وی افزود: متاسفانه عدم توجه خانوادهها به جنبههای اعتقادی و فکری فرزندان باعث شده آنها بیشتر از خداوند، پیغمبر و معاد به عنوان اهرم فشار استفاده کنند تا فرزندان تکالیف دینی خود را به نحو احسن انجام دهند، به عنوان مثال «اگر نماز نخوانی خداوند شما را به جهنم میبرد» و بیشتر ضامن انجام تکالیف دینی بوده گرچه به درستی ضامن اجرا است اما نه با ایجاد تهدید و ترس بلکه باید قبل از سختگیری در مورد مسائل عبادی چراغ موضوعات اعتقادی را در وجود فرزندان بیش از پیش روشن کنند پیش از اینکه با تهدید به تکالیف دینی بپردازند.
مبلغ تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان با تاکید بر اینکه تهدید در خصوص مسائل دینی و اعتقادی بسیار آسیب زا هستند، ادامه داد: یکی از آسیبها در مباحث خدا شناسی و معاد ایجاد ترس از خداوند است؛ به عنوان مثال «اگر دروغ بگویی خداوند تو را سنگ میکند» که با ایجاد این موضوعات غلط تصویر وحشتناکی از خداوند به تصویر کشیده میشود این در حالی است که باید در بحث معاد پایههای بهشت را در ذهن کودکان قوی کنیم و کمتر با توصیف جهنم ترس ایجاد کنیم. لذا قسمتی از اعتقادات فرزندان در دوران کودکی شکل میگیرد که این موضوع به روش تربیت خانوادهها برمیگردد که متاسفانه آثار غلط برخی از رفتار تربیتی تا زمان بزرگسالی باقی میماند.
وی با بیان اینکه قسمتی از تربیت کودکان به آگاهی خانوادهها معطوف میشود که متاسفانه برخی خانوادهها به دلیل عدم آگاهی مسائل دینی را جدی نمیگیرند زیرا معتقدند که فرزندان از آنها الگوی دینی میگیرند، اضافه کرد: به طور طبیعی ایمان خانواده بر فرزندان تاثیرگذار است اما برخی اقدامات ناشی از عدم آگاهی به فرایند تربیت ایمانی و اعتقادی فرزندان تاثیر منفی میگذارد. در درجه اول باید از ظرفیت فکری کودکان و شیوه انتقال مسائل دینی آگاه باشند اما متاسفانه برخی از خانوادهها به رشد و شکوفایی تربیتی در این دوران توجه ویژه ندارند و حتی به دلیل عدم آگاهی خانوادهها آثار تخریبی به تربیت فرزندان خود وارد میکنند.
مدرس حوزه و دانشگاه با تاکید بر ظرفیت کودکان برای آموزههای دینی که موجب رشد و شکوفایی در بزرگسالی میشود، اضافه کرد: باید دغدغه خانوادهها بررسی شناخت مسائل دینی و آموزش آن به کودکان باشد زیرا تصویر آنها از خداوند برخلاف تصور بزرگسالان است و آنها پذیرش جایگزین در سطح بالا ندارند و در نتیجه اعتقاد کودکان کم کم از میان میرود.
وی با بیان اینکه روش صحیح انتقال مفاهیم دینی در سنین مختلف کاملا ًمتفاوت بوده، گفت: اولین جرقه ایمان کودکان در همان مراحل نوزادی زده میشود این درحالی است که خانوادهها کمتر به این نکته توجه میکنند و حتی روانشناسان نیز به جنبههای دینی تا دو سالگی پرداختهاند و روایات دینی در این خصوص وجود دارد که پایههای ایمان تا دو سالگی در فرد شکل میگیرد و واکنشهای پدر و مادر به خواستههای فرزندان در جهت تامین نیاز آنها احساس امنیت ایجاد میکند.
رضوانی افزود: رفتار والدین و توجه به موقع به نیاز نوزادان به طور نامحسوس ایمان به خداوند را در وجود آنها ایجاد میکند که عالم را بر اساس حساب و کتاب و راهکار رفع نیاز تشکیل شده زیرا در مقابل نیازهای آنها واکنش مناسب دریافت کردهاند و در غیر این صورت ایمان در فرزند از همان ابتدا مخدوش خواهد شد. روایتی نقل شده که دایه ای نوزادی را به محضر حضرت محمد (ص) برد و در دامن ایشان گذاشت که در همان لحظه لباس حضرت محمد (ص) نجس میشود و دایه برخورد تندی انجام میدهد و نوزاد را از دامن پیغمبر جدا میکند که ایشان واکنش او را ملامت کرده و میگوید که نوزاد کار طبیعی خود را انجام داده و نسبت به حُسن یا قبح کار آگاهی نداشته، لباس با شستن تطهیر میشود اما آثار رفتار شما را چه کسی جبران میکند؟
وی با بیان اینکه مراحل بعدی تربیتی دینی کودکان دوران دو تا هفت سالگی است و نوع تفکر آنها نسبت به عالم هستی تفکر شهودی بوده و قوه استدلال کودکان بیدار نشده، ادامه داد: کودکان در سنین دو تا هفت سالگی برای هر موضوعی علتی میتراشند و با تفکر خود نسبت به موضوعات اقدام میکنند و در صورت عدم اجابت خواسته های مختلف به او ضربه وارد میشود؛ به عنوان مثال «اگر نماز بخوانی خدا هر چه خواستی به شما میدهد» و با این آموزه غلط آسیب میبیند زیرا نباید توقع بیجا از خداوند در افراد ایجاد کرد بلکه باید این تفکر در وجود آنها شکل بگیرد که اگر نماز بخوانید خداوند در زمان مقابله با مشکلات به شما کمک خواهد کرد.
مبلغ تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان تصریح کرد: ایجاد جنبه شکرگزاری و ارتباط با خداوند نیازمند این است که خانواده فرصت شناس و فرصت ساز باشد و برخی آداب و عادتها را از دوران کودکی در وجود آنها نهادینه کنند. به عنوان مثال برای یک وعده غذا سر یک سفره کنار هم باشند و دعاهای شروع یا پایان غذا خوردن را از کودک بخواهند که بخواند و تشکر پدر از مادر فراموش نشود که این ساده ترین راه خداشناسی و تشکر از خداوند است، یا هنگام خواب گفتگو را در قالب کتاب یا شعر به کودک بیاموزیم زیرا لحظات پیش از خواب طلایی هستند و شعارها را به خوبی منتقل کنید زیرا استفاده از فرصتها در فرایند تربیت تاثیرگذار است.
رضوانی گفت: گاهی اوقات باید خانواده فرزندان خود را به طبیعت ببرند زیرا حس زیباشناسی در کودکان بیدار است و از جهتی که قوه عقلانی آنها به شکوفایی و کمال نرسیده و قوه تخیل آنها فعال است و قوه تخیل و هنر با هم در ارتباط است و از این طریق به عظمت خداوند پی میبرند به همان اندازه که آموزشهای غلط و جنبه های رفتاری غلط «دین زدگی» ایجاد می کند به همان اندازه به نمایش گذاشتن قدرت خداوند در دیدگاه کودکان نیز تاثیرگذار است.
وی با تاکید بر اینکه رفتار غلط خانوادهها در مقابل سوالات و شبهات دینی نوجوانان موجب دین گریزی میشود، ادامه داد: رفتار غلط، فرزندان را دین زده میکند زیرا برخی جنبههای عاطفی و رفتاری فرایند رشد تربیت دینی آنها را دچار اختلال میکند زیرا حُسن خلق و ارتباط عاطفی در شکل گیری دین از دوران کودکی تا بزرگسالی نقش خیلی مهمی ایفا میکند.
مدرس حوزه و دانشگاه افزود: خانوادهها برای آموزش معاد به کتابهای درسی کفایت نکنند بلکه اقدامات آموزشی در این خصوص انجام دهند و فزندان خود را با رحمت خداوند آشنا کنند همانگونه که خداوند خود را در آغاز قرآن «رحمن و رحیم» معرفی میکند و باید جهنم را به گونهای توصیف کرد که فرد اثر رفتار خودش را میبیند، به عنوان مثال شخصی که دست خود را روی آتش بگیرد حتماً دستش می سوزد. در مباحث خدا شناسی باید شناخت بر اساس شوق باشد نه بر اساس خوف تا فرزندان در مقابل سختیها به خداوند پناه ببرند.
وی ادامه داد: خانوادهها تلاش کنند در مسائل دینی و اعتقادی راهکار مناسب ارایه دهند، اهل مطالعه و برنامه ریزی باشند و با آگاهی به مسائل دینی فرزندان ورود پیدا کنند و در صورت عدم آگاهی به کارشناس مشورت کنند و اگر توانایی مدیرت موضوعات را ندارند از راهکارهای مربیان تربیتی بهرمند شوند و آنها همیشه در کنار خانوادهها باشند.