در ابتدا محبوبه صفدریان، دبیر نشست اظهار کرد: سلسلهنشستهای «نوجوان نوجوی امروز» با هدف تولید محتوای کاربردی برای والدین، تسهیلگران، مربیان، معلمان، مدیران و همه کسانی که با نوجوانان در ارتباط هستند، برگزار میشود تا از محصولات مکتوب و چندرسانهای آن بتوان در ساختن بستر مناسب برای شکوفایی قابلیتهای نوجوانان بهره برد.
وی افزود: این نشستها با حضور متخصصانی که در زمینه تربیت، صاحب ایده یا دستاورد علمی ارزشمندی هستند و همچنین کارشناسان، صاحبان تجربه و دغدغهمندان برگزار میشود.
تفکر نقاد؛ بهترین و سالمترین روش برای پررورش فکر نوجوانان
سپس محمدرضا رهبری، معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان بیان کرد: پرسش آغازینی که با آن روبرو هستیم، کاملتر و مربوط به کل دوره و این سلسلهنشستهاست؛ اینکه چه چیزی باعث شده بچههای ۱۰ تا ۲۰ سال اینقدر مورد توجه مربیان و والدین باشند، درباره رفتارهای آنها گفتوگو شود و حتی گاهی احساس کنیم درباره آنها دچار چالش هستیم.
وی تصریح کرد: از یک طرف، مفهوم نوجوانی دستاوردی دقیق، جدید و تازه است. پژوهشهایی در علوم اعصاب و رشتههای گوناگونی مانند جامعهشناسی در این زمینه انجام شده و نشاندهنده توجه ما به این دوره سنی در مقایسه با گذشته است.
معاون فرهنگی جهاددانشگاهی واحد اصفهان با طرح پرسشی گفت: آیا نوجوانی فرصت رشد و شکوفایی است یا دوران گذاری بین کودکی و بزرگسالی؟ یا اینکه دورانی پرآشوب و خطرزاست؟ انتخاب هرکدام از این مواضع، حاکی از پاسخ، نگاه و راهکار متفاوت ما برای رفتار با نوجوان است. با خوردن غذای سالم، بدن سالمتر میشود، حال اگر کتاب خوب بخوانیم، چه اتفاقی برایمان میافتد؟ بهطور ضمنی باید بگوییم زندهتر و هشیارتر میشویم. با توجه به ویژگیهای زمانه که آن را عصر اطلاعات مینامیم، تفکر نقاد بهترین و سالمترین روش برای پررورش فکر نوجوانهاست.
وی تأکید کرد: چگونه ادبیات بخوانیم تا به تفکر نقادانه ما کمک کند؟ اولین پرسش ما در راهنمای خوب خواندن این است که معنای این متن چیست؟ پاسخ این است که سد راه لذت ادبی نشویم، پرسش از معنای متن را به تأخیر بیندازیم و به این فکر کنیم که متن چه میگوید و چه میکند؛ در این صورت هنگامی که داستان، نوجوان را گام به گام جلو میبرد و در او نفوذ میکند، نوجوان نیز در ساختن و کشف معنا موفق میشود؛ سپس از طریق ساخت معنای جهان داستان به معنای جهان هستی نیز پی میبرد؛ برای مثال رمانهای فانتزی بدون آنکه مستقیم با نوجوان سخن بگویند، او را ناخودآگاه با ترسها و ناکامیهایش مواجه میکنند؛ به همین دلیل یکی از بهترین راهها برای کنترل درگیریها و تعارضهای مخاطب بهشمار میروند. منظور من از کتاب نیز کتاب باکیفیت است.
در حوزه نشریه کودک و نوجوان رو به جلو بوده و هستیم
مجید ملامحمدی، نویسنده، شاعر و سردبیر نشریه «پوپک» نیز در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان از ادبیات خلاقانه با تأکید بر ادبیات داستانی در بهبود سلامت روان و برقراری ارتباط با نوجوانان بهره برد؟ اظهار کرد: من سردبیر نشریهای هستم و بیش از ۳۰ سال برای کودک و نوجوان کار کردهام. با وجود فضای مجازی، هنوز هم نشریات حرف اول را میزنند و کار از دست ما خارج نشده است. در کشور ما نشریات بسیار خوبی برای بچهها چاپ میشوند.
وی توضیح داد: ما در زمینه نشریه کودک و نوجوان که بخش وسیعی از ادبیات خلاقانه این قشر را دربرمیگیرد، بهخصوص در ۴۰ سال گذشته، رو به جلو بوده و هستیم. در کشورهای دیگر، بهخصوص همسایگان، آثاری که در قالب نشریه و مجله وجود دارد، بیشتر به سرگرمی و مواردی از این قبیل میپردازد، چه بهصورت داستان و چه در قالب شعر.
سردبیر نشریه «پوپک» یادآور شد: بهخصوص در زمینه شعر ما بسیار قویتریم. شعر کودک و نوجوان از دهه ۵۰ شروع شده است و بزرگانی بودهاند که شعر کودک و نوجوان را با مبنای خوبی آغاز کردهاند. بعد از انقلاب نیز ادبیات شعری این دوره بهطور محکمتر و غنیتر پیگیری شده است. کشورهای عربی حتی مصر و لبنان که در زمینه نشر پیشتازند، در زمینه شعر کودک و نوجوان، حرف زیادی برای گفتن ندارند. به جز شعر، در داستان و ادبيات دینی بهطور خاص نیز به مراحل خوبی رسیدهایم.
وی گفت: اگر ادبیاتی که در کشور ما به بچهها انتقال داده میشود، آثار آموزشی و در کتابهای درسی باشد، من آنها را ادبیات خلاق نمیدانم، حتی اگر بهصورت شعر و داستان باشند.
ملامحمدی افزود: نشریه «سلام بچهها» و «پوپک» که به ترتیب، ۳۰ سال و کمتر از ۳۰ سال است که منتشر میشوند، ادبیات خلاق دارند. ادبیات خلاقانه یعنی علاوه بر آنکه کودک آموزش داده و تربیت میشود، به او حرکت میدهیم و از نقطهای به نقطه دیگر میرسانیم. ما کودک را نویسنده بار میآوریم. زمانی در دهه ۷۰ بیش از ۱۰۰ نویسنده و شاعر کودک و نوجوان داشتیم و از راه نامه و پست با آنها در ارتباط بودیم. ادبیات در نظر ما صرفاً شعر و داستان نبود، حتی سرگرمی و تصویرسازی آثارمان را هم ادبیات خلاق میدانستیم و این خلاقیت باعث میشد کودک و نوجوان به فکر بیفتد و به حرکت واداشته شود.
وی تأکید کرد: آیا کتب درسی بهگونهایست که اگر نوجوان بخواهد در آینده نویسنده شود، بتواند بنویسد و نویسندهای تازهکار و یا شاعر باشد؟ بسیار کم این اتفاق میافتد؛ زیرا آن شرایط، خلاقانه نبوده است. در عرصه نشریه و ادبیات نوشتاری، رمان، داستان، شعر و حتی سرگرمی و کاردستی، همه میتواند ادبیات خلاق باشد.
این نویسنده و شاعر گفت: من از کودکی کارم را با ادبیات شروع کردم. پدر من، مرحوم محمد محمدی اشتهاردی از روحانیون قم و نویسنده آثار دینی بود. بیشتر کتابهای کتابخانه کوچکمان، دینی و عربی بود؛ زیرا پدرم در حوزه علمیه اشتغال داشت. از آنجا بود که من تشنه کتاب شدم. اگر بچهها دائم با کتاب تماس داشته باشند، با آن خو میگیرند و کتاب میخوانند. من با کتاب بزرگ شدم و همان کتابخوانی باعث شد تا در بزرگسالی با نشریات کودک و نوجوان ارتباط پیدا کنم. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم جای بسیار خوبی بود. ادبیات خلاق موجب شد خودم نیز نویسنده شوم و باعث شد من و دوستانم به تئاتر، موسیقی و مواردی از این قبيل هم توجه داشته باشیم.
وی اظهار کرد: زمانی این ادبیات خلاق از طرف آثار خلاق دیگری مانند ترجمه مورد حمله قرار میگیرد. بعضی از آثار ترجمه، خوب و حرفهای نوشته شده است؛ اما محتوای لازم را ندارد و ادبیات خلاق ما آن را نمیپسندد. آثاری وجود دارند که کاردستی و سرگرمی محسوب میشوند؛ ولی ما نمیخواهیم ذهن و فکر فرزندانمان طبق آنها پیش برود. هجوم دیگری هم از راه فضای مجازی وجود دارد که هیچ آوردهای برای مخاطب کودک و نوجوان ما ندارد، حتی آوردهاش برای نوجوان هم خوب نیست و وقت خلاقانه فکر کردن را میگیرد.
کتابهای ترجمه؛ آفتی که جامعه با آن مواجه است
در ادامه، علی باباجانی، نویسنده، شاعر و دبیر جشنواره «کتاب سلام» با ایستادن در برابر جمع حاضر در نشست و پوزش خواستن بابت تأخیر برای حضور در جلسه گفت: ایستادن من، کاری خلاقانه بود و همگی تعجب کردید. نوجوان هم کاری میکند که از هنجارها بیرون میزند و همه تعجب میکنند.
وی ضمن خوانش شعری با حال و هوای نوجوانی تصريح کرد: اول باید ادبيات را تعريف کنیم و ببینیم آیا ادبیات، شعر است یا داستان؟ ادبیات مفهومی کلی بوده و شامل همه این بخشها میشود. در مورد نوجوانی نیز از نظر روانشناسی باید ویژگی این دوران را بشناسیم و بر اساس آن پیش برویم. از ویژگیهای دوران نوجوانی، اعتقاد به مهم بودن، تصور همهتوانی، تغییر در طرز تفکر و جستوجو برای هویت مستقل است که اگر این ویژگیها عملی شود و ما نوجوان را بپذیریم، آن زمان میتوانیم به رشد استعدادهای او کمک کنیم.
دبیر جشنواره «کتاب سلام» یادآور شد: من به پدرها و مادرها میگویم خودتان با خودتان چگونه هستید؟ شما نمیخواهید نوجوانتان رشد کند، بلکه میخواهید یک کپی از خودتان داشته باشید، در صورتی که تجربههای کودک یا نوجوان با شما فرق دارد.
وی بیان کرد: هفت عنصر باعث شکلگیری شخصیت نوجوان میشود که شامل خانواده، الگوها، دوستان، آموزش و پرورش، صداوسیما، دین و محیط اطراف است. هر نوجوانی بر اساس این الگوها رشد میکند. من انتظار دارم دیدگاهی که راجع به موضوعی دارم، نوجوان هم همان دیدگاه را داشته باشد؛ همین مسئله موجب تضاد بین ما و نوجوان میشود و در نهایت، زبان او را نمیفهمیم.
باباجانی تأکید کرد: هر بچهای برای خودش یک شهر است و میتواند همه خواستههایش را تأمین کند. ما در مقام پدر و مادر از این ماجرا غافلیم و شخصیت بچههای امروز را نپذیرفتهایم.
وی گفت: ما ۳۰ سال است که با مجلات کار میکنیم و در مجموعه نشریاتمان سه مجله داریم؛ «سلام بچهها» برای رده سنی نوجوان، «پوپک» برای رده سنی کودک و «سنجاقک» برای خردسالان. تفاوت مجله با کتاب در این است که تنوع مطلب دارد، از داستان گرفته تا سرگرمیها. ما سعی کردهایم علاوه بر استفاده از نویسندگان و تصویرگران حرفهای، با نوجوان امروز هم ارتباط داشته باشیم و همین موجب رشد مجله شده است. یکی از دغدغههای ما این است که این فاصله را کمتر کنیم.
این نویسنده و شاعر تصریح کرد: ما در کنار مجلات، جشنوارهای به نام «کتاب سلام» برگزار میکنیم که سالانه کتابهای داستان، شعر، تصویرگری و معارف را حتی در بخش بینالملل بررسی میکند. هرساله تقریباً ۷۰۰۰ کتاب کودک و ۱۴۰۱ کتاب نوجوان چاپ میشود که نشان میدهد اینگونه کتابها خواهان دارد.
وی افزود: کتابهای ترجمه، یکی از آفتهایی بهشمار میرود که جامعه ما با آن مواجه است. ناشر به سبب آنکه برای کتابهای ترجمه حقالزحمه کمتری میپردازد و چاپش راحت است، آنها را به دست مخاطب میرساند؛ از همینرو فرهنگ غربی و فرهنگهایی که مغایر با فرهنگ بومی است، به بچه منتقل میشود. ما اروپا را به خانه خودمان آوردهایم و کمتر توانستهایم فرهنگ خودمان را به فرزندانمان تزریق کنیم. برای این کار باید حمایت شویم و نهادهای فرهنگی از آن حمایت کنند.
باباجانی بیان کرد: «نوجوان ابدی یا نوجوانی ابدی» از ۳۰ سالگی به بعد شروع میشود. وقتی نوجوانمان را نپذیرفتیم و استعدادش شکوفا نشد، استعداد او از بین میرود و منزوی میشود. وقتی آن نوجوان به ۳۰ سالگی و بیشتر رسید، در نوجوانیاش میماند، خودش را نمیشناسد و تکلیفش با خود روشن نیست. او تا آخر عمر، نوجوان میماند؛ مانند بعضیها که تا آخر عمر، کودک میمانند.
وی در پایان سخنانش گفت: قرآن مانند خورشیدی است که هرروز میتابد و برایمان تازگی دارد؛ زیرا بسیار عمیق و پر از خلاقیت است. خداوند بهترین قصهپرداز و قرآن علاوه بر داستان، منظومترین نثریست که میتوان آن را به راحتی خواند. شاعران گذشته مانند فردوسی، سعدی، مولوی و دیگران نیز با شعر و آثار خلاقانه خود، پیامهای بسیاری به ما دادند؛ مثلاً سهراب سپری وقتی میگوید «من نمازم را وقتی میخوانم که اذانش را باد گفته باشد، سر گلدسته سرو» به زیبایی، نماز را به تصویر کشیده است.
خلاقیت پابهپای زمان باشد
سیدسعید هاشمی، نویسنده و سردبیر نشریه «سلام بچهها» سخنران بعدی این نشست بود. وی اظهار کرد: خلاقیت باید پابهپای زمان باشد و اصلاً خلاقیت یعنی خود زمان، مخصوصاً در دوره ما. خلاقیت در قدیم میتوانست سیر کندتری داشته باشد. فرض کنید ۵۰ یا ۱۰۰ سال پیش، یکی از خلاقیتها، منبر بود. اصلاً آن کسی که منبر را ساخت، خودش آدمی خلاق بود. این خلاقیت تا سالها بهدلیل آنکه صنعت و رسانه وجود نداشت، استمرار داشت و جواب میداد. بعد از انقلاب، نیاز جامعه و شکل منبرها هم عوض شد؛ مثلاً شخصی مانند آقای راستگو منبر را برای کودکان و نوجوانان به مدارس برد. آقای قرائتی، منبر را به تخته و گچ تبدیل کرد. مرحوم سیدعلیاکبر حسینی که ما به او آقای اخلاق در خانه میگفتیم، منبر را به خانهها برد و ما شنبهشبها به انتظار این سید خوشتیپ و خوشصدا مینشستیم تا برایمان صحبت کند. همه اینها خلاقیت بود و مدیریت آن برنامه در آن زمان به این چیزها فکر کرده بود. منبرها اکنون دوباره شکل سنتی خود را پیدا کردهاند و ما در منبر متوقف شدهایم. رویکرد نوجوانان به منبر کم شده و دلیلش هم افت خلاقیت در آن است.
وی ادامه داد: در زمینه کتاب هم همینطور است. در دهه ۳۰ یا ۲۰، خود کتاب، نوعی خلاقیت محسوب میشد، به این دلیل که یا سواد مردم کم بود یا سواد نداشتند و بنابراین کتاب، ناشر و چاپخانه نبود. هنگامی که کتاب یا سوژه جدیدی میآمد، مردم به طرفش هجوم میبردند. وقتی در سال ۱۳۰۷ روزنامه اطلاعات آمد، روز اول ۹۰۰ نسخه فروش داشت تا اینکه در زمان انقلاب، تیراژ روزنامه اطلاعات و کیهان به سه میلیون نسخه رسید. کتاب «داستان راستان» شهید مطهری هم نوعی خلاقیت بود و تا قبل از آن کسی برای نوجوانان به زبان ساده کتاب ننوشته بود. این کارها همه ایستا بودند، به این دلیل که در زمان شاه، سیر صنعت و خلاقیت، سریع نبود؛ اما اکنون سیر صنعت و خلاقیت، سریع شده است و بچهها به خلاقیت روزانه نیاز دارند. این را غربیها فهمیدهاند. در جریانهای اخیر میبینیم که کتابهای نشر پرتقال و هوپا بهدلیل خلاقیتی که دارند، با آن ادبیات غیرآموزندهشان، بچهها را به سمت کتابهای خود سوق دادهاند؛ اما مسئولان، نویسندگان و آموزگاران ما هنوز بلد نیستند چگونه خلاقانه کار کنند و چگونه کتابهای دینی را خلاقانه بنویسند.
این نویسنده بیان کرد: خلاقیت فقط در محتوا نیست و به چیزهای دیگری در زمینه ادبیات کودک و نوجوان نیاز دارد. اکنون دیگر زمان «قصههای مجید» نیست، بلکه زمان «تنتن» و قصههای کمیک است. غربیها، نیاز زمان خود را بهتر از ما فهمیدهاند و به دنبال خلاقیت هستند؛ اما به کار خودشان میآید و محتوای آن مناسب ما نیست. کتاب نوجوان محتوای جدید میخواهد. شکل ظاهری و قطع کتابها باید تغییر و از نظر بصری جلب توجه کند. کتاب باید خودش، بچه را صدا بزند. روی جلد کتاب نوجوان هم باید خلاقانه باشد. پخش کتاب نوجوان نیز اگر خلاقانه و مویرگی باشد، خود نوجوان جذب آن میشود. اکنون نوجوان کارتونهای والت دیزنی را رها نمیکند تا به کتابفروشی برود؛ زیرا خلاقیت و جذابیت در والت دیزنی بیشتر است. کتاب باید به دنبال نوجوان بدود. تصویر کتاب هم نکته دیگری است که باید جذاب باشد. دنیای کتاب بدون تصویر برای نوجوانان، دورهاش گذشته است؛ نوجوان اول باید تصویر را ببیند تا جذب شود.
وی توضیح داد: خلاقیت، یکنفره نیست، دستهجمعی و گروهی است؛ همه دست به دست هم میدهند تا کتابی خلاق به نوجوان معرفی کنند. در غرب، کتاب را گروهی مینویسند؛ مثلاً طنز کتاب را یک نفر و دیالوگش را شخص دیگری مینویسد.
این نویسنده کودک و نوجوان گفت: آموزش و پرورش در همه کشورها، دشمن خلاقیت است. در ایتالیا، کتاب «پینوکیو» را بهعنوان کتاب معارف دینی چاپ کردند و دیگر کتاب دینی ندارند. در ایران هم ما «قصههای مجید» را در کتابهای درسی آوردیم؛ اما بدون اجازه نویسنده در آن دست بردهایم تا مثلاً مفهوم نماز را در داستان بگنجانیم که موجب اعتراض نویسنده شده است؛ زیرا او میخواسته مفهوم و خلاقیت دیگری را انتقال دهد. از سنتگرایی، اجبارگرایی، ایستایی، فضای مجازی، غربزدگی و آشنا نبودن نویسندگان ما با تغییرات جهانی نیز میتوان بهعنوان دیگر دشمنان خلاقیت نام برد.
تقویت تخیل؛ لازمه پرورش خلاقیت در نوجوانان
الهه خاشعی، مربی کودک و نوجوان نیز در این نشست در خصوص خلاقیت، ادبیات و مدل مهارتهای فکری RJ اظهار کرد: نوجوانان ما در سمت و سویی هستند که نباید باشند و کارهایی میکنند که نباید انجام دهند و چیزهایی میبینند که نباید ببیند. چرا اینگونه شده است؟ چرا آنها مطابق فرهنگ ما نیستند؟ چرا نوجوان قرآن نمیخواند؟ در صورتی که به نظر من اگر همین یک کتاب را بخواند، به کتاب دیگری در زندگی نیاز ندارد؛ چون خداوند تمام موارد مورد نیاز انسان را در این کتاب بیان کرده است.
وی افزود: در اینباره مدل غربی هم نمیتوانیم استفاده کنیم؛ زیرا به کار ما نمیآید و فرهنگمان با فرهنگ غرب یکی نیست. کار ما در حوزه مهارتهای فکری RJ بومیسازی شده است و دقیقاً با فرهنگ ایرانی تناسب دارد.
این مربی کودک و نوجوان با اشاره به مقالهای علمی گفت: این سؤال پیش میآید که نویسنده خلاق کیست و متن خلاق چه میتواند باشد؟ نویسنده دنیای داستانی را میسازد و شخصیتهای داستانی را به وجود میآورد؛ از همینرو خودش را در ارتباط با آن شخصیتها میداند؛ ولی چرا همه نویسنده خلاقی نیستند؟ آیا نویسندگی خلاق مادرزادی است و استعداد خاصی میخواهد؟
وی بیان کرد: در مقالهای که در سال ۲۰۲۳ منتشر شده، تحقیقاتی درباره نوجوانان ۱۵ تا ۱۶ ساله انجام و بررسی شده است که نوجوانها چگونه میتوانند متنی خلاق بنویسند و یک متن خلاق چه ویژگیهایی دارد؟ نویسنده این مقاله در تعريف خلاقیت، آن را توانایی تولید اثری میداند که هم دقیق و هم مناسب باشد.
خاشعی با طرح این سؤال که نوجوان برای بهبود بخشیدن به نوشتار خلاق خود باید چه کار کند، گفت: ما باید تفکر خلاق نوجوان را پرورش دهیم و او باید در محیط یادگیریای که به خلاقیت و انگیزه منجر میشود، قرار گیرد. این مقاله میگوید اگر میخواهیم آموزشی خلاق داشته باشیم و خلاقیت نوجوانان پرورش یابد، باید فرصتهایی برای آنها فراهم کنیم که تخیلشان رشد کند و تقویت شود.
وی یادآور شد: سیستم فکری در مدل RJ همانطور که در نشست اول راجع به آن صحبت کردیم، به این صورت است که انسان ورودیای دریافت میکند و از طریق یادسپاری در حافظهاش نگه میدارد؛ سپس بازیابی و تجزیه و تحلیل دادهها اتفاق میافتد و خروجی میدهد. اگر نوجوان ورودی نامناسب دریافت کند؛ مثلاً در فضای مجازی چیزی ببیند که نباید ببیند، سیستم فکریاش دچار اشکال میشود.
این مربی کودک و نوجوان توضیح داد: در ادبیات و نویسندگی هم باید ببینیم کدام واژه را بیاوریم که مناسب باشد؟ اگر واژگان مناسب را به شکل مناسب ترکیب کنیم، خروجی خوبی دارد که شامل نوشتار یا گفتاری خلاقانه است. خلاقیت طبق تعریف مدل RJ چیزی است که در این دنیا وجود ندارد و ما آن را میسازیم. نویسنده خلاق از دو راه میتواند خلق کند؛ یکی بهصورت هشیار مانند شعر گفتن با رعایت وزن و قافیه و دیگری بهصورت ناهشیار که اوج خلاقیت در نویسندگی است؛ همچون نوشتههای عرفانی مولانا.
وی در پایان تأکید کرد: مدل مهارتهای فکری RJ با توجه به پروتکلها و تمرینهایی که برای نوجوانان طراحی کرده است، بهویژه در نویسندگی و داستانسازی، عملکرد مغز را بهبود میبخشد و در نهایت، قسمت ناهشیار مغز را به کار میاندازد؛ در نتیجه باعث میشود نوجوان رفتار و گفتار خلاقانهای داشته باشد. در آخر اینکه، نوشتن یعنی خلق کردن از راه واژهها. ما میتوانیم کاری کنیم که نوجوانان با یادگیری مهارتهای فکری سمت چه چیزی بروند و چه چیزی ببینند؛ مهارتهایی که بومیسازی شده و مخصوص ایران است.
مشاهده در خبرگزاری ایکنا
مشاهده در خبرگزاری ایسنا