در این نشست، علی باباجانی، سردبیر مجله سنجاقک که دبیری نشست را نیز به عهده داشت، اظهار کرد: ما در کنار مجلههای گوناگون از جمله «سنجاقک»، «پوپک» و «سلام بچهها»، جشنواره «کتاب سلام» را کلید زدیم و تاکنون ۱۳ دوره آن برگزار شده است.
وی افزود: یکی از اهداف جشنواره «کتاب سلام»، معرفی کتابهای مناسب کودک و نوجوان به خانوادهها و همچنین تشویق نویسندگان و ناشران و ترویج فرهنگ کتابخوانی بود. این جشنواره ۱۳ سال بود که متوقف شده بود و اکنون به همت مدیریت جدید، دوباره احیا شد و بعد از ۱۳ سال، چهاردهمین دوره آن را برگزار میکنیم. در حال حاضر، کتابهای سال ۱۴۰۱ بررسی میشوند که برگزیدههای آنها معرفی خواهند شد.
سردبیر مجله سنجاقک بیان کرد: در کنار این جشنواره، یکسری نشستهای تخصصی ادبیات کودک و نوجوان نیز برگزار میشود که اولین نشست را در اصفهان، شهر گنبدهای فیروزهای برگزار میکنیم و جای تشکر دارد. در این نشست تخصصی، «تجربهنگاریهای رمان دینی نوجوان» را بررسی میکنیم.
وی ادامه داد: تعریف کوچکی از رمان دینی وجود دارد و آن رمانی است که مضمون اصلی و آشکار آن ماهیت دینی داشته باشد. بعضی از این رمانها ممکن است زندگینامههای ائمه(ع) و اصحاب و تاریخنگاری باشد و بعضی دیگر مضمون دینی مستقیم یا غیرمستقیم داشته باشد. به برکت انقلاب اسلامی، رمان دینی رشد چشمگیری داشت، با «داستان راستان» شهید مطهری آغاز شد که حرکت بسیار ارزشمندی بود؛ ولی حلقه مفقوده آن این بود که به هرحال مفاهیم دینی به مخاطب عرضه میشد؛ اما جنبه هنری نداشت. اکنون نویسندگان در رماننویسی تلاش میکنند تا جنبههای هنری آن را افزایش دهند و برای جذب مخاطب همه تلاش خود را بهکار میگیرند.
باباجانی با اشاره به حضور سیدسعید هاشمی، نویسنده رمان نوجوان در این نشست گفت: آقای هاشمی ۱۲ رمان دینی دارد و اکنون میخواهم به عنوان اولین سؤال از ایشان بپرسم که وقتی میخواهید رمان دینی بنویسید، چگونه به موضوع میپردازید و آن را آغاز میکنید.
هاشمی در پاسخ به این سؤال اظهار کرد: در رمان دینی، برخلاف رمانهای رئال یا معمولی، نکات زیادی را باید رعایت کنیم و تمام زمینهها را بسنجیم؛ یعنی ببینیم اطلاعاتی که درباره سوژه وجود دارد، کفایت اصلی را برای تبدیل شدن به رمان دارد یا نه؛ برای مثال اگر بخواهیم درباره حضرت مریم(س) رمان بنویسیم، باید ببینیم آیا در تاریخ درباره ایشان صحبت شده است تا بتوانیم رمان را از ابتدا تا انتها بنویسیم یا نه، آیا میتوانیم به دیالوگها و رفتوبرگشتها اتکا کنیم، آیا میتوانیم تمام نگرشها را درباره حضرت مریم(س) بیاوریم، شخصیتپردازی و از زبان ایشان صحبت کنیم یا نه؛ برای نوشتن بعضی از رمانها بهدلیل کمبود اطلاعات تاریخی نمیتوانیم از زبان آن شخصیت صحبت کنیم.
وی افزود: نکته دیگر این است که ببینیم آیا میتوانیم در آغاز و پایان یک رمان دینی خلاقیت به خرج دهیم یا خیر؛ برای مثال اولین کسی که درباره امام حسین(ع) بهصورت منسجم رمان نوشت، ملاحسین کاشف سبزواری بود که البته اکنون ما به اثر او رمان نمیگوییم و شاید در زمان قدیم بتوان آن را رمانی ابتدایی به حساب آورد؛ اما اولین کسی که درباره امام حسین(ع) رمان به معنای خاص و غربی کلمه نوشت، زینالعابدین رهنما بود که در دهه ۳۰ این کار را انجام داد. آن موقع نوشتن درباره امام حسین(ع) کار عجیبی بود و تا آن زمان انجام نشده بود و ایشان رمانی با محوریت شخصیت امام حسین(ع) نوشت. اکنون آن رمان خوانندهای ندارد؛ زیرا زمانه عوض شده و نگرشها تغییر کرده است؛ درواقع باید خلاقیتها، شروع و پایان، شخصیتپردازیها، نگاه و نگرش را در زمینه رمانمان ببینیم و بعد شروع به نوشتن آن کنیم تا رمان بتواند مخاطبمحور و مشتریمحور باشد.
این نویسنده در پاسخ به سؤال یکی از حضار که آیا در رمان دینی یا مذهبی میتوان به نمودهای طنز نیز پرداخت و این کار مغایرتی با اصل رمان پیدا نمیکند، گفت: در زمینه رمان دینی از طنز نیز میتوان استفاده کرد و منافاتی ندارد، چه بسا در این زمینه کمکاری کردهایم. اسلام نیز به شوخطبعی اهمیت میدهد، حتی شما میتوانید رمانی بنویسید که تماماً طنز باشد، همچون کتاب «پادشاه نصفهدماغ» که در انتشارات جمکران چاپ شده است. همه جا میتوانیم از طنز استفاده کنیم، حتی در زمینه رمان عاشورایی و یزید را با بیان طنز مورد هجمه قرار دهیم؛ درواقع همه جا میتوان از طنز استفاده کرد و بسیار راهگشا نیز هست، به جز جایی که مختص سوگواری است؛ زیرا بار سوگواری را کاهش میدهد و شما را از هدفتان دور میکند. در زمینه رمان دینی، باید به منبع موثق پایبند باشید و نمیتوانید هرچیزی را بنویسید؛ برای مثال در زمینه شوخطبعی حضرت رسول(ص) منبع موثق وجود دارد و در بحارالانوار نیز ذکر شده است که میتوانیم از آنها استفاده کنیم. طنز همیشه خط قرمز یا یک مرز و همچون تیغ دولبه است که بعضیها را میخنداند و بعضی را خشمگین میکند.
اطلاعات تاریخی؛ معیاری برای نوشتن رمان دینی
وی تصریح کرد: رمان دینی مخصوص نوجوان، نوشتن داستانی بلند بر اساس انگارههای تاریخی و دینی با نگرش نوجوان است. شما هم میتوانید رمانی درباره یکی از شخصیتهای دینی یا مذهبی بنویسید و هم درباره دروغ، غیبت، جنگ و… که مضمون دینی داشته باشند. برای نوشتن رمان دینی درباره موضوعی که اطلاعات تاریخی کاملی درباره آن وجود ندارد، میتوانید به دو شکل عمل کنید؛ یا مسیر را از شخصیتها منحرف کنید؛ یعنی زیاد به شخصیتها متکی نباشید که اینگونه میتوان رمان را کمی خیالی کرد و یا اینکه اصلاً از نوشتن رمان دینی صرفنظر کنید.
هاشمی ادامه داد: اگر بخواهیم رمان دینی بنویسیم و شخصیتهایی بیاوریم که اطلاعات کمی درباره آنها وجود دارد و خودمان بخواهیم از اطلاعات تخیلی استفاده کنیم، رمان ما همچون کتاب «عایشه بعد از پیغمبر(ص)» میشود که تخیلی است؛ بنابراین برای نوشتن رمان دینی درباره شخصیت معصومین(ع) به اطلاعات تاریخی موثق نیاز داریم تا بتوانیم سخنان یا رفتارشان را بیان کنیم؛ در غیر این صورت نمیتوانیم چیزی را به معصومین(ع) نسبت دهیم که در منابع تاریخی موثق نیست. در داستان و رمان نسبت به شعر حساسیت زیادی وجود دارد؛ شعر حسبرانگیز، اما رمان تاریخساز است. در شعر برای بیان زبان حال شخصیتها در مواقع حساس، اشکالی ندارد اگر دیالوگهایی را اضافه کنیم که منسوب به آن شخصیت نباشد؛ زیرا برای بیدار کردن حس مخاطب و متأثر کردن اوست؛ اما در رمان نمیتوان چنین کاری انجام داد؛ زیرا امروزه جامعه آن را نمیپذیرد.
ذائقه نوجوانان خلاقیتپسند است
وی تأکید کرد: ذائقه نوجوانان امروز در مقایسه با دهههای گذشته بسیار تغییر کرده است. زمانی که رمان دینی مینویسیم، اگر خلاقیت به خرج دهیم و از کلیشهگویی پرهیز کنیم، مخاطبان بهویژه نوجوانان جذب میشوند و از آنجایی که فطرت انسان دینپذیر است، با خلاقیت، همه نوجوانان چه در داخل و چه در خارج آن را میپذیرند. رمان، هنر است و هنر یعنی با خلاقیت سخن گفتن. وقتی با خلاقیت سخن بگوییم، مخاطب نیز جذب میشود و اگر رمانی نوشتیم که مخاطب جذب آن نشد، ضعف از ماست؛ زیرا ذائقه او را درک نکردهایم.
این نویسنده افزود: مخاطب امروزی به دنبال قالبهای نوین است؛ یکی از آنها، قالبهایی است که رمان ایجاد میکند؛ برای مثال انتشارات پرتقال و هوپا با اینکه به نویسنده حقالتألیف کمی میدهند و دچار ضعف هستند، مخاطبان و مشتریان زیادی دارند و بچهها همه به دنبال کتابهای آنها هستند؛ زیرا نوآوری داشتهاند. متأسفانه در عرصه رمان دینی، این خلاقیت را نداشتهایم که بچهها را جذب کنیم. منبر، ۵۰ سال پیش خلاقیت بود؛ اما امروزه رسانه، فضای مجازی و ماهواره جذابیت بیشتری برای نوجوانان دارد و به همین دلیل، بچههای ما به جای اینکه حرف روحانیت را بپذیرند، به آن سمت سوق پیدا میکنند. ما در زمینه پذیرش دین و مسائل اعتقادی کار خلاقانهای انجام ندادهایم و شاید بگویید که دولت همراه نبوده؛ اما اتفاقاً در جاهایی دولت همراه ما بوده است، ما همراه آن نبودهایم.
لزوم پنهان بودن پیام رمان و داستان
وی ادامه داد: وقتی با استفاده از یکسری شخصیتها و حوادث داستان بلندی خلق میکنید، نباید پیام آن داستان آشکار باشد. یک رمان دارای شخصیت، زمان، شروع و پایان، تعلیق، اضطراب و… است و اگر با خلاقیت و مهارت از این موارد در رمان استفاده شود، آشکار بودن معنا خود به خود پیش نمیآید و عناصر برای خلق یک رمان خوب کافی است. معنا و مفهوم رمان در درون عناصر قرار گرفته است و نوجوان در جوانی این معنا و مفهوم را بهتر درک میکند و به آن پیمیبرد. نتیجه یک هنر ممکن است چند سال بعد از خلق آن نمایان شود.
هاشمی گفت: شخصیتپردازی یعنی صحبت کردن درباره شخصیت و قابل باور نشان دادن آن در ذهن مخاطب؛ اگر بخواهید داستانی بگویید و برای شخصیتپردازی آن تلاش نکرده باشید، رمان شما شبیه به افسانهها میشود که در آنها شخصیتپردازی نشده است. در زمینه داستان و رمان اگر شخصیتپردازی نداشته باشیم، رمان ما باورپذیر نمیشود؛ در زمینه رمان دینی نیز همینگونه است و باید شخصیتپردازی بهوضوح و خوبی انجام پذیرد، اول باید شخصیتپردازی کنیم و بعد به حادثه بپردازیم. دلیل اینکه رمان را بیشتر برای نوجوان تأکید میکنیم، این است که خردسال و کودک آمادگی پذیرش یک هنر طولانی را ندارند و حوصله آنها کم است؛ به همین دلیل باید برای آنها داستانک یا داستانهای کوتاه بنویسیم؛ اما نوجوان دقیقاً در سنی است که آمادگی دیالوگ و مونولوگ بلند را دارد و میتواند رمان بخواند و از آن لذت ببرد.
وی تصریح کرد: در هنر و نوشتن، انتخاب زیاد تأثیرگذار نیست؛ من انتخاب نکردم که پلیسی بنویسم یا ننویسم، گاهی اوقات بعضی چیزها ذاتی بوده و علاقه است که انسان را به سمت هنر میبرد.
در پایان این نشست، باباجانی به معرفی رمانهای دینی هاشمی پرداخت و گفت: «محله چائوسنها» درباره شیخ احمد قمی، «زلزله در نیل» درباره عروس امام صادق(ع)، «شیطان در خانه» درباره همسر امام حسن مجتبی(ع)، «فرمانده گندمخوار» رمانی طنز درباره ابنسعد و کتابهای «زیبای راندهشده»، «ماجرای عجیب در بغداد» و «زندانبان یهودی» از جمله آثار این نویسنده است. کتابهای «لشکر خونآشامها» درباره خوارج، «دیوهای کنار رودخانه» درباره عبدالله بن خباب بن ارت، «پادشاه نصفهدماغ» درباره ابرهه و اصحاب فیل، «مرد بیسر» درباره سعید بن جبیر و «سایه مشکوک» درباره مقدس اردبیلی نیز از دیگر آثار هاشمی هستند که در دست چاپ قرار دارند.