عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با بیان اینکه معنویت در معارف اسلامی به معنای فراروی از عالم ظاهر به عالم طبیعت است، گفت: برای رسیدن به معنویت راهی به جز عبور از خودمان و عالم طبیعت نداریم.
به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، نشست علمی برخط «سیمای معنویت و عرفان در آموزهها و ادعیه اهل بیت(ع)؛ مناجات شعبانیه» به همت مؤسسههای آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی(ره) و مجتهده امین(ره) وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان با همکاری مجمع عالی حکمت اسلامی شعبه اصفهان برگزار شد.
حجتالاسلام و المسلمین محمدجواد رودگر، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در این نشست ابتدا به تبیین مفاهیم علمی موضوع مورد بحث پرداخت و اظهار داشت: اولین مفهوم، «معنویت» نام دارد. معنویت در جغرافیای معارف اسلامی و فضای تفکر دینی به معنای اعتقاد به خدا، ارتباط با خدا و اعمال و مناسبات رفتاری ناظر بر این اعتقاد و ارتباط است. به بیان دیگر، معنویت در معارف اسلامی در حوزه اعتقادی یا بینشی، باور به عالم غیب معنا میشود که مبدأ و معاد از مصادیق بارز و باهر ایمان به غیب است. درواقع، غیب، فصل مقوم معنویت قرآنی و وحیانی محسوب میشود.
وی افزود: در کنار مبدأ و معاد، اعتقاد به نبوت و رسالت، فرشتگان و ملائکه الهی و آنچه انسان در ظاهر نمیتواند آنها را ببیند، از جمله مصادیق ایمان به غیب بهشمار میرود. معنویت ناظر بر گرایشهای متعالی وجود انسان است که با فطرت توحیدی و الهی او گره خورده؛ یعنی گرایش به حقیقتجویی، علمجویی، عدالتخواهی، زیباییگرایی، نوعدوستی و بسیاری از مصادیق دیگری که در حوزه گرایشهای متعالی انسان قرار دارد. معنویت ناظر بر گرایشهای مافوق حیوانی و ماوراءطبیعی و درواقع باور به عالم باطن است.
به گفته عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، انسانی که تعالی وجودی پیدا میکند، در ساحت کنشی و رفتاری هم رفتار و اعمال او براساس بینشها و گرایشهایش تعین و تشخص پیدا میکند. در مجموع معنای معنویت اسلامی، فراروی از عالم طبیعت و ظاهر به عالم ملک و شهادت است. طبق آیات قرآن، مقام فرار یکی از مقامات سلوکی محسوب میشود. همه باید به سوی خداوند سبحان فرار یا حرکت کنند؛ این حرکت، درونی، نهانی، نهادی و جوهریست و در عرض نیست. باطن وجود انسان در این نوع حرکت باید در حال شدن باشد.
وی تصریح کرد: بخشهای اولیه مناجات شعبانیه ما را به سوی فراروی سوق میدهد تا خودمان را ارتقا ببخشیم. در قرآن نیز تعابیر بسیاری وجود دارد که به فراروی انسان اشاره کرده و درباره فرار و تعالی بهصورت توأمان سخن گفته شده است. در آیه ۱۰۰ سوره نساء نیز از خروج سخن به میان آمده که به فرار و خروج، تعالی و رفعت بهسوی خداوند اشاره دارد. در معنای ظاهری این آیه، سخن از هجرت مکانی آمده، ولی معنای انفسی و باطنی آن به مهاجرت از نفس خود به سوی خداوند و رسولش اشاره دارد.
رودگر ادامه داد: زمانی که از خودمان رها شویم و به سوی کسی جز خودمان فراتر رویم، معنویت در بطن وجود ما شکل میگیرد. اگر غیر از خودمان، خدا باشد، معنویت درباره آن صدق میکند؛ در غیر این صورت حرکتی افقی است و عمودی نیست، بنابراین مفاهیم معنوی درباره آن صدق نمیکند و فراروی در معنا و هویت معنوی، تحقق نمییابد؛ لذا معنویت در ارتباط با خدا در قالبهای گوناگون نماز، نیایش، پرداخت وجوه شرعی، ارتباط با دیگران و نوعدوستی تجلی مییابد و به این صورت، روابط چهارگانه انسان را پوشش میدهد که شامل ارتباط انسان با خدا، ارتباط انسان با خود، ارتباط با خلق خدا و ارتباط با خلقت است.
وی درباره مفهوم عرفان توضیح داد: سنخ عرفان، فراعقلی و معرفت کشفی و شهودی است. درواقع، سنخ و جنس عرفان، شهود عینالیقینی و مرتبه بالاتر از آن، شهود حقالیقینی محسوب میشود که در سوره تکاثر مورد اشاره قرار گرفته است. آیات پایانی سوره واقعه درباره حقالیقین است. بر اساس تعبیر علامه حسنزاده، عرفان خدادانی، خداخوانی و خداجویی نیست؛ بلکه خداخوییست. عرفان یعنی اینکه عارف از مرحله عینالیقین و حقالیقین، مسمی به اسماءالحسنای الهی شود.
این نویسنده و پژوهشگر اظهار کرد: در آیه ۱۴۳ سوره بقره، عارف رنگ و خلق و خوی الهی به خود میگیرد. آنچه در عرفان نظری یا دانش عرفان وجود دارد، چیزی مثل دانش فلسفه، فقه و ریاضی و از سنخ علم حصولیست. مقام یقین، مقام پردهبرداریست، بهطوری که پردهها از جلوی دیدگان دل عارف کنار میرود و اصل حقیقت را میبیند؛ از سوی دیگر معنویت، فراروی به سوی خداوند است. انسان باید بداند که در مقابل دیدگان دل پردههایی وجود دارد.
وی افزود: آخرت باطن دنیا، ملکوت باطن عالم ملک، غیب باطن عالم شهادت و معنا باطن ظاهر است. معنویت و عرفان در فضای فرهنگ دینی و اسلامی کاملاً به یکدیگر نزدیکی معنایی و مصداقی دارند. اگر بخواهیم این دو را با یکدیگر جمع کنیم، میتوان گفت معنویت متعالی به معنای معنویت عرفانیست، زیرا معنویت و عرفان ذومراتب تشکیک هستند؛ لذا معنویت عرفانی و متعالیه در آموزههای دینی مورد اشاره قرار گرفته است.
رودگر بیان کرد: امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه میفرماید: «انسان کوچکننده یا مهاجر به سوی خدا باید بداند که راه بسیار نزدیک است.» حق از ما دور نیست و در بطن وجود ماست. کسی که ما را از حق دور میکند، خودمان هستیم و باید خودمان را از این میان برداریم. انسان پیش از دیدن آفاق و انفس باید حق تعالی را ببیند، بنابراین تا زمانی که خود را در خودش ببیند، محجوب است، ولی اگر خداوند را در خود ببیند، به معنای رخ دادن معنویت و عرفان است.
وی با بیان اینکه برای رسیدن به معنویت راهی به جز عبور از خودمان و عالم طبیعت نداریم، تصریح کرد: دانه گندم که در خاک میکاریم، زمانی رشد میکند که از حجاب پوسته خودش و حجاب خاک عبور کرده باشد، در نتیجه انسان هم برای رسیدن به رشد باید از عالم خود و طبیعت عبور کند. آیه ۲۹ سوره فتح هم به همین نکته اشاره دارد. اگر انسان بتواند بر حجاب درونی و بیرونی غلبه کند، اهل عرفان و معنویت میشود. اگر فضل خدا نباشد، هیچ کس نمیتواند بر نفس خود غلبه کند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی توضیح داد: ما با معنویت تحت ولایت حق تعالی قرار میگیریم و ولایت اطلاقیه حق را ترجمه نمیکنیم، بلکه تجربه میکنیم. معنویت، همان از خود رها شدن و آزادی معنوی کسب کردن است. عرفان یعنی سیر الیالله به آرامی به جایی برسد که اخلاق الهی را در متن وجود خود پیاده کند. انسان برای اینکه بتواند مسمی به اسماءالحسنای خداوند شود، آنها را میخواند که همان خلیفهاللهی است. اگر ما حرکت از جهت داشته باشیم، مرحله به مرحله به سوی مقامات معنوی حرکت میکنیم. انسان برای عارف شدن باید با بخش پایانی مناجات شعبانیه مأنوس باشد و قدم به قدم در آنها پیش رود تا به مرحله نهایی و تکاملیافته انقطاع برسد.