عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

مطالعات قرآنی در غرب؛ وامدار مطالعات کتاب مقدس

حجت‌الاسلام سیدحامد علیزاده موسوی با بیان اینکه مطالعات قرآنی در غرب وامدار مطالعات مربوط به کتاب مقدس است، گفت: کسی که می‌خواهد این مطالعات را مورد بررسی قرار دهد، لازم است روش مطالعات قرآنی در غرب را درک کند؛ تا زمانی که روش و پیشینه کتاب مقدسی این مطالعات درک نشود، نمی‌توان به نقد آنها پرداخت.

نشست دوم از سلسله‌نشست‌های «مطالعات قرآنی در غرب؛ ظرفیت‌ها، تحلیل‌ها و آسیب‌ها» با محوریت جریان‌های موجود در غرب در حوزه مطالعات قرآنی، روز گذشته، ۱۵ اسفندماه به همت دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان در فضای مجازی برگزار شد.

حجت‌الاسلام سیدحامد علیزاده موسوی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این نشست با بیان اینکه برای فهم جایگاه مطالعات قرآنی در غرب باید نگاهی به گذشته و سیر تطور این علوم داشته باشیم، اظهار کرد: سه دوره اسلام‌شناسی در غرب وجود دارد؛ دوره اول در قرون وسطا بود که مطالعات قرآنی با محوریت کلیسا و با هدف جلوگیری از نفوذ بیشتر اسلام انجام می‌شد.

وی افزود: دوره دوم در زمان استعمار بود که کشورهای استعمارگر در مناطق تحت سلطه حضور داشتند و مطالعات قرآنی در این دوره، به جای نهاد کلیسا با محوریت دولت‌های غربی و نهاد قدرت انجام می‌شد که بسیاری از سفرنامه‌ها و خاطرات سفرا و کارداران غربی نیز مربوط به این دوره است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به دوره سوم مطالعات قرآنی در غرب گفت: این دوره که به دوره معاصر شهرت دارد، مصادف با نیمه دوم قرن ۱۹ است؛ در این دوره، مطالعات قرآنی به جای نهاد دین و قدرت بر عهده نهاد علم بود. بحث‌های قرآنی در این زمان روشمند شده و با رویکرد آکادمیک، علمی و دانشگاهی انجام می‌شد، نهاد علم در این زمان جایگاه ویژه پیدا کرد و کار منتقدان سخت‌تر شد، زیرا در دوره‌های قبلی مطالعات قرآنی مبتنی بر روش علمی نبود و صرفا تلاشی برای زیر سؤال بردن اسلام و قرآن بود، اما در زمان معاصر این مطالعات به‌صورت علمی و روشمند انجام می‌شد.

پیشینه کتاب مقدسی مطالعات قرآنی در غرب
وی با بیان اینکه مطالعات قرآنی در غرب وامدار مطالعات مربوط به کتاب مقدس است، گفت: کسی که می‌خواهد این مطالعات را مورد بررسی قرار دهد، لازم است روش مطالعات قرآنی در غرب را درک کند؛ تا زمانی که روش و پیشینه کتاب مقدسی این مطالعات درک نشود، نمی‌توان به نقد آنها پرداخت.

علیزاده موسوی دایرةالمعارف قرآنی و شش جلدی لایدن به سرپرستی جین دمن مک اولیف را از مهمترین منابع مطالعات قرآن در غرب برشمرد و ادامه داد: یکی از مقالات نوشته شده در این دایرةالمعارف، «پژوهش‌های قرآنی پس از دوره روشنگری در غرب» تألیف مارکو شولر است که سیر تاریخی مطالعات قرآنی در غرب را ترسیم می‌کند. نویسنده در این مقاله، پژوهش‌های قرآنی معاصر را پژوهش‌های نوین نامیده و آنها را کندوکاوی انتقادی بدون تعلق به کلیسا برای فهم قرآن معرفی می‌کند. در این مقاله، سه مقطع قرآن‌شناسی نوین معرفی شده است؛ مقطع اول به نیمه دوم قرن ۱۹ برمی‌گردد که در آن، پژوهش‌های قرآنی تحت تأثیر دو اثر مهم آلمانی گسترش پیدا کرد؛ کتاب «مقدمه‌ای تاریخی انتقادی بر قرآن» نوشته گوستاو ویل که در آن، سوره‌های قرآن به چهار دوره، یعنی سه دوره مکی و یک دوره مدنی تقسیم می‌شود. اثر مهم دیگر، کتاب «تاریخ قرآن» از نولدکه است. وی تقسیم‌بندی چهار دوره‌ای سوره‌های قرآن را پذیرفت و آن را اصلاح کرد و گسترش داد؛ این رویکرد و تقسیم‌بندی چهارگانه همچنان مورد پذیرش است.

وی اضافه کرد: نولدکه در تقسیم‌بندی خود، معیارها و شاخص‌هایی مطرح و براساس آنها سوره‌های قرآن را تقسیم کرد. یکی از این‌ معیارها، کوتاهی و بلندی سوره‌ها بود؛ به نظر او سوره‌های کوتاه در دوره اول مکی نازل شدند و هر چه به سمت دوره‌های دوم و سوم مکی و دوره مدنی می‌رویم، سوره‌ها طولانی‌تر می‌شوند. این رویکرد قابل نقد است، زیرا سوره‌هایی در دوره دوم مکی وجود دارد که از دوره اول مکی کوتاه‌ترند. یکی دیگر از معیارهای تقسیم‌بندی سوره‌ها از سوی نولدکه، سبک ادبی آنها بود؛ به نظر او سوره‌هایی که در دوره مکی اولیه نازل شدند، دارای مضمون مشترک هستند و به وقایع مکه و به‌ویژه اتفاقات اطراف خانه کعبه می‌پردازند. در دوره مکی میانه، سوره‌ها رویکرد کتاب مقدسی پیدا کرد و هر چه به سمت دوره مدنی می‌رویم، مسائل کلان در سوره‌های قرآن مطرح می‌شوند که این نگاه نیز جای بحث و بررسی و نقد دارد. با این وجود، هیچ پژوهشی به اندازه اثر نولدکه، تأثیرگذار و مقبول نبود، زیرا او راهی میانه برگزید که نه بی‌قاعده است و نه به میزان زیاد، درگیر جزئیات.

گرایش زبان‌شناختی در مطالعات قرآنی غرب
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به سرفصل‌های اصلی در مقطع دوم مطالعات قرآنی معاصر یعنی نیمه اول قرن ۲۰ بیان کرد: قرائات، واژگان، معنای اصطلاحات و مفاهیم قرآنی، ترتیب و تاریخ‌گذاری اجزای متن قرآن و حروف مقطعه در این زمان مورد توجه قرار گرفت. در واقع، این دوره بیشتر گرایش زبان‌شناختی دارد و مهمترین و اثرگذارترین آثار این دوران، کتاب‌هایی بود که به موضوعات و کشف پس‌زمینه‌های ریشه‌شناختی قرآن می‌پرداخت.

وی تصریح کرد: یکی دیگر از مباحثی که در نیمه اول قرن ۲۰ به آن پرداخته شد، ارتباط اسلام و قرآن با سایر ادیان بود که‌ کتاب‌هایی نیز در این زمینه تألیف شد. اگرچه امروز کمتر کسی اعتقاد دارد که مبانی قرآنی یهودی‌ یا مسیحی هستند، اما پژوهش‌های این موضوع شواهد زیادی از ارتباط قرآن با سایر ادیان را مطرح می‌کند. کتاب «خاستگاه اسلام در محیط مسیحی‌اش» نوشته ریچارد بل و کتاب «بنیان یهودی اسلام»، از آثار این دوران هستند و رویکرد ابتدایی قرن ۲۰، اثر زیادی بر مطالعات امروزی قرآن داشته است.

علیزاده موسوی اظهار کرد: در نیمه دوم قرن ۲۰، آثار مهم و مؤثری از جمله مقدمه رژی بلاشر بر ترجمه قرآن و مقاله «قرآن به‌مثابه امر مقدس» از آرتور جفری منتشر شد. همچنین در این دوره، ایزوتسو پیشرفت مهمی در مطالعات قرآنی ایجاد کرد؛ او با استفاده از زبان‌شناسی نوین، معانی اصطلاحات را در متن قرآن بررسی کرد. در واقع رویکرد مهم در این زمان، توجه به معنای بافتاری واژگان و عبارات قرآن بود؛ به این معنا که واژگان و عبارات باید در بافت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار گیرد که نخستین پیامد این نگرش، گرایش چشمگیر به تفسیر قرآن و ورود مستشرقان به تفسیر، در عین توجه به بافت و شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی قرآن بود.

مشاهده در خبرگزاری ایکنا

 

 

مطالب مرتبط

نظرات

دیدگاه های ارسال شده پس از تایید منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *