ادبیات یکی از شاخههای هنر است که در آن ابزار خلق، بیان و زبان است. این هنر با استفاده از کلمات و جملات، احساسات، افکار و تجربیات انسانی را به تصویر میکشد.کارکردهای اساسی ادبیات از نوع شناختی و افزایش تاثیرگذاری است. ادبیات علاوه بر بسط و وسعت بخشیدن به نگاه انسان باعث می شود که با معرفت بیشتری به شناخت جهان پیرامون دست یافت. ادبيات با بهره گیری از عناصر و درون مایه های بصری شوق انسان به شناخت را دوچندان می کند.
برخی افراد بر این باورند که ادبیات صرفا یک فعالیت تفننی و تنها برای سرگرمی و گذراندن اوقات فراغت هست در حالی که چنین نیست. ادبیات یکی از اصلیترین راههای درک تجربه است. تجربه، مسیر ممکن برای فهم جهان و هستی است. از طریق ادبیات می توان به تاریخ سفر کرد در ذهن نویسندگان زندگی کرد و از دیدگاههای مختلف جهان را نگریست.
عمر بشر محدود و کوتاه تر از آن است که مستقیما تمام تجربه ها را لمس و فهم کند. پس بنابراین عقل و منطق حکم می کند تا از تجربیات دیگران بهره ببریم. ادبیات این تجربیات را بصورت حداکثری در معرض ما می گذارد و جدی ترین چالش های زندگی فردی و اجتماعی را در قالب های متنوع پیش روی بشر قرار داده است.
ادبیات همواره نقطه اشتراک تجربیات انسانی بوده و هست و از طریق آن، انسانها میتوانند یکدیگر را بشناسند و با هم گفتگو کنند. ادبیات به هر فرد این امکان را میدهد که از مرزهای تاریخ فراتر رود و با گذشته پیوند زند. مطالعه آثار ادبی نه تنها لذتبخش است، بلکه به ما در فهم این نکته کمک میکند تا بفهمیم که کیستیم کجا هستیم و چرا هستیم.
یکی از راههای عینیت بخشیدن به موضوعات فردی و اجتماعی، استفاده از نمادها، استعارهها و تمثیلهاست که ادبیات در ارائه این موضوع پیشگام است. ادبیات داستانی از گذشته تاکنون بهعنوان رسانهای مکتوب و موثر در انتقال پیام ها و ارزشها در صحنه بوده است. متون ادبی فاخر در کشور ما شاهد بر این ادعاست.
ادبیات به ما این امکان را میدهد که با شخصیتهای قصه ها، رمانها و اشعار زندگی کنیم و از آنها الهام بگیریم. این شخصیتها میتوانند الگوهایی برای ما باشند و مسیر زندگیمان را تغییر دهند. تأثیرات اجتماعی و فردی که ادبیات بر زندگی انسانها میگذارد، بسیار عمیق و گسترده است. از طریق ادبیات، می توان ارزشها و دیدگاههای جدیدی آموخت. این تأثیرات میتواند شامل تغییر در نگرشها، تقویت همدلی و درک دیگران، و حتی ایجاد انگیزه برای تغییرات مثبت در زندگی باشد.
ادبیات داستانی با توجه به ساختار و درونمایهای که دارد، میتواند علاوه بر ادراکی که خلق میکند، در مخاطب کشش عاطفی و حسی ایجاد کند و با ایجاد چالش ذهنی، باعث رشد شناختی شود. لذا به همین جهت بهعنوان یکی از ابزارهای آموزشی دیده شد و در تربیت غیررسمی مورد توجه و اهمیت قرار گرفته تا جایی که قصهدرمانی، امروزه یکی از راهکارها در علوم روانشناسی و تربیتی تعریف شده است.گاهی میشود مسألهای مبهم و پیچیده را با زبان قصه و داستان تبیین و در اختیار دیگران قرار داد. قصه، داستان و شعر علاوه بر تقویت قوه تخیل سبب پویایی اندیشه میشود و کنشهای موجود در آنها باعث ژرفاندیشی و وسعتبخشی میدان ذهن میشود.
ادبیات به عنوان یک رسانه فرهنگی پرمخاطب چه در قالب نثر و چه در قالب نظم، سبب گسترش اندیشه و جهان بینی، بازنمایی تاریخ، تاثیر گذاری در تکوین شخصیت و هویت ملی، انتقال مفاهیم ارزشی و اخلاقی ، تقویت آرمان و غنی سازی زبان ملی می شود. این هنر، حس جستجوگری و تلاش برای دستیابی به حقیقت و سعادت را در انسان بیدار میسازد و به ما امکان میدهد تا با درک عمیقتری از خود و جهان اطرافمان، به سوی زندگیای پرمعناتر و آگاهانهتر گام برداریم.