وی افزود: بخش دیگری از پژوهشها که حوزه اخیراً با توجه به نیازهای اجتماعی روز به آنها پرداخته و به نوعی، مطالبه از اندیشمندان حوزوی نیز محسوب میشود، مسائل مطرح در حوزههای اجتماعی است که بیشتر رویکردهای جامعهشناختی یا روانشناختی دارد و همچنین نظام مسائل سیاسی و اقتصادی که در واقع، مطالباتی است که بعد از انقلاب، در چارچوب اسلامیسازی علوم انسانی یا سوق دادن جامعه به سمت جهتگیری اسلامی، از حوزههای علمیه خواسته شد. بنابراین، به ناچار باید پاسخی برای این مسائل شکل داد.
مدیر گروه آموزشی اخلاق و تربیت مؤسسه آموزش عالی حوزوی علامه مجلسی(ره) اضافه کرد: اگر این دسته از پژوهشهای حوزوی را متناظر با رویکردهای اجتماعی یا روانشناختی مقایسه کنیم، به نظر میرسد حوزویان در مسئلهیابی باید با جریانهای بهروز علوم اجتماعی و رفتاری آشنا باشند، چون تا زمانی که مسئله به درستی شناخته و درک نشود، نمیتوان پاسخ درستی نیز برای آن داشت. اگر بخواهیم با روشهای مرسوم حوزوی به فهم مسئله برسیم، مثل اینکه افراد بخواهند با ذهنیت خودشان مسئلهای را فهم کنند و به آن پاسخ دهند، این خود نقدی بر بعضی از پایاننامهها و طرحهای پژوهشی خواهد بود. مسئله اجتماعی باید از جامعه فهم شود، اینکه مردم و متخصصان راجع به یک مسئله چگونه فکر میکنند. تا زمانی که واقعیتهای اجتماعی و تعاملات انسانی را خوب درک نکنیم، نمیتوانیم مسائل اجتماعی را حل کنیم یا پاسخ دقیق و روشنی به آنها بدهیم. بنابراین، برای فهم و تبیین مسائل، جهتگیری باید از حالت سوگیری ذهنی به حالت اجتماعی حرکت کند.
وی ادامه داد: اگر قرار باشد پژوهشهای حوزوی به مسائل اجتماعی بپردازد، به ناچار باید نظریات مطرح در علوم اجتماعی و رفتاری را بشناسد و نسبت به آنها تسلط و اشراف داشته باشد. این ویژگی بعضاً در پژوهشهای حوزوی به چشم میخورد، ولی برخی از حوزویان نیز اشراف تخصصی بر علوم اجتماعی و رفتاری ندارند و میخواهند راجع به یک مسئله اجتماعی پژوهش انجام دهند، در حالی که پژوهش مذکور فاقد نظریات مربوطه است و نشان میدهد فرد تخصص لازم را در این عرصه نداشته است.
ثناگوییزاده به روشهای پژوهشی اشاره کرد و گفت: وقتی میخواهیم راجع به مسئله یا پدیدهای راهکار ارائه دهیم، باید روش پژوهش را متناظر با آن پدیده، بهکار بگیریم. اگر روش را به درستی استفاده نکنیم، باعث میشود مسئله را درست درک نکنیم و راهحل درست نیز برای آن نداشته باشیم. بعضی از پژوهشها قرار است راجع به مسئلهای اجتماعی باشد، ولی فرد میخواهد با روش کتابخانهای و توصیفی و تحلیلی، آن را انجام دهد که خطاست. واقعیتهای اجتماعی و تجربه زیسته افراد را باید با روشهای کیفی و پدیدارشناختی مورد توجه و بررسی قرار داد، نه با روشهای کتابخانهای و توصیفی و تحلیلی. این مسئله بعضاً حاکی از ناآگاهی است و اگر جریان پژوهش در حوزه میخواهد به مسائل اجتماعی بپردازد، باید اطلاع دقیق و تخصصی از انواع روشهای تحقیق در عرصه علوم اجتماعی و رفتاری پیدا کند.
وی افزود: وقتی روش پژوهشی مناسبی بهکار گرفته نشود، با تکرار مکررات در پژوهشها مواجه میشویم و حرف نویی نمیبینیم. بنابراین، حل مسئله را با مشکل مواجه میکند. گردآوری نظریات مختلف، به معنای پژوهش نیست. پژوهشگر وقتی با مسئلهای مواجه میشود، باید با روش پژوهشی درست و صحیح برای آن راهحل و حرف نو داشته باشد. پژوهشهای حوزوی نیز مثل بسیاری از پژوهشهای دیگر درگیر این مسئله و آسیب است که در آنها، نوآوری نمیبینیم.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: پژوهش نوعی فرایند است، یعنی اگر بخواهیم پژوهشگر تربیت کنیم، لازمهاش این است که هم به لحاظ علمی او را رشد دهیم، هم امکاناتی برایش فراهم کنیم و هم فرایندی پژوهشی برای او در نظر بگیریم. طلبه وقتی وارد حوزه میشود، مباحث صرفاً نباید بهصورت آموزشی به او انتقال داده شود، بلکه جریان آموزش باید بهگونهای باشد که طلبه را پژوهشمحور تربیت کند. لازمه این کار این است که در بخشی از واحدهای درسی، روشهای تحقیق آموزش داده شود و اساتید ملزم باشند متناظر با دروس، انجام پژوهشهایی را از طلاب مطالبه کنند. تا جایی که من اطلاع دارم، طلاب در بعضی از سطوح حوزه باید مقاله پژوهشی ارائه دهند، ولی این نباید حالت صوری داشته باشد.
وی بیان کرد: وقتی به طلبه آموزش دادیم که چگونه باید کار پژوهشی انجام دهد و فضا را نیز برای او فراهم کردیم، خروجی این پژوهش صرفاً نباید در بایگانی قرار گیرد، بلکه باید ارزیابی شود و طلبه بداند تا چه میزان استانداردهای پژوهشی را در اثر خود رعایت کرده است و اگر قرار باشد این مقاله در جایی ارائه شود، آیا خریدار دارد و مورد توجه قرار میگیرد یا خیر. در واقع، خروجی پژوهشها باید برای دیگران قابل استفاده باشد.
ثناگوییزاده اظهار کرد: یکی از مسائلی که لازم است در فرآیندهای ساختاری حوزه به آن توجه شود، مطالبهگری است. یعنی انجام پژوهش باید از طلاب مطالبه شود. در این صورت، آنها خود را ملزم میدانند که این کار را انجام دهند.
وی ادامه داد: علاوه بر این، باید نظامی از مسائل نیز در اختیار طلاب و پژوهشگران حوزوی قرار گیرد. در بسیاری از مواقع، طلاب نمیدانند چه موضوعی برای پژوهش انتخاب کنند. بنابراین، لازم است کلانپروژههایی در خصوص مسائل مختلف و روشهای پژوهشی متناظر با آنها تعریف شود و طلاب یاد بگیرند چگونه از میان این نظام مسائل، موضوعاتی استخراج کنند و روشهای پژوهش را بهکار گیرند. اساتید راهنما و مشاور نیز باید کاملاً با این نظام مسائل و روشهای پژوهش آشنا باشند تا بتوانند طلبه را راهنمایی کنند. اگر پژوهش مظلوم نباشد، اتفاقی که میافتد، این است که از طلبه و اساتید راهنما و مشاور او حمایت مالی میشود.