به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان حجت الاسلام و المسلمین اصغر هادی استاد یار گروه اخلاق اسلامی مرکز مطالعات اسلامی اصفهان نویسنده کتاب معناشناسی عبودیت در قرآن اظهار کرد: این کتاب با نام «معناشناسی عبودیّت در قرآن»، نخست روش معناشناسانه خود را در تفسیر و تبیین واژگان و مفاهیم قرآنی بیان میکند.
وی در ادامه افزود: در این کتاب در میان مکاتب مختلف معناشناسی مکتب بن که یک مکتب قومی و فرهنگی و از مهمترین مکاتب معناشناسی است با تکیه بر روش ایزوتسو را مناسبترین مکتب برای معناشناسی آیات قرآن دانسته است و از آن جا که روش ایزوتسو روش تدوین شدهای ندارد روش مبتکرانهای را در چهار گام معناشناسی واژگانی، میدان های معناشناسی و مطالعات متنی و فرامتنی در معناشناسی واژهها و مفاهیم قرآنی ارائه کرده است.
هادی با اشاره به اینکه با این روش میتوان به طور معناشناسانه همه واژهها و مفاهیم قرآن را تفسیر و تبیین کرد تصریح کرد: ولی در این کتاب برای نمونه به معناشناسی عبودیّت در قرآن بر اساس روش یاد شده، پرداخته شده است، در پایان کتاب روش معناشناسی عبودیّت با روش برخی از مفسّران مقایسه و برتریهای این روش بر روش مفسّران تبیین گردیده است هر چند روش معناشناسی در تفسیر معناشناسانهی همهی آیات به روشهای تفسیری مفسّران نیازمند است.
استادیار گروه اخلاق مرکز مطالعات اسلامی اصفهان خاطر نشان کرد: این کتاب با عنوان معناشناسی عبودیت در قرآن از سوی مرکز مطالعات اسلامی اصفهان وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه اصفهان، در تابستان 1393 منتشر شده است. مطالعه این کتاب به اساتید علوم قرآنی و تفسیر، و دانشجویان مقاطع تحصیلی عالی علوم قرآن و حدیث، و نیز طلاب گروههای تخصصی و سایر علاقهمندان علوم قرآنی و تفسیر، پیشنهاد میگردد.
معناشناسی (semantics) بخشی از زبانشناسی امروزی (زبانشناسی توصیفی و ساختگرا)، روشی است برای بررسی واژگان، در معناشناسی، زبانشناس فرآوردهی لغتشناسان را ابزاری کارآمد برای کشف معانی جدید در متن میداند که از تاریخ تطور معنایی هر واژه پرده برمیدارد، و جهان بینی حاکم بر زبانی را بررسی میکند که سبب تولید متنی شده است، چنان که به فرهنگ و آداب و رسوم یا فرهنگ آن که متنی را نگاشته است توجه میکند، و افزون بر استفاده از صرف و اشتقاق و نحو و بلاغت، به ساختار داخلی متن، و به بافتار (سیاق) آن نیز مینگرد.
تفاوت دانش تفسیر با معناشناسی زبانی در این است که در علم تفسیر، مفسّر از طریق لفظ و قرائن پیوسته و ناپیوسته به معنای آیات میپردازد، با جهانبینی حاکم بر آیات و فرهنگ واژهها کاری ندارد، ولی معناشناس به دنبال مطالعه و بررسی شرایط تولید معنا و دریافت آن نزد خواننده است، و در واقع، اثر را با دید تولید دستور زبانی و گرامری نگاه نمیکند. برای معناشناس واژهها مهمند و مهمتر از آن، روابط واژههاست که چگونه مسیری را میپیمایند تا به معنایی برسند.
وی در ادامه افزود: در این کتاب در میان مکاتب مختلف معناشناسی مکتب بن که یک مکتب قومی و فرهنگی و از مهمترین مکاتب معناشناسی است با تکیه بر روش ایزوتسو را مناسبترین مکتب برای معناشناسی آیات قرآن دانسته است و از آن جا که روش ایزوتسو روش تدوین شدهای ندارد روش مبتکرانهای را در چهار گام معناشناسی واژگانی، میدان های معناشناسی و مطالعات متنی و فرامتنی در معناشناسی واژهها و مفاهیم قرآنی ارائه کرده است.
هادی با اشاره به اینکه با این روش میتوان به طور معناشناسانه همه واژهها و مفاهیم قرآن را تفسیر و تبیین کرد تصریح کرد: ولی در این کتاب برای نمونه به معناشناسی عبودیّت در قرآن بر اساس روش یاد شده، پرداخته شده است، در پایان کتاب روش معناشناسی عبودیّت با روش برخی از مفسّران مقایسه و برتریهای این روش بر روش مفسّران تبیین گردیده است هر چند روش معناشناسی در تفسیر معناشناسانهی همهی آیات به روشهای تفسیری مفسّران نیازمند است.
استادیار گروه اخلاق مرکز مطالعات اسلامی اصفهان خاطر نشان کرد: این کتاب با عنوان معناشناسی عبودیت در قرآن از سوی مرکز مطالعات اسلامی اصفهان وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شعبه اصفهان، در تابستان 1393 منتشر شده است. مطالعه این کتاب به اساتید علوم قرآنی و تفسیر، و دانشجویان مقاطع تحصیلی عالی علوم قرآن و حدیث، و نیز طلاب گروههای تخصصی و سایر علاقهمندان علوم قرآنی و تفسیر، پیشنهاد میگردد.
معناشناسی (semantics) بخشی از زبانشناسی امروزی (زبانشناسی توصیفی و ساختگرا)، روشی است برای بررسی واژگان، در معناشناسی، زبانشناس فرآوردهی لغتشناسان را ابزاری کارآمد برای کشف معانی جدید در متن میداند که از تاریخ تطور معنایی هر واژه پرده برمیدارد، و جهان بینی حاکم بر زبانی را بررسی میکند که سبب تولید متنی شده است، چنان که به فرهنگ و آداب و رسوم یا فرهنگ آن که متنی را نگاشته است توجه میکند، و افزون بر استفاده از صرف و اشتقاق و نحو و بلاغت، به ساختار داخلی متن، و به بافتار (سیاق) آن نیز مینگرد.
تفاوت دانش تفسیر با معناشناسی زبانی در این است که در علم تفسیر، مفسّر از طریق لفظ و قرائن پیوسته و ناپیوسته به معنای آیات میپردازد، با جهانبینی حاکم بر آیات و فرهنگ واژهها کاری ندارد، ولی معناشناس به دنبال مطالعه و بررسی شرایط تولید معنا و دریافت آن نزد خواننده است، و در واقع، اثر را با دید تولید دستور زبانی و گرامری نگاه نمیکند. برای معناشناس واژهها مهمند و مهمتر از آن، روابط واژههاست که چگونه مسیری را میپیمایند تا به معنایی برسند.