاروانِ مدیریت شهری قرار دهد، این تنها رمز پیروزی و موفقیت شهردار خواهد بود و بس.
شهرهایی که اصفهان آمال و آرزوی آن هاست به تاریخ، تمدن، فرهنگ، هنر، خلاقیت و سنت هایش می نگرند و گرنه آهن و فولاد و پل و بتن و آسفالت و جدول و آسمان خراش در شهرهای دیگر هم یافت می شود و چه بسا پیشرفته تر و حیرت آور تر از اصفهان.
دارایی ها و برخورداری های اصفهان پیش و بیش از دارایی های سخت، دارایی های نرم و فرهنگی است که نباید برآن ها چشم را بست و نادیده انگاشت.
امیدواریم شهردار نونفس، نوروزی و نونظر اصفهان چشم هایش به سمت آیینه های زلال و صاف بچرخد و زوایای اساسی و اصلی شهر را بخوبی ببیند و از این همه مزیّت و برخورداریِ نرم و فرهنگیِ اصفهان غفلت نکند. این راه شخص شهردار را هم به اسطوره ی شهرها بدل خواهد کرد.
لایه های پنهان این شهر که هنوز بسیاری از آن ها مکشوف نشده هر کدام قابلیت اسطوره پروری و الگوسازی برای شهرهای دیگر را دارد. اصفهان گنجی است که باید لایه برداری شود. ظرفیتی است که باید شناخته شود. آنچه برای شهرهای دیگر آرزوست برای اصفهان تجربه است. امیدهای شهرهای دیگر در اصفهان به از تاریخ عبور کرده و درموزه ها نگه داری می شود. اصفهان آرمان شهری است برای شهرهای دیگر و افقی است که شهرها برای رسیدن به آن کاووش ها و کوشش های زیادی می کنند. اینجاست که می گوییم اصفهان شهری اسطوره پرور و الگو ساز است. اصفهان باید با همه دارای هایش به دنیا معرفی شود. دارایی های کالبدی، میراث ناملموس، دانشمندان، حکما، صنایع دستی، تاریخ و تمدن، هنر و فرهنگش.
شهردار اصفهان فرمانده ی این شهر است و می تواند شهر را در پیچ و خم های الگو سازی و برتری نمایی به پیش ببرد یا با کمترین خطا آن را در دره سقوط تکه پاره کند. در پیچ و خم جاده های خطرناک، آیینه ها، نقش سازنده و تعیین کننده ای دارند، مشاورین شهردار به مثابه آیینه های زلال و شفاف می توانند همه زوایا و کورنقطه ها را بازنمایی کنند و از انحرافِ کاروان پیش برنده ی این شهر پیشگیری کنند.
زوایای اساسی در پیش برد کاروان سترگ اصفهان از جنس نرم و ناملموس است. فرهنگ، هنر، صنایع، خلاقیت، دیپلماسی، ارتباطات و تعاملات، هوشمندی محیطی، تاریخ و تمدن، ادبیات و فرهنگ عامه، عادت واره ها، دین و دینداری، اقتصاد، سیاست، فکر و اندیشه، تکنولوژی و آفرینشگری، رسانه و فضای مجازی، طراحی و معماری، حقوق و قوانین، مدیریت و برنامه ریزی، پژوهش و تحقیق، امنیت و نظم، آسایش جسم و آرامش روح، شهروندی و شهرمداری، همه و همه ی این ها از مقوله های نرم و انسانی است و پیش از این که شهردار بخواهد در زمینه های کالبدی و تیر و تخته مشاوره بگیرد می بایست به فکر مدیریتِ نرم و اندیشه مدار اصفهان باشد و آیینه های نرمینگی و ناملموس را در اطراف کاروانِ مدیریت شهری قرار دهد، این تنها رمز پیروزی و موفقیت شهردار خواهد بود و بس.
شهرهایی که اصفهان آمال و آرزوی آن هاست به تاریخ، تمدن، فرهنگ، هنر، خلاقیت و سنت هایش می نگرند و گرنه آهن و فولاد و پل و بتن و آسفالت و جدول و آسمان خراش در شهرهای دیگر هم یافت می شود و چه بسا پیشرفته تر و حیرت آور تر از اصفهان.
دارایی ها و برخورداری های اصفهان پیش و بیش از دارایی های سخت، دارایی های نرم و فرهنگی است که نباید برآن ها چشم را بست و نادیده انگاشت.
امیدواریم شهردار نونفس، نوروزی و نونظر اصفهان چشم هایش به سمت آیینه های زلال و صاف بچرخد و زوایای اساسی و اصلی شهر را بخوبی ببیند و از این همه مزیّت و برخورداریِ نرم و فرهنگیِ اصفهان غفلت نکند. این راه شخص شهردار را هم به اسطوره ی شهرها بدل خواهد کرد.