عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

نقد کتاب «بچه‌های سرمایه‌دار»

طی نشستی در دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، کتاب «بچه‌های سرمایه‌دار؛ مهارت‌های ‌‌تربیت اعتقادی کودک و نوجوان» با حضور نویسنده و منتقدان مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، نشست نقد کتاب «بچه‌های سرمایه‌دار؛ مهارت‌های تربیت اعتقادی کودک و نوجوان» نوشته یزدان رضوانی، با حضور نویسنده کتاب و احمد عابدی، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان و حجت‌الاسلام مسلم گریوانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به‌عنوان منتقد در دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد.

در ابتدای این نشست، رضوانی، نویسنده کتاب اظهار کرد: یکی از دغدغه‌ها و مسائلی که در مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی با آن مواجه بودیم، بحث تربیت دینی فرزندان و نگرانی خانواده‌ها نسبت به کمرنگ شدن و تضعیف رفتارهای دینی در فرزندانشان بود. تحلیل‌های متفاوتی در خصوص چرایی کاهش انگیزه‌های دینی یا به تعبیر دیگر، فراری و دلزده شدن از دین صورت می‌گیرد و معمولاً همه کاسه کوزه‌ها بر سر مسائل سیاسی شکسته می‌شود، ولی این‌ها نمی‌تواند از ارزش کار تربیتی و فرهنگی در خانواده‌ها کم کند.

پشتوانه رفتار دینی، اعتقاد دینی است

وی افزود: کتاب «بچه‌های سرمایه‌دار» با این هدف به رشته تحریر درآمد که نشان دهد بیش از توجه به رفتارها و عبادت‌های دینی، باید به پشتوانه آنها که باورها، اعتقادات و ایمان است، توجه شود. معمولاً شاخص‌هایی که دینداری افراد را با آنها می‌سنجیم، بیشتر رفتارهای دینی است و وقتی با بحرانی مواجه می‌شویم، باز هم درصدد کشف علت کمرنگ شدن این رفتارها برمی‌آییم، در حالی که پشتوانه رفتار دینی، اعتقاد دینی است و در امور تربیتی، باید به ریشه یا همان ایمان و نیز اقدامات خانواده در این مسیر توجه شود.

نویسنده کتاب «بچه‌های سرمایه‌دار» ادامه داد: بعضاً روش‌ها و محتواهای نادرست در تربیت، خواسته یا ناخواسته سبب دین‌گریزی می‌شود، لذا همه عوامل دین‌گریزی به مسائل خارج از خانواده برنمی‌گردد و سهم قابل توجهی از دین‌گریزی، به روش‌های تربیتی خانواده مربوط می‌شود. علاوه بر این، در تألیف کتاب تلاش شده است تا از یافته‌های دینی و روانشناسی همسو و همگرا استفاده شود و با توجه به اینکه کمتر به موضوع روانشناسی ایمان در مباحث معنوی و اعتقادی پرداخته شده، سعی کردم مبنایی از روانشناسی ایمان بر اساس یافته‌های پژوهشی و بومی‌سازی شده ارائه دهم.

وی اضافه کرد: مخاطب این کتاب، خانواده‌ها و مربیان تربیتی هستند و کتاب، یک اثر پژوهشی نیست، بلکه دنبال یاد دادن مهارت است. لذا، سعی کردم بار پژوهشی و اندیشه‌ای کتاب آن‌قدر سنگین نباشد تا خانواده‌ها فقط به نوعی نگاه برسند و مهارتی به دست نیاورند. بنابراین، به نگرش‌ها و رویکردهای متفاوت در خصوص تربیت پرداخته نشده و قصد آن نیز وجود نداشته است.

رضوانی در خصوص مباحث کتاب، گفت: در فصل اول، انگیزه تألیف کتاب و در فصل دوم، مراحل تمایل کودکان و نوجوانان به ایمان مذهبی و راهکارهای رشد ایمان تبیین شده است. فصل سوم، به پاسخ به سؤالات اعتقادی فرزندان اختصاص دارد و با توجه به اینکه این سؤالات می‌تواند چند فصل را شامل شود، به همه آنها پرداخته نشده و تلاش بر این بوده که نکات ضروری و روش‌های اساسی برای پاسخگویی به سؤالات اعتقادی در سنین مختلف آموزش داده شود. فصل پایانی نیز به راهکارهای مواجهه خانواده‌ها با انحرافات اعتقادی فرزندان می‌پردازد.

مهم‌تر از فرزندآوری، فرزندپروری است

در ادامه، گریوانی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه این کتاب، بهانه خوبی برای صحبت درباره موضوع مهم تربیت دینی در کودکان و نوجوانان است، اظهار کرد: نقد کتاب به‌ویژه قبل از چاپ و انتشار آن، اقدام پسندیده‌ای محسوب می‌شود که البته در ایران رایج نیست، ولی به نویسنده کمک می‌کند تا ملاحظاتی را که می‌شنود، اعمال کند، نه اینکه کتاب چاپ شود و با همه اشکالات در دسترس عموم قرار گیرد. ضمن اینکه نقد، به نوعی معرفی و تحلیل کتاب و آشنایی با موضوع آن نیز به شمار می‌رود.

وی تصریح کرد: مهم‌تر از فرزندآوری، فرزندپروری بوده و مسئله نسل آینده کشور ما، نسل رها شده در فضای مجازی و متهم به مسئولیت‌گریزی و تاب‌آوری ضعیف در برابر مصائب و دشواری‌هاست. لذا، مهم‌ترین مسئله برای جامعه، تربیت نسلی است که دارای سه ویژگی تدین، تعقل و تمدن باشد. تدین از این نظر که انسان منهای خدا به لفظ بی‌معنا، جسد بی‌روح و صورت بی‌سیرت می‌ماند و کودک و نوجوان بی‌خدا همیشه بی‌قرار و ناآرام است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه افزود: صرف تربیت یک نسل مذهبی و معتقد کافی نیست و داشتن تعقل و پرورش عقلانی نیز حائز اهمیت است. تعقل به این معنا که انسان ظرف درونی خود را توسعه دهد و قدرت تفکر انتقادی داشته باشد. عقل، ظرفیت درونی انسان است و اگر تعقل وجود داشته باشد، تدین نیز به دنبال آن می‌آید و خدا در وجود انسان جای پا پیدا می‌کند. هم دینداران منهای عقل خطرناک‌اند و هم شبه روشنفکران منهای خدا. اگر عقل توسعه پیدا نکند، خدا هم که وارد وجود انسان شود، خدای کوچکی خواهد بود. منظور از تمدن نیز این است که نسل تربیت شده بتواند افق‌ها و آینده را ببیند و برای آن پیش‌بینی و برنامه‌ریزی کند.

وی به بیان ویژگی‌های کتاب پرداخت و گفت: «بچه‌های سرمایه‌دار» قلم روانی دارد، نفس انتخاب موضوع آن پسندیده و مستحسن است و مباحث خوبی مورد بررسی قرار گرفته، ولی یک‌سری نکات در کتاب کمرنگ است. اولاً، وقتی از تربیت اعتقادی صحبت می‌شود، باید این پروژه را تعریف کرد، در حالی که موضوع تربیت و تربیت اعتقادی در چند سطر تعریف و سپس از آن عبور شده است و حتی یک تیتر با عنوان چیستی و چرایی تربیت اعتقادی در کتاب نیامده، در حالی که این پروژه اکنون مخالفان جدی دارد و باید به شبهات و پرسش‌های آنها پاسخ داد.

حجت‌الاسلام گریوانی اضافه کرد: در کشور ما، برای اغلب کسانی که در حوزه کودک کار می‌کنند، تفکر پیاژه تثبیت شده است، در حالی که بعد از پیاژه، مکاتب دیگری در حوزه روانشناسی کودک ظهور کرده و یکی از ویژگی‌های تفکر غربی این است که مکاتب و دانش‌ها مدام نقد و به‌روزرسانی می‌شود، ولی در کشور ما هنوز تفکر پیاژه حاکم است. در کتاب «بچه‌های سرمایه‌دار» نیز از این تفکر استفاده شده، در حالی که مکاتب جدیدتری در خصوص تحول و رشد کودک موجود است که با تربیت دینی ما همسویی بیشتری دارد.

وی ادامه داد: در خصوص تربیت اعتقادی باید به چیستی(تمایز با مفاهیم مشابه)، چرایی(پاسخ به مسائل و شبهات روز) و چگونگی (ارائه راهکارها و شیوه‌ها) پرداخت. کتاب تا ارائه راهکارها پیش آمده، ولی علی‌رغم اینکه در عنوان آن، مهارت قید شده، این اتفاق در آن رخ نداده است. یکی از ظریف‌ترین و پیچیده‌ترین مباحث، موضوع خدا و کودک به شمار می‌رود که پرداختن به آن، مهارت زیادی می‌طلبد. علاوه بر این، مباحث کتاب دچار تشتت است و ابتدا به موضوع جایگاه خانواده در تربیت فرزند پرداخته شده، ولی آیا این موضوع نقطه شروع مناسبی است؟ به بحث طبیعت نیز در چند مورد پرداخته شده که همه آنها باید در یک‌جا جمع شود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: تمام کتاب‌هایی که در خصوص تربیت اعتقادی نوشته شده، ترکیبی از یافته‌های روانشناسی، آیات و روایات و شنیده‌هاست و هیچ‌گاه یک محقق، پرسش‌ها و مسائل خانواده‌ها در این زمینه را به متون دینی و قرآن عرضه نکرده است تا ببیند این متون چه پاسخی به مسائل می‌دهند. در واقع، بهترین روش برای معرفی خدا و دین به کودک و نوجوان این است که خدا در متن زندگی آنها حضور داشته باشد.

وی در پایان، بیان کرد: در مجموع، کتاب ساختار آشفته‌ای دارد و دو بخش پایانی آن از بحث خارج شده است، در حالی که باید به موضوع پرورش بپردازد، نه پاسخگویی به سؤالات. اگر پرورش صحیح وجود داشته باشد، سؤال برای کودک و نوجوان پیش نمی‌آید. ضمن اینکه کتاب به موضوع مهارت‌ها نپرداخته است.

لازمه تربیت اعتقادی، آموزش تعقل به کودکان است

عابدی، عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان نیز در این نشست، اظهار کرد: پرداختن به موضوعی مثل تربیت سخت بوده و نوع دینی یا معنوی یا اعتقادی آن سخت‌تر است. از جمله امتیازات کتاب، باید به عنوان خلاقانه آن، انتخاب موضوع و دغدغه روز جامعه و پرداختن به بحث اعتقادات و باورها به‌عنوان یک موضوع درونی به جای تمرکز بر رفتارها و عادت‌های بیرونی اشاره کرد. کتاب در فصل‌های اول و دوم خوب پیش می‌رود، ولی در فصل‌های سوم و چهارم تا حدودی از موضوع بحث خارج می‌شود.

وی افزود: اکثر مطالب کتاب بر مبنای نتایج یک پژوهش بنا شده که در سال ۱۳۹۵ با موضوع «مفهوم خدا نزد کودکان و نوجوانان» انجام شده است. نمونه آماری این پژوهش، کودکان و نوجوانان ۷ تا ۱۷ سال شهر قم هستند که تعداد آنها به ۱۹۸ نفر می‌رسد. آیا این نمونه آماری می‌تواند معرف کودکان و نوجوانان ۷ تا ۱۷ ساله سراسر ایران باشد؟ از طرف دیگر، این پژوهش، مقطعی و در یک برهه از زمان انجام شده است و افراد از ۷ تا ۱۷ سالگی‌شان مورد بررسی قرار نگرفته‌اند تا مشخص شود سیر این مفهوم در ذهن آنها چگونه بوده است. در این پژوهش، با کودکان و نوجوانان مصاحبه و از آنها پرسیده شده که خدا چیست؟ این سؤال، جهت‌گیری دارد و بهتر بود که از آنها خواسته می‌شد تا استنباط خود از مفهوم خدا را نقاشی کنند. علاوه بر این، کتاب بر رشد شناختی و نظریه پیاژه بنا شده، در صورتی که بعد از پیاژه، روانشناسان دیگر نظریه وی را مورد نقد قرار داده‌اند. همچنین، کتاب به سه ساحت اندیشه، قلب و عمل پرداخته، ولی به تکنیک‌ها و مهارت‌ها نپرداخته است.

عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: تربیت اعتقادی حاوی دانش ضمنی و دانش صریح است. در دانش ضمنی، اگر خانواده یا مربی خودش با وصف اعتقادی شناخته نشود و اعتقادات در رفتارهای آنها ظهور نداشته باشد، نمی‌تواند آن را به کودک انتقال دهد، چون این گروه سنی ابتدا رفتارها را می‌بیند. دانش صریح نیز شامل مباحث و نظریات علمی است.

وی ادامه داد: در یکی از فصل‌های کتاب به کنجکاو بودن کودکان اشاره شده که اوج آن در چهار سالگی است. بنابراین، اگر بخواهیم سراغ تکنیک و مهارت برویم، می‌توان کنجکاوی کودکان را تحریک کرد و به آن پاداش داد. در واقع، باید اجازه دهیم که کودکان خودشان مسائل را کشف کنند، چون آن‌قدر اطلاعات ضدونقیض و شبهه وجود دارد که نمی‌توان آنها را فیلتر کرد، ولی اگر مهارت تحلیل به کودکان آموزش داده شود، در مواجهه با اطلاعات و شبهات مختلف تحت تأثیر آنها قرار نمی‌گیرند. از طرف دیگر، باید پرسشگری کودکان را نیز تقویت و از سؤالات آنها استقبال کنیم، نه اینکه بابت سؤالاتشان، به سرزنش آنها بپردازیم.

عابدی اضافه کرد: کودکان باید چگونه فکر کردن را بیاموزند، نه اینکه به آنها بگوییم درباره چه موضوعی فکر کنند. در این صورت است که در مواجهه با حجم زیاد اطلاعات، می‌دانند کدام را باید انتخاب کنند. توانایی تجزیه و تحلیل و حل مسئله نیز مهارت‌های دیگری است که باید به کودکان آموزش داد. در یک کلام، در تربیت اعتقادی باید تعقل را به کودکان آموخت. در کتاب، بیشتر به جنبه‌های مصداقی موضوع توجه شده است، در حالی که این مهارت‌های زیربنایی باید در کودکان نهادینه شود. از طرف دیگر، در تربیت اعتقادی باید به انگیزه رفتارها یا همان افکار و احساسات توجه کرد. در واقع، تربیت اعتقادی به والدین تأملی نیاز دارد تا نسبت به افکار، احساسات و انگیزه‌های فرزندان خود حساس باشند و فقط بر رفتارهای آنها تمرکز نکنند.

مشاهده در خبرگزاری ایکنا
 

 


 


 

مطالب مرتبط

نظرات

دیدگاه های ارسال شده پس از تایید منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *