با توجه به این معنا، صرف قدمت فرهنگی یک کشور مهم نیست، بلکه داشتن عمق فرهنگی مهم است. گاهی فرهنگی از چند هزار سال قبل موجود باشد، ولی بر اساس تعقل سلیم و احساسات تصعید شده در حیات معقول تکاملی نیست، این فرهنگ شایسته و بایسته انسان نیست، ولی گاهی فرهنگی مربوط به نیم قرن قبل باشد، ولی آنچنان دارای ارزش است که به رشد تکاملی انسان در دو جهت ماده و معنا کمک میکند، این فرهنگ دارای عمق و اصالت انسانی است و ارزش سرمایهگذاری و تبلیغ و ترویج آن را دارد.
بنابراین، صرف انجام کار فرهنگی مهم نیست، عمق داشتن و تاثیرگذاری آن مهم است. کارهای فرهنگی زیادی در کشور انجام میشود، اما به چه میزان در رشد باورها و رفتارهای اجتماعی و خانوادگی صحیح تأثیر مثبت و سازنده گذاشته است. به همین دلیل مرحوم امام فرمودند: «اگر فرهنگ درست بشود، یک مملکت اصلاح میشود». به عنوان مثال اگر فرهنگی ملازم با اسراف و گناه باشد، این فرهنگ شایسته ترویج و حفظ نیست و باید از صحنه جامعه و زندگی مردم پاک شود تا اصلاح در جامعه وارد شود.
اگر یک کار فرهنگی صورت پذیرد، اما با اتمام فعالیت، تغییر نگرش و بینش صورت نگرفته باشد، این کار محکوم به شکست است. به هر جهت، کار اصلی فرهنگسازان تنها ترسیم تقویم و تبریک ایام و اجرای مراسم نیست، بلکه وظیفه اصلی آنان درک نیازها، رصد اشتباهات و کج رویها، رصد مداوم فعالیت دشمنان انسانیت و انقلاب اسلامی و حفظ فرهنگهای شایسته از طریق فعالیتهای نوین فرهنگی است. فعالیتهایی که درصد جذابیت ظاهری آن، میزان صحت و اصالت آن مبتنی بر تعقل سلیم و بالاخره تاثیرگذاری عمیق آن رو به افزایش باشد. به عنوان مثال در کشور ما مسئله حجاب و پوشش بعد از انقلاب چگونه روندی داشته است؟ قانونمندی و احترام به قانون چگونه رشدی داشته است؟ انضباط شغلی و کاری چطور؟ تمسک یافتن به رفتارهای دینی چگونه رشدی داشته است؟
با توجه به اهمیت فرهنگ در جامعه، کار صحیح فرهنگی نیاز به یک نظام مشخص فرهنگی دارد، نظامی که بتواند بر اساس قوانین و قواعد اسلامی و قانونی و بومشناسی مناطق گوناگون جغرافیایی، برنامههای مشخص و واحدی را به سازمانها و ارگانهای مربوطه محول نماید. رهبر انقلاب در سال ۱۳۸۱ شمسی، مسئله مهندسی فرهنگی را با اعضای شورای انقلاب فرهنگی مطرح کردند و فرمودند: «اینجا(شورا) قرارگاه مقدم فرماندهی فرهنگی است». در حقیقت شورای انقلاب فرهنگی باید به سیاستهای کلان فرهنگی بپردازد تا فعالان فرهنگی در یک جهت واحد و مشخص حرکت نمایند. این فرمایش رهبری اشاره به نظام واحد فرهنگی در کشور دارد. اهمیت این موضوع به این دلیل است که در حال حاضر در کشور بیش از ۲۰ سازمان و ارگان فرهنگی وجود دارد، بدون آنکه تحت یک نظام واحد فرهنگی باشند. سازمان صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگی و هنری شهرداری، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سازمان حج و زیارت، سازمان اوقاف، وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی، نهاد رهبری در دانشگاه، بسیج، نهاد ائمه جمعه و غیره که متاسفانه این تعدد سازمانی، سبب خسارتها و آسیبهایی در سطح و عمق فرهنگ مملکت میشود که به طور خلاصه پارههای از آنها را عرض میکنم:
۱. عدم تولیدات همسو و گاه متعارض. تولید و اجرای برنامههای متعارض فرهنگی به خوبی در کشور مشاهده میشود. چه بسیار از متخصصان تربیتی که با برخی از تولیدات برنامههای کودک یا سریالهای سازمان صدا و سیما مخالف هستند. یا تعارضهای جدی مجوزهای سازمان فرهنگ و ارشاد با بعضی از سازمانها و ارگانهای فرهنگی دینی. این مسئله با توجه به تلاشهای فرهنگ بیگانه ضرورتی بیش از پیش میباید تا از تعارضهای فرهنگی جلوگیری نماییم.
۲. فقدان مهندسی ارزش، که سبب بی اطلاعی از کیفیت کارنامه کاری میشود. با داشتن مهندسی ارزش فرهنگی متوجه خواهیم شد که چقدر از طریق کارهای فرهنگی در اصلاح پرخاشگریهای اجتماعی، قانونگریزی، عدم انضباط اجتماعی، کاهش طلاق، کاهش آمار مطالعه، حرمت شکنی والدین، فقر فکری، ثروت اندوزی و سایر مشکلات رفتاری و اخلاقی موفق بودهایم.
۳. کسری بودجه در نهادهای فرهنگی که باعث تمسک یافتن مراکز فرهنگی به اهداف غیر ذاتی جهت جبران کسری بودجه میشود. به همین تلاشهای اقتصادی گاها هدف اصلی مراکز فرهنگی را به گوشه فراموشی میسپارد. همچنین کسری بودجه فرهنگی، در روند کیفی محصولات و برنامههای فرهنگی به شدت اثرگذار خواهد بود.
۴. تفرق نیروی کارآمد انسانی و گسست اندیشهها، هر متخصصی در گوشهای کار خودش را انجام میدهد و چه بسا نظرات تخصصی او برای همیشه پنهان بماند. در حالی که گردهمایی متخصصان مساوی با ضمانت بخشی کار قوی فرهنگی به شمار میرود.
۵. تحیر و سرگردانی مسئولین و مردم، با ایجاد تعارضهای فرهنگی و موازیکاریها، آحاد مردم دچار سردرگمی میشوند که کدام فعالیت اصیل است و صحیح و کدام غیر اصیل. به عنوان مثال، در بخشی از مراکز فرهنگی موسیقی را به حلال و حرام تقسیم میکنند ولی در مراکز فرهنگی دیگر از هر نوع موسیقی استفاده میکنند، این تعارض فرهنگی سبب تحیر و سرگردانی میشود و چه بسا در پارهای مواقع باعث موضعگیریهای فردی و اجتماعی میشود و همین امر، سبب خنثی سازی کار فرهنگی اصیل خواهد شد.
بنابراین، با ادغام برخی از سازمانها و قرار گرفتن در نظام واحد فرهنگی میتوان شاهد جلوگیری از آسیبهای مطرح شده باشیم و با حضور کارشناسان و متخصصان زبده فرهنگی و رصد مشکلات و تلاشهای مداوم دشمن فرهنگی، و ایجاد کمیتههای تخصصی به جمعآوری نظرات و ارزیابی و دستهبندی فعالیتهای فرهنگی بر اساس فاکتورهای اعتقادی و بوم شناسی پرداخت.
مشاهده در پایگاه خبری صاحب نیوز
مشاهده در پایگاه خبری جوان آنلاین
مشاهده در خبرگزاری ایکنا