وی افزود: ما انسانها بخشی از این طبیعت بزرگ هستیم و تا زمانی که همسو با آن حرکت کنیم، به مشکلات کمتری دچار میشویم. تحقیقات متعدد، وجود رابطهای معنادار بین فرزندآوری و سطح سلامت بیشتر را اثبات کرده است؛ به عبارتی، اگر خانوادهها ازدواج درستی داشته باشند که ازدواج به معنای فراتر رفتن انسان از خود و ثمر دادن است و مهمترین ثمر انسان، مراقبت به شمار میرود، از سلامت روانی بالاتری برخوردار میشوند.
عضو انجمن روانشناسی بالینی ایران ادامه داد: اگر در نظریههای شخصیت کنکاش کنیم، بیشتر آنها به یک نکته اشاره دارند. ما از اوج نیاز به مراقبت، زندگی را آغاز میکنیم و وقتی به سنین بالاتر میرسیم، به میزان توانایی مراقبت کردن از همنوعان خود از پختگی برخوردار میشویم. افرادی که دارای دیدگاه اول هستند هم اشتباه نمیکنند. در درجهبندی استرس یا فشار روانی، فوت همسر، طلاق، فوت نزدیکان، ازدواج و بارداری به ترتیب بالاترین میزان فشار روانی را به فرد وارد میکند. همان قدر که فشار روانی بالاتر میرود، فرد آسیبپذیرتر میشود. اگر ما قبل از فرزندآوری آسیبپذیر باشیم، طبیعتاً بچهدار شدن ما را در فشار بیشتری قرار میدهد و علت بروز افسردگیهای پیرازایمان از همین دست است.
وی بیان کرد: یکی از موضوعات مهم در فرزندآوری این است که آیا والدینی که میخواهند ازدواج کنند، از سلامت روانی برخوردار هستند؟ ما انتظار داریم انسانها برای ازدواج از میزانی از سلامت روانی برخوردار باشند؛ درواقع یکی از شاخصهایی که میتواند سلامت خانواده را بالا ببرد، ثمره دادن است. فروید میگوید ما انسانها زندگی را از مرحله دهانی آغاز میکنیم و سپس به مرحله تناسلی یا ازدواج و بعد هم به پختگی یا ثمر دادن میرسیم.
نصیری گفت: حسن وجودی ما انسانها با معنا آمیخته است. ادراک رویدادها مهمتر از خود آنهاست؛ به عبارتی استرس مهم نیست، اینکه چه معنایی از استرس داریم، از خود آن مهمتر است. وقتی بچهدار میشویم، معنای زندگی خودش را نشان میدهد؛ به بیان دیگر ما زمانی که مجرد هستیم، یکسری نیازهای خاص داریم. مزلو در نظریه «سلسلهمراتب نیازها»، نیازهای فیزیولوژیک، امنیت و احترام را جزو نیازهای اولیه برمیشمارد؛ اما به محض اینکه ازدواج کردیم، یکسری نیازهای جدید نظیر مراقبت از فرزند برای ما مطرح میشود که آنها را فقط از طریق طرف مقابل خود میتوانیم برآورده کنیم.
وی با بیان اینکه افرادی که هنوز ازدواج نکردهاند، چنین نیازهایی را درک نمیکنند، افزود: وقتی یک زوج میگویند ما دوست نداریم بچهدار شویم، من در مقام یک روانشناس باید مشکل را واکاوی کنم؛ زیرا قاعده اجتماعی بر این است که ما بخشی از طبیعت هستیم و باید همراه آن حرکت کنیم. یکی از نکات مطرح این است که وقتی با فشارهای روانی روبرو میشویم، در بدن ما هورمونی به نام کورتیزول یا هورمون استرس ترشح میشود. این هورمون، کاهشدهنده سطح تمایلات جنسی در بدن است؛ پس میتوان از استرس بهعنوان یکی از موانع فرزندآوری نام برد.
عضو انجمن روانشناسی بالینی ایران در پایان اظهار کرد: افزایش فرزندآوری در جامعه با کاهش سطح استرسها ممکن میشود، نظیر آنچه اغلب اوقات اتفاق میافتد و ما شاهد هستیم؛ برای مثال زوجین بچهدار نمیشوند، ولی به محض ورود بچهای از پرورشگاه به جمع خانواده، خود نیز صاحب فرزند میشوند. از طرفی وقتی سن والدین هم بالا میرود، نیاز به مراقبت پیدا میکنند؛ درواقع فرزندان عامل حمایتهای اجتماعی میشوند؛ لذا خانوادهها با بچهدار شدن، امنیت اجتماعی خود را افزایش میدهند، حتی اگر والدین و فرزندان از یکدیگر دور باشند. در نهایت اینکه تحقیقات نشان میدهد خطر ابتلا به اختلالات روانپزشکی مثل افسردگی و اضطراب با فرزندآوری به طرز قابل توجهی کاهش پیدا میکند.
مشاهده در خبرگزاری ایکنا
مشاهده در خبرگزاری مهر
مشاهده در خبرگزاری ایمنا
مشاهده در پایگاه خبری صاحب نیوز
مشاهده در پایگاه خبری حیات
مشاهده در پایگاه خبری روانشناسی و بهداشت روان میگنا