حجت الاسلام والمسلمين صافي اصفهاني، معاون فرهنگي تبليغي دفتر تبليغات اسلامي اصفهان در گفتگو با خبرنگار روابط عمومي اين دفتر، به اين سؤال پاسخ داد و گفت: اگر به خوبي وضعيت فرهنگي و سياسي دوران امامت امام هادي (عليه السلام) را مرور كنيم، متوجه مي شويم كه بين آن دوران و دوران معاصر ، شباهت عجيبي وجود دارد كه به اختصار به اين تشابه دوران و تشابه موضع گيري دشمنان تشيع و اسلام علوي اشاره مي كنيم ! صافي بيان داشت: دوران امام هادي (عليه السلام) دوران اوج گيري دشمني با مقوله ي امامت و ولايت در شيعه و دوران اوج امام ستيزي خلفاي جور است و نيز اين دوران در پرتو نقش برجسته اي كه امام هادي (عليه السلام) در دفاع از مقوله امامت شيعي و تبيين عالمانه و حكيمانه اين اصل اصيل مذهب، ايفانمود،دوران اوج معرفت ولايي و تعميق و استحكام شناخت شيعيان نسبت به امامت شيعه است. وي افزود: زيارت جامعه كبيره يكي از شگردهاي تبليغي و آموزشي امام هادي (عليه السلام) براي تبيين جايگاه رفيع امامت و ولايت در اسلام و تعميق انديشه و باور شيعيان همه عصرها و نسل هاست. براين مبنا اگر امروز به ساحت قدسي امام هادي (عليه السلام) جسارت مي شود، نبايد از كنار اين حركت شوم به راحتي گذشت! چراكه با مختصر تأملي در شرايط فرهنگي جهان اسلام در دوران معاصر، همان دو ويژگي خاص دوران امام هادي (عليه السلام)، تداعي مي شود! يعني از يك سو دوران معاصر در جهان اسلام، دوران اوج حملات و تهاجمات وهابيت آمريكايي بر عليه شيعه و آموزه هاي سترگ و استكبار ستيزانه اين مكتب پويا و مترقي است و از سوي ديگر دوران معاصر در جهان اسلام، دوران اوج اقبال و تشنگي آحاد جامعه ي اسلامي نسبت به معرفت و شناخت جايگاه مترقي و نجات بخش امامت و ولايت است! وي ادامه داد، اين گرايش كه دشمن بهتر از ما نسبت به آن واقف شده است، در آينده اي نه چندان دور به تكامل و تبديل بيداري اسلامي در جهان اسلام به آشنايي با فرهنگ ناب شيعي، منجر خواهد شد، واقعه اي كه هم اكنون نيز رگه هايي از آن در كشورهاي اسلامي رها شده از يوغ استكبار و دست نشاندگان آن مشاهده مي شود.
حجت الاسلام والمسلمين صافي خاطر نشان كرد، در واقع مبارزه با امام هادي (عليه السلام) در اين روزگار از پس گذر بيش از سيزده قرن، مبارزه با جامعه كبيره ايشان و انبوه معجزات و كراماتي است كه از آن امام همام در تبيين و تقويت امامت و ولايت صادر شده است. اين مبارزه ي مرموز انه و مذبوحانه، در واقع خط ابهام و ترديد كشيدن بر چهره اي است كه فقط و فقط رواج و توسعه و تبيين زيارت جامعه كبيره او در جهان اسلام ، مي تواند تشنگي خيل انبوه جويندگان طلاي ناب امامت و ولايت را، برطرف و آنان را پيرو و فدايي امامت كند!
وي بيان داشت، يكي از دو وجه امتياز عصر امام دهم، حضرت علي النقي (عليه السلام) از اعصار ساير ائمه هدي(عليهم السلام)، دشمني شديد با اهل بيت (عليهم السلام )است كه در دوره متوكل به اوج ميرسد. متوكل كسي است كه حضرت اميرالمومنين علي (عليه السلام) در پيش گويي خود از خلفاي بني العباس، فرمودند: دهمين آنها كافرترين آنهاست. و كسي است كه دشمني با اهل بيت (عليهم السلام) را به جايي رساند كه قبر مطهر حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) را به آب بست و در صدد تخريب آن برآمد. متوكل همان كسي است كه امام هادي (عليه السلام) را شبانه و به زور به مجلس شراب بُرد! وي اظهار داشت، نمونه هاي ديگري هم از دشمنيهايي كه با اهل بيت (عليهم السلام) در زمان حضرت هادي (عليه السلام) مي شد، وجود دارد؛مانند آنكه خود متوكل سوار بر مركب مي رفت و امام هادي (عليه السلام)رابا پاي پياده به دنبال خود مي كشاند.
معاون فرهنگي تبليغي دفتر تبليغات اسلامي اصفهان در بخش ديگري از سخنانش خاطرنشان كرد، آري !در آن دوران، با برنامه ريزي دشمنان خدا و رسول، يك فضاي ضد اهل بيت بر بلاد اسلامي و به خصوص در سامراء كه حالت پادگان نظامي داشت، حاكم بود. دقيقاً مانند وضعيتي كه امروز، وهابيت، اين دست آموز استكبار جهاني، در بلاد اسلامي حاكم ساخته است؛ يعني دشمني همه جانبه با فرهنگ و اعتقادات شيعي و حتي نسل كشي شيعيان. وي افزود: اين دشمني، با شروع بيداري اسلامي در منطقه، رنگ سازمان يافته تري به خود گرفته است؛ يعني از بيم اين كه مبادا بيداري اسلامي به آشنايي با معارف شيعي و انقلاب اسلامي ايران بيانجامد، با صرف هزينه هاي هنگفت و استخدام عروسك هاي خيمه شب بازي خود، جسورانه و گستاخانه به ساحت قدسي طلايه داران تبيين كننده و تجلي دهنده ي جايگاه امامت و ولايت ،همچون امام هادي (عليه السلام )، وارد مي شوند و تلاش مي كنند تا اين چراغ هاي هميشه فروزان الهي را با پُفي خاموش كنند! حال آنكه زهي خيال باطل!«يريدون ان يطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره.» در واقع اين دست پاچگي و زبوني دشمنان موجب جلب بيشر و بر انگيختن حساسيت آزادگان دنيا و جهان اسلام، نسبت به اسلام ناب محمدي كه همان اسلام غدير و اسلام علوي است، خواهد شد.
حجت الاسلام والمسلمين صافي اصفهان به دومين ويژگي دوران امام هادي (عليه السلام) كه به دوران ما در جهان اسلام مشابه شده است، يعني بالا رفتن معرفت شيعيان به اهل بيت (عليهم السلام) اشاره كرد و گفت: بعد از زمان حضرت رضا (عليه السلام)، ائمه ما اعجاز و كرامات و مقامات خود را، هم بيان مي كردند و هم نشان مي دادند. محدويتهاي زمان امام باقر و امام صادق (عليهما السلام) را نداشتند و لذا خيلي ازشيعيان، كرامات و معجزات ائمه (عليهم السلام) را به راحتي مشاهده مي كردند البته ما نمي توانيم براي آنها تكليف روشن كنيم. آنها خود با خداوند در ارتباط اند و از رضاي پروردگارشان باخبرند. و اينكه بعضي اوقات از قدرت فوق العاده خودشان استفاده كردند، شايد اين حكمت را داشته است كه كسي سكوت آنها را نشانه عجز و ناتواني آنها نداند و نيز در راستاي جلوه گر ساختن جايگاه و قدرت الهي امامت و ولايت و تعميق و استحكام اعتقادات شيعي بوده است.
معاون فرهنگي تبليغي دفتر اصفهان در ادامه به بيان داستانهايي از زندگي امام هادي (عليه السلام) پرداخت و گفت: انگشترسازي آمد نزد آن حضرت، و گفت بيچاره شدم، متوكل نگيني را فرستاده تا من برايش درست كنم، نگين افتاده و دو نيم شده. امام فرمودند: هيچ نگران نباش.من به اعجاز الهي اين مشكل تو را حل مي كنم، فرداي آن روز متوكل براي انگشتر ساز پيغام داد كه تو مي تواني اين نگين را نصف كني؟ چرا كه بين دو همسر من بر سر آن اختلاف افتاده، مي خواهم هر دو از آن استفاده كنند.
وي به داستان ديگري از آن حضرت اشاره كرد وگفت: يكي ديگر از كرامات امام هادي (عليه السلام) داستان آن زني است كه ادعا كرد من زينب (عليها السلام) هستم، تا براي خود محبوبيتي ايجاد كند؛ امام، اول او را نصيحت كردند كه حضرت زينب عليهاالسلام از دنيا رفته اند:
امام آمد و اول نصيحتش فرمود ولي نداشت نصيحت براي آنزن سود
وليّ حق كه به جان و تنش سلام و درود گشودغنچه لب رابه او چنين فرمود:
كه گوشت بدن اهل بيت كرام بودبه حكم خدابهر هر درنده حرام
البته با اين توضيح كه گوشت بدن فرزندان بلاواسطه حضرت زهرا (عليها السلام) بر درندگان حرام است نه همه سادات. اين زن نادان به جاي اينكه اعتراف به اشتباه خود كند، به حضرت گفت كه اگر اين مطلب درست است، اول خود شما جلوي درندگانبرويد!
بگفت اي وليّ حق كنون ز من بشنو به جانب قفس شيرها تواول برو
متوكل هم خيلي خوشحال شد كه الآن امام هادي(عليه السلام) در قفس شيرها، طعمه درندگان مي شود!
ولي امام كه جان جهان فدايش باد به جانب قفس شيرها قدم بنهاد …
وقتي حضرت وارد قفس شيرها شد، شيرها به حالت خاصي به گرد حضرت جمع شدند و مودبانه نشستند. يكي از شيرها كه پيرتر از همه بود، به حضرت عرض كرد كه من چون ناتوان شده ام، وقتي غذا به داخل قفس مي اندازند، نمي توانم زودتر از شيرهاي جوان تر، خود را به غذا برسانم و غالباً گرسنه مي مانم. امام هم با همان زبان حيوانات به شيرهاي جوانتر سفارش شير پير را مي كند .اين اصلاً جاي شگفتي ندارد، چرا كه وقتي حضرت سليمان به تصريح قرآن ،با حيوانات از جمله مورچه و هدهد، حرف مي زند، ائمه ما، كه طبق اعتقاداتمان ،مقامشان از انبيا بالاتر است، قطعاً مي توانند با حيوانات سخن بگويند. پس امام از قفس بيرون آمدند و متوكل آن زن را به داخل قفس شيرها انداخت.
حجت الاسلام والمسلمين صافي در پايان تصريح كرد، اين چنين امام هادي (عليه السلام) در آن دوران بيداري اسلامي و آستانه زوال خلفاي جور، قدرت خودشان را نشان مي دادند تا معرفت شيعيان نسبت به مقام امامت بالا رود. البته شيعيان خاص زمان امام صادق (عليه السلام) هم اين معرفت را داشتند ولي در زمان امام هادي (عليهالسلام) اين معرفت بروز و ظهور بيشتري پيدا كرد و تا جايي پيش رفت كه آن حضرت در زيارت جامعه كبيره نيز شيعيان را از زلال اين معرفت سيراب كردند. والسلام