عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

كهكشاني از فرزانگان و گنجينه اي سرشار ازپژوهش و نوآوري و آزاد انديشي، ميراثي ماندگار از آيت الله وحيد بهبهاني

به گزارش روابط عمومي دفتر تبليغات اسلامي اصفهان به مناسبت 29 شوال ،سالروز عروج آيت الله العظمي آقا محمد باقراصفهاني معروف به وحيد بهبهاني،كه ركن طايفه شيعه در قرن ۱2  و 13 قمري  و مجدِّد مذهب و مروِّج طريقه ي  اجتهاد و طلايه دار آزاد انديشي و مبارزه عالمانه با اخباري گري به شمار مي آيد، از حجت الاسلام والمسلمين صافي اصفهاني معاون فرهنگي تبليغي دفتر اصفهان در ارتباط با معرفي  اين بزرگ فقيه تاريخ شيعه، جويا شديم.
وي گفت: حضرت علامه،آيت الله العظمي آقا محمد باقراصفهاني معروف به وحيد بهبهاني ، در اوائل قرن يازده قمري(1318 ق)،در اصفهان از پدري فرزانه به نام ‍ محمد أكمل كه از نوادگان شيخ مفيد بود  و از شاگردان علامه مجلسي و در طراز مجتهدان عصر خود به شمار مي آمد و مادري پرهيزگار كه  از نوادگان ملا صالح مازندرانيبود، پا به عرصه وجود نهاد.
در همان سالهاي آغازين بلوغ كه در شعاع آموزش و تربيت پدر به سر مي برد ، با مصيبت فقدان پدر مواجه شد و دشواري تحصيل درشرايط سخت اجتماعي آن روزگار كه با هجوم افغانهاو سقوط پايتخت صفويان به اوج رسيد،طلبه جوان اصفهاني رادر انديشه مهاجرت فرو برد؛ پس بار سفر بست و در حدود 1135 ق (17 سالگي ) رهسپار نجف شد. او در حريم پاك امير مومنان علي (عليه السلام) از محضر پرفيض دانشوران برجسته اي چون حضرت سيد محمد طباطبايي بروجردي بهره برد و اندوخته هاي علمي اش را به كمال رساند.
طباطبايي بروجردي با ديدگان نافذ خويش آثار بزرگي را در چهره درّ يتيم اصفهان ديد. او را در حريم خويش جاي داد و به شرف دامادي خويش ‍ مفتخر ساخت.
وي ادامه داد، طلبه كوشاي اصفهاني ، اندك اندك در شمار فقيهان و صاحب نظران جاي گرفت . او در آغاز راه اخباريان را پسنديد و مدتي بر آن طريق ره سپرد ولي در پژوهشهاي خويش ‍ دليلهايي بر نادرستي اين روش يافته ، از آن عدول كرد.
در اين مقطع ، راه خويش را از نجف نشينان جدا ساخت و براي انجام دادن وظيفه الهي تبليغ و ترويج شريعت حقه علوي ومبارزه با انحرافات فكري شيعيان ، رهسپار ايران و ديار تبليغ پدر بزرگوار خود يعني بهبهان شد. بهبهان در آن روزگار يكي از مراكز رشد اخباريگري بود. اخباري ها گروهي از شيعه اند كه به پيروي خام از اخبار و احاديث وطرد و نفي متحجرانه ي روش هاي اجتهادي و اصول فقه قائل اند.
وحيد بهبهاني با تأليف كتاب “الاجتهاد والاصول”  ودر كنار بحث ها و استدلال هاي علمي خود در رد اخباري گري و اثبات طريقه اجتهاد و ضرورت به كارگيري اصول در استنباط احكام شرعي ،موفق شد مشرب اصولي را كه دو قرن تحت الشعاع مكتب اخباري بود، جان تازه بخشد.
آن بزرگمرد منطقه اي گسترده را زير پوشش انوار هدايت خويش قرار داد و حوزه درسي پيشرفته اي پديد آورد و شاگردان بزرگي تربيت كرد.
سرانجام در سايه تلاشهاي شبانه روزي اين خورشيد آسمان فقاهت و اجتهاد ، اخباري گري براي هميشه از آن ديار رخت بر بست و اعتقادات و كردار مردم به راه درست بازگشت.
وي سي سال از بهترين سالهاي عمر پربركتش را در آن ديار به سر برد، با گروهي كه خود را از فقيهان بي نياز مي پنداشتند، مبارزه كرد. شايد همين اقامت و تبليغ بلند مدت بود كه فقيه اصفهاني را به بهبهاني شهره ساخت.
سرانجام وقتي ماموريت الهي اش را پيروزمندانه به انجام رساند با شنيدن اخبار نگران كننده پيشرفت اخباريان در حوزه علميه كربلا و نجف، عزم سفر به آن نواحي كرد تا با منطق روشن خويش، شبهه هاي خبرگرايان را از حريم ديندورسازد.
انجام اين مجاهدت هاي علمي و اقدامات سرنوشت ساز براي تاريخ فقه شيعه بود كه وحيد بهبهاني را مروِّج مذهب و ركن طايفه شيعه در قرن ۱2 و 13 قمري و نيز مجدِّد مذهب و مروِّج طريقه ي  اجتهاد به شمار آورد.
معاون فرهنگي تبليغي دفتر تبليغات اسلامي اصفهان بيان داشت، اين مجتهد گران پايه در مهاجرت دوم خويش به عتبات عاليات عراق ، به كربلا، كه مركز آمد و شد اخباريون شمرده مي شد، شتافت. حريم پاك سالار شهيدان در آن روزگار موقعيتي شگفت داشت.
شدت پيشرفت اخبارگرايي در ميان استادان و دانشجويان آن سامان چنان بود كه خواندن اصول را حرام مي شمردند و كتابهاي مجتهدان را با پارچه مي گرفتند تا دستشان نجس نشود. وي ناگزير در خانه  و دور از چشم اخباريان بساط تدريس خود را گستراند و شاگرداني چند را از درياي زلال و ناب اندوخته ها و پژوهشهاي خويش بهره مند ساخت.
همزمان براي آگاهي از انديشه هاي اخباريان كربلا و نقد و بررسي آن ،در درس استاد بزرگ اخباري مسلك ، شيخ يوسف بحراني حضور يافت؛ ولي بزودي دريافت كه او سختي متين تر و قوي تر از ديگر دانشمندان اخباري بر زبان نمي راند. لذا به اين نتيجه رسيد كه بايد كار را از بالا آغاز كند و به مناظره و گفتگو با قطب اخباريون آن روزگار، شيخ يوسف بحراني روي آوَرَد. مناظره  علمي سرنوشت ساز با مراجعه سيد به خانه استاد حوزه كربلا آغاز شد.
علامه بحراني كه به نوشته برخي از تاريخ نگاران به مسلك خبرگرايي انتقادهايي داشت و از ابراز باور خويش ‍ در برابر ناآگاهان هراسناك بود، آزاد انديشانه و با رويي گشاده به استقبال انديشه مجتهد تازه وارد كربلا شتافت. آن دو روزها و شبهاي بسيار با يكديگر بحث كردند و سرانجام شيخ بحراني ، گفتار علامه وحيد را پذيرفت و براي از ميان بردن انديشه اخبارگرايي و اصول ستيزي ،با اوهمراه  شد و منبر تدريس خود را به او سپرد.
آقا محمد باقر وحيد  سه روز بر منبر تدريس استاد بحراني ودر جمع شاگردان او ، به درس و بحث پرداخت.
او با برقراري اين كرسي آزاد انديشي، اكثر طلاب  را به راه درست باز گرداند و سرانجام تلاشهاي عالمانه و شجاعانه فقيه اصفهاني  در كنار همكاري همه جانبه فقيه بحراني به از ميان رفتن كامل اخباريان و انديشه هاي آنان انجاميد.
فقيه فرزانه كربلا با همه گستردگي انديشه و ژرفناي دانشي كه داشت بسيار گشاده رو، شيرين گفتار و فروتن بود.
روزي گروهي از فضلاء ضمن نامه اي از وي پرسيدند: چگونه به چنين جايگاه بلند دانش و شرافت دست يافته ايد؟در پاسخ نوشت:آنچه ممكن است مرا به اين وضع رسانده باشد، يكي  اين است كه همواره خود را چيزي ندانسته و در مقابل ، دانشوران معاصر خود را به نيكي ياد كرده و يادشان را گرامي داشته ام(تواضع علمي)و ديگر اينكه ،هرگز اشتغال به تحصيل را رها نكرده ام و آن را بر هر كاري مقدم داشته ام(مجاهدت علمي).
صافي افزود: استاد يگانه كربلا پس از سالها تدريس و پژوهش و نگارش به سالهاي كهولت گام نهاد.
ثمره روزگار دراز دانش اندوزي و نورافشاني آن مرجع گران پايه شاگرداني سرآمد و شهره آفاق چون: علامه بحرالعلوم ، شيخ جعفر كاشف الغطا، ميرزاي قمي ،ملا مهدي نراقي ، سيد محمد باقر شفتي و بسياري ديگر بودند كه همگي در شمار اختران هميشه فروزان آسمان فقه شيعه به حساب مي آيند.
در كنار اين كهكشان بزرگ فرزانگان ، گنجينه اي سرشار از پژوهش و نوآوري را بايد از ديگر دستاوردهاي آن آزاد انديشمجاهد دانست ؛گنجينه اي با بيش از ده ها عنوان كتاب و رساله كه از آن جمله مي توان به دوره هشت جلدي شرح مفاتيح الفقه فيض كاشاني اشاره نمود.
سرانجام در 29 شوال 1205 قمري در سن حدود نود سالگي رهسپار ديار جاودانگي شدو روح آسماني اش به ملكوت اعلي پيوست.
ساكنان ديار عتبات وطلاب و فضلاي حوزه هاي كربلا و نجف  از هر سو پيرامون خانه فقيه بي بديل اصفهاني گرد آمدند و پيكر پاكش را تا حريم مقدس سالار آزادگان همراهي كردند و در رواق شرقي حرم حضرت ابا عبدالله الحسين سلام الله عليه در پايين پاي آن حضرت و شهداءبه خاك سپردند.طوبي له وحسن مآب

مطالب مرتبط

نظرات

دیدگاه های ارسال شده پس از تایید منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *