وی افزود: برخی معتقدند شروع بحث ما در رویکرد تمدنی باید از منظر تاریخی باشد و برخی نیز معتقدند تمدن حرکت از وضع موجود به سمت وضع مطلوب است. اگر این تعریف را مد نظر قرار دهیم، رویکرد تمدنی ما به سمت شناخت این مسیر خواهد بود؛ برخی میگویند تمدن به مثابه نظاموارههای زنده اجتماعی است؛ در این تعریف باید دنبال این باشیم که نظام اجتماعی ما با سیاسی و فرهنگی ما چگونه میتواند نظم را در جامعه پیاده کند. نوع دیگر در تعریف تمدن هم این است که تمدن به مثابه سلوک زیست و تعامل گروههای انسانی است. در این تعریف مهم نحوه تعامل گروههای انسانی با یکدیگر است و جامعهای متمدن محسوب میشود که سلوک زیست و تعامل جامعه انسانی با هم خوب باشد.
لزوم نگاه تمدنی به فضای مجازی
مولایی بیان کرد: در رویکرد تمدنی اگر سراغ فضای مجازی برویم دنبال ایجاد فضایی برای سلوک و زیست اجتماعی مناسب هستیم؛ یعنی مناسبات انسانها با انسانها، دولتها با انسانها و بالعکس و دولتها با دولتها باید درست شد، در حالی که اگر فضای مجازی را با رویکرد اقتصادی بنگریم، به دنبال سودآوری هستیم و …؛ اگر هر تمدنی را با اهداف خودش مورد توجه قرار دهیم، دیگر نمیتوانیم بگوییم جهانشمول است، مثلا تمدن اسلامی ناظر به رویکرد تمدن اسلامی است و نمیتواند تمدن غرب را از این منظر تحلیل کند. البته برخی معتقدند تمدنها اهداف مشترکی مانند صلح و همزیستی دوستانه دارند.
مولایی با ذکر اینکه آیا رویکرد تمدنی خنثی است؟ گفت: برخی معتقدند که رویکرد تمدنی ارزشپایه است؛ یعنی اگر فضای مجازی را با این رویکرد تحلیل کنیم قرار است ما را به یک ارزشپایه اعم از دینی و اخلاقی و … برساند. بنابراین رویکرد تمدنی بدون ارزش نداریم؛ رویکرد دیگر این است که محقق در انتخاب پدیده ارزشپایه عمل میکند، ولی در مقام تفسیر عام مینگرد. همچنین دوگانه دیگر در رویکرد تمدنی این است که آیا تحلیل پدیده با این رویکرد به منزله بررسی آینده و تاریخ و پیشینه آن است؟ مثلاً اگر دانشگاه را بررسی میکنیم آیا باید پیوستگی تاریخی و امتی آن و نسبت آن با امت و مسجد و مردم و … را بررسی کنیم؟ برخی میگویند در رویکرد تمدنی بررسی این موارد الزام نیست. مثال بارز در این زمینه کروناست؛ آیا کرونا پیشینه تاریخی دارد یا شخصیت سردار سلیمانی پیشینه دوهزار ساله دارد؟ این شخصیت پیشینه ۶۰ ساله دارد و بحث جبهه مقاومت کمتر از ۴۰ سال. بنابراین لازم نیست در این رویکرد حتماً پیوستگی تاریخی تحلیل شود. به هر حال در این دوگانگیها، محقق باید تکلیف خود را روشن کند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه برخی میگویند تحلیل کلان یک پدیده، مهمترین وجه در رویکرد تمدنی است، اظهار کرد: به اعتقاد این گروه، مقاومت تا زمانی که در داخل یک کشور و شهر رخ دهد تحلیل تمدنی ندارد ولی وقتی منطقه و سوریه و عراق و لبنان و یمن را فراگرفت چون مقیاس آن بزرگ شده قابل تحلیل تمدنی است. حتی تشکیل دولت اسلامی در دوره پیامبر(ص) پدیده تمدنی نبوده ولی وقتی بزرگ شد و به سرزمینهای دیگر کشیده شد قابل تحلیل تمدنی است؛ برخی حتی مقوله پیچیدگی را هم به تحلیل تمدنی اضافه میکنند؛ یعنی پدیده علاوه بر بزرگ بودن باید پیچیده هم باشد و بسیط نباشد.
برخی چالشهای رویکرد تمدنی
مولائی تصریح کرد: نقطه مقابل این نظر معتقدند که رویکرد تمدنی، شیوه نگرش است و ربطی به پدیده ندارد و پدیده خرد مانند ازدواج دو نفر در یک روستا را هم میتوان تحلیل تمدنی کرد اگر سلوکی داشته باشد که بتوان تحلیل تمدنی بکنیم. چالش دیگری که با آن مواجه هستیم از کلاننگری تا جامعنگری است؛ یعنی محقق باید نگاه کلان و جامع به پدیده داشته باشد. این اتفاق نظر وجود دارد که رویکرد تمدنی، خردنگر نیست. برخی میگویند مادر رویکرد تمدنی نیازی به کلاننگری نداریم، بلکه باید جامعنگر باشیم. در اینجا تمرکز اصلی به شناسایی ارتباط میان پدیدههاست؛ اینها میگویند ما بخشینگر نیستیم و چالش دیگر در این مسیر، که جدیترین چالش هم برای شناسایی نقطه تمایز تلقی میشود، نسبت رویکرد تمدنی با سیستمی است؛ امروز تا چه حد میتوانیم مدعی شویم که رویکرد تمدنی با رویکرد سیستمی تفاوت دارد؟ عدهای معتقدند رویکرد تمدنی، امتداد رویکرد سیستمی است با این تفاوت که ما در سیستمی، پدیدههای کوچک را مینگریم و کشش تحلیل در سطح کلان را ندارد ولی اگر پدیدههای بزرگ و کلان را تحلیل کنیم تبدیل به تمدنی خواهد شد.
وی تأکید کرد: یعنی رویکرد تمدنی همان سیستمی است با این تفاوت که کلاننگر است، ولی نقطه مقابل، برخی دیگر معتقدند که بیان این دو تفاوت ماهوی وجود دارد؛ از نگاه بهمنی، رویکرد تمدنی به اراده جمعی و ساختارهای اجتماعی طریقیت میبخشد که این مسئله در رویکرد سیستمی هم هست. رویکرد تمدنی همزیستی اجتماعی را در گروهها با هویت مشترک دنبال میکند، یعنی به گروههای انسانی و نه صرفا خود انسان توجه دارد. همچنین رویکرد سیستمی دنبال توصیف وضع موجود است، ولی رویکرد تمدنی هدف و غایت دارد و تغییر و تحول هدفمند را ضرورت میداند.
تمدن با بخشنامه ایجاد نمیشود
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: تمدن با بخشنامه و دستورالعمل محقق نمیشود، بلکه فرایند زیستی است که ما داریم و اگر توانست منجر به تمدن شود، تمدنسازی و توسعه آن هم صورت میگیرد؛ اگر زیست اجتماعی درست بین گروههای انسانی ایجاد شود تمدن شکل میگیرد و نیازی به کلان بودن و بزرگ بودن نیست و خود به خود رشد خواهد کرد. چالشهایی هست که آیا رویکرد تمدنی حتماً باید آیندهای را تعیین کند یا از همین حال عبور کرده و به تدریج به اهدافش خواهد رسید؟ اگر بتوانیم زیست خودمان را درست تعریف کنیم، به آینده مطلوبی میرسیم وگرنه با این روش که دستور و ابلاغیه بزنیم و نام تمدن را بیاوریم تمدنی نمیشویم، بلکه رویکرد تمدنی باید معنای مناسبات انسانی با یکدیگر را بهتر تعریف و تأمین کند.
این پژوهشگر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: قبل از اینکه شاخصه برای تمدن اسلامی تعریف کنیم باید تمایز و تفاوت نگاهها را مشخص کنیم. به تعبیر استاد شهید مطهری اگر مارکسیسم در دانشگاه تهران کرسی تدریس داشته باشد، وقت انسان به عظمت اندیشه اسلام و جامعیت آن بیشتر پی خواهد برد.
مشاهده در خبرگزاری ایکنا
مشاهده در خبرگزاری ایسنا
مشاهده در خبرگزاری حوزه