لطفا درباره مفهوم فریبکاری رسانه ای توضیحاتی ارائه بفرمایید.
تقی پور: امروزه فریبکاری در رسانه موضوعی مهم در عملکرد رسانه است و در اثرگذاری رسانه بر مخاطبان و جامعۀ هدفش شاخصی اخلاقی محسوب میشود. بهطور کلی فریبکاری یا فریب در رسانه، به معنای انتقال آگاهانۀ پیامی دستکاریشده از طرف فرستنده به گیرندۀ پیام، بهمنظور تقویت باورهای غلط یا نتیجهگیری اشتباه است. از جمله شکلهای گوناگون آن، پنهانکاری و دروغگفتن یا ایجاد نقص در پیام و تخریب اصل پیام است.
فریبکاری رسانه ای چه سیری را طی کرده است؟
تقی پور: ادبیات مربوط به فریبکاری رسانه به تصویرسازی و صحنهسازی و دستکاری افکار عمومی مخاطبان بازمیگردد و با تلویزیون آغاز شده است. رسانه در مسیر تغییرات فیزیکی، از رسانههای تکحسی، مانند کتاب و مطبوعات و رادیو به رسانههای همهحسی، مانند تلویزیون، ماهواره، اینترنت و شبکههای اجتماعی تغییر یافته است.
روش های فریبکاری رسانه ای را بیان فرمایید.
تقی پور: تاکتیکهای خبری، ایجاد جنگ روانی، اثرگذاری بر کودکان و نوجوانان و خانوادهها، تولید اخبار جعلی، دستکاری زمینههای عکاسی، روشهای فریبکاری آنلاین و رویآوردن بهسمت سبکهای جدید اقناع، انواع روش های فریبکاری رسانه ای هستند.
اصول اساسی فریب رسانهای شامل چه مواردی می شود؟
تقی پور: آمادهسازی، کسب و ساختن اعتبار صوری بین مخاطبان، حمایت چندشبکهای در فریبکاری رسانه، کنترل مرکزی رسانه، آزادی عمل رسانه در روش انتخابشده برای فریب و اطمینان از موفقیت طرح پیادهشده، انعطافپذیری طرح فریبکاری انتخابشده مبنی بر نوع رسانه و هماهنگی اصول اساسی فریب رسانه ای هستند.
نظر شما درباره رسالت رسانه ها و حفظ بی طرفی در نشر اخبار و تحلیل ها چیست؟
تقی پور: در خصوص اینکه آیا عملکرد فریبکارانۀ رسانهها جانبدارانه یا کاملاً بیطرفانه است و یا با رویکرد غیراخلاقی عمل میکنند، اختلافنظر وجود دارد. از سویی، گروهی از کارگزاران و فعالان عرصۀ رسانه، همواره بر این دیدگاه تأکید میکنند که رسانۀ مدنظرشان بیطرف بوده و یا تلاش میکنند در حوزۀ منازعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و پوششهای خبری، بیطرفانه عمل کنند. از سویی دیگر، مجموعۀ وسیعی از مطالعات رسانهای نشان میدهد هیچ رسانهای بیطرف نیست. گروه دیگری از نظریهپردازان در حوزۀ مطالعات انتقادی ارتباطات، با رویکردی هنجاری بر این باورند که بیطرفی و استقلال حرفهای رسانه و همچنین صداقت در مقابل فریبکاری، الزامی اخلاقی است. همچنین، استقلال و صداقت رسانه تعهدی حرفهای در مسیر ایفای نقش دیدهبانی و نظارت و مسئولیتپذیری است که از اصول حرفهای کار در سازمان رسانهای محسوب میشود. همیشه بین این دو گروه، تضاد و تقابل وجود داشته است: گروهی که به صداقت و فریبکاری رسانه اعتقاد دارند و گروه دومی که رسانه را فریبکار میدانند. البته گفتنی است در این پژوهش، فقط نظریهها، تکنیکها، شیوهها و زمینههای مرتبط با فریبکاری رسانهها بررسی میشود و نظریههای مرتبط با صداقت و الگوهای هنجاری رسانه مورد بحث قرار نمی گیرند.
اهداف شما از نگارش این کتاب چه بوده و بر چه موضوعاتی تأکید داشته اید؟
تقی پور: در این اثر مسئلۀ فریبکاری در رسانه با رویکرد شناسایی و بررسی زمینهها و عوامل مرتبط با آن، بهطور جامع بیان شد. همچنین، یکی از هدفهای بسیار مهم این اثر بیان راهکارهای برونرفت از چالش فریبکاری رسانه بر اساس بررسی متون نظری مبتنی بر فریبکاری رسانه بود. گفتنی است در این نوشتار به اخلاق و نقش رسانۀ فریبکار در خانواده و جلوگیری از آن در محیط خانواده بیش از سایر موضوعات توجه شده است. امروزه، فناوری دیجیتال تغییر شکل تصویرها و فیلمها و پیامهای رسانهای را سادهتر کرده و تشخیص «اصل» از «غیرواقع»، از هر زمان دیگر دشوارتر شده است. همچنین در حال حاضر، زمینههای صداقت در رسانه کمتر و عواملی برای گسترش فریبکاری در رسانه بیش از گذشته مشاهده میشود. بر این اساس، یکی از هدفهای مهم این اثر شناسایی علتها و زمینهها و تاکتیکهای فریبکاری رسانه بود.
روش پژوهش شما بر چه مبنایی قرار گرفته و چه اصولی را در آن لحاظ کرده اید؟
تقی پور: روش پژوهش حاضر، کتابخانهای و بر پایۀ رویکردهای مرتبط با مطالعات انتقادی در ارتباطات و رسانه بود. بر اساس نظریههای انتقادی در رسانه، همۀ رسانهها ابزاری کارآمد در دست صاحبان سیاسی و اقتصادی هستند و مخاطبان بر اساس میل و نیازشان تحتتأثیر رسانه قرار میگیرند. عوامل مرتبط با فریبکاری رسانه بهدلیل اهداف و آثاری است که معمولاً رسانهها در این فرایند ارتباطی دنبال میکنند و کمتر دغدغۀ حق مخاطب یا درستی پیام در آن دیده میشود. در این پژوهش منابع مرتبط با فریبکاری رسانه، شامل کتاب و مقاله و پایاننامه در داخل و خارج کشور شناسایی و پس از گردآوری و فیشبرداری از این متون، مطالب در قالب دستههای موضوعی مرتبط با عنوان طبقهبندی شد. همچنین، با رویکرد مربوط به تحلیل مضمون در مرحلۀ بعد، منابعِ گردآوریشده در شبکهای از مضامین قرار گرفت تا دستهبندی و ارتباط بین مطالب، منطقی و درخور اتکا باشد. در هر مرحله چند تن از استادان رسانه و اخلاق، مفاهیم و ادبیات موجود را بررسی و ایرادهای آن را برطرف کردند.
چه نوع از رسانه ها و کدام ابعاد رسانه در کتاب شما بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؟
تقی پور: در این پژوهش، به اصطلاحِ رسانه در معنای وسیعش توجه شده است و بهطور کلی، به وسایل ارتباطجمعی اشاره میکند. رسانههای قدیم، مانند روزنامه، تبلیغات، روابط عمومی، مجلات، رادیو، تلویزیون و رسانههای جدید، نظیر اینترنت و تلفن همراه که گاه برخی عناصر وسیع رسانههای قدیم را حفظ کردهاند. با وجود این اشکال متفاوت از رسانهها، همگی از کارکردهای مشترک انتشار و ارتباطات، مبتنی بر اطلاعات و ارتباطات با عموم برخوردارند.
مبنای درستی یا نادرستی یک فعل و هنجار در اثر شما چیست و عملکرد رسانه ها چگونه داوری می شود؟
تقی پور: «هنجار» اصطلاحی معیارسنج در پژوهش است که اغلب در موضوعات اجتماعی و فرهنگی به کار میرود. همچنین، برای توصیف مجموعه اصول و قواعد و ارزشهایی به کار میرود که بهلحاظ اخلاقی و معرفتشناختی باید راهنمای اخلاقی، رفتاری، قواعد اجتماعی و یا خواستهای فردی و اجتماعی و شغلی باشد. به بیان دیگر، هنجار اصطلاحی است که اقداماتی را که انسان باید انجام دهد یا ترک کند شرح داده و توصیه میکند. بنابراین، چارچوب هنجاری، نقشۀ راهی است که کنشهای ما را همراه با دستور اخلاقی مشخص میکند. ازاینرو، هنگامی که به هنجار یا ضدهنجاراشاره میشود، منظور قواعد و مفاهیمی است که اصول ارتباطی و اخلاقی جامعه را بهطور نانوشته تبیین میکند. در این پژوهش، مجاز یا غیرمجاز بودن، اخلاقی است و مبنای قانونی ندارد. بهعبارت دیگر، در این پژوهش منظور از غیرمجازبودن عملی، غیراخلاقیبودن آن است. بر این اساس، اگر مثلاً تعرض به حریم خصوصی غیرقانونی نباشد، از جنبۀ اخلاقی همواره خطاست.
در این اثر بحث اخلاق و فریبکاری رسانه و عوامل متضاد بین اخلاق و فریبکاری در قالب عملکردهای متفاوت رسانه مطرح میشود. همواره، به «التزام اخلاقی»، بهعنوان نقشی حرفهای برای رسانه توجه شده است. اما اغلب، رسانه از اصول و قاعدهها و ارزشهای حاکم در اخلاق انسانی تبعیت نمیکند. همچنین، عملکرد رسانه با معیارهای عمومی اخلاقیات در سطح جهانی همخوانی ندارد. بهعنوان مثال، در اخلاقیات عمومی جهانی از فریبکاری رسانه از راه انتشار اطلاعات گمراهکننده نهی شده است. حتی اگر «التزام اخلاقی»، نقش رسانهای خاص، همچون روابط عمومی، را در فریبکاری ناآشکار برای ترغیب حداکثری مخاطبان به پیامهای خود تأیید کند یا مجاز شمارد، باز این عمل غیراخلاقی است.
نقش فرهنگ سیاسی جامعه بر رفتار و عملکرد رسانه ها را چگونه ارزیابی می کنید؟
تقی پور: یکی از عوامل مؤثر بر فریبکاری و غیراخلاقیشدن رسانه، فرهنگ سیاسی جامعه است. در جامعهای که نظامهای ارزشی متعارض، ولی قدرتمندی وجود دارند، نظامهای هنجاری رقیب و گاه متضاد، به مقابلۀ خشونتآمیز با یکدیگر میپردازند. در این حال، اگر نهادهای رسانهای عرفی نباشند و دولت ادارهکنندۀ آنها باشد و نظام سیاسی، بر مشارکت مردم مبتنی نباشد، بیشترین سطح از نقص اخلاقی در رسانهها، از هر گروه یا دستهای مشاهده میشود. این وضعیت به شکلگیری قواعدی برای بازی میان رسانهها با یکدیگر و بازی رسانهها با مردم و دولت منجر میشود. رسانهها در چهارچوب آن قواعد مجبورند فحاشی و چاپلوسی کنند، دروغ بگویند یا با حفظ اصول اخلاقی از صحنه خارج شوند.
با توجه به اینکه همواره از رسانه به عنوان یک ابزار کسب قدرت در عرصه های مختلف استفاده می شود، آیا راه گریزی برای رسانه های با اخلاق و انجام وظایف ذاتی و اخلاقی رسانه باقی می ماند؟
تقی پور: رسانهها مطابق سرفصلهای علمی و قاعدۀ اخلاقی که برای آنها تعریف میشود، باید مستقل از هر گروه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا نژادی بهطور صحیح اطلاعرسانی کرده و آنچه مردم نیاز دارند، بدون کموکاست به آنها متتقل کنند. اما واقعیت این است که رسانه ابزاری مؤثر در دست قدرتهای سیاسی و اقتصادی است. رسانه بهناچار برای بقای خود، در جهت تحقق اهداف این قدرتها حرکت و عمل میکند و برای دستیابی به این اهداف، فریبکاری و اقناع و ترغیب جزء اصول اصلی کارش است. بهطور کلی رسانهها دو چهره دارند و یا میتوان گفت مانند چاقو دو کاربری یا عملکرد مثبت و منفی را در کنار هم دارند.
آیا در این اثر به جنبه های اخلاقی و مثبت رسانه هم پرداخته اید؟
تقی پور: در این اثر فقط جنبۀ فریبکاری رسانه و شیوههای غیراخلاقی عملکرد رسانه بررسی میشود و به جنبههای مثبت و یا نقش رسانه در زمینۀ خدمت و یاریرسانی به مخاطب پرداخته نشده است. نکتۀ درخور توجه دیگر اینکه برخی از تاکتیکها و زمینهها و علتهای مطرح در زمینۀ فریبکاری رسانه ممکن است کاربری خود را تغییر داده و بنا بر اهداف قدرتهای سیاسی و اقتصادی، جنبۀ اثرگذار و مثبت داشته باشند. موضوعاتی که در این مجموعه به آن توجه میشود، شامل علتها و زمینهها و شیوههای فریبکاری رسانه با توجه به تنوع رسانه و گستردگی آن از ارتباطات چهرهبهچهرۀ انسانی تا چاپ و مطبوعات و شبکههای اجتماعی در دنیای امروز، راهکارهای اخلاقیکردن رسانه با تمرکز ویژه بر صداقت و راهکارهای مقابلۀ خانوادهها با فریبکاری رسانهها با تأکید بر اهمیت کودک و نوجوان می شود.
با توجه به جایگاه ویژه ایران در منطقه و جهان و وجود غیر قابل انکار جنگ رسانه ای دشمنان، آیا قسمتی از کتاب را به بحث و چاره اندیشی در این خصوص، اختصاص داده اید؟
تقی پور: در سرفصل مطالعات انتقادی، با توجه به فضای خاص حاکم بر جایگاه منطقهای و جهانی ایران، علتها و زمینههای فریبکاری رسانه با تأکید بر خانواده و کودک بررسی و تحلیل میشود. همچنین مطالبی که نشاندهندۀ فریب مخاطبان ایرانی توسط رسانههاست تحلیل میشود که نمونۀ آن در عنوان «شیوۀ دستهبندی موضوعی رسانه بهمنظور مخدوشکردن مفهوم اخلاق» میآید.
مشاهده در خبرگزاری تسنیم
مشاهده در خبرگزاری رسا
مشاهده در همشهری آنلاین
مشاهده در روزنامه نسل فردا