محمود رجبی، مدیر این استارتاپ در گفتوگویی درباره فعالیت این مجموعه اظهار داشت: در حوزه کمیک و انیمیشن، دستاوردهای مفید زیادی در سطح کشور وجود ندارد و کارهایی هم که ارائه شده، محتوای جالبی برای نسل امروز نبوده است. به همین دلیل برای نوآوری تلاش کردیم، به این معنا که کارهایی ارائه دهیم تا گرافیک و محتوای آنها متناسب با ذائقه نسل امروز باشد. بنابراین، تصمیم گرفتیم سراغ قرآن برویم و تعدادی از داستانهای آن را بهصورت کمیک و انیمیشن ارائه دهیم.
وی افزود: دیماه سال گذشته، اولین جلد کمیک مجموعه با نام «فادیا» آماده شد که اقتباسی از داستان حضرت موسی(ع) است. فادیا در زبان عبری، معنای منجی میدهد و ما تلاش کردیم براساس وقایع زندگی حضرت موسی(ع)، داستانی ارائه دهیم که هم جذاب باشد و هم در عین حال، وقتی بچهها با آن مواجه میشوند، بهدلیل پیشینه ذهنی که ممکن است در مواجهه با داستانهای مذهبی داشته باشند، در مقابل آن موضع نگیرند و حتی خودشان این مسیر را دنبال کنند تا به نیاز موجود در حوزه کمیک و انیمیشن پاسخ داده شود. برای شروع تصمیم گرفتیم از داستانی استفاده کنیم که از طریق آن به سایر قصههای قرآن وصل شویم و بهترین گزینه در این زمینه، داستان حضرت موسی(ع) بود. این کمیک اکنون در مرحله چاپ قرار دارد و هنوز وارد بازار نشده است، ولی در مراجعه به ناشران، آنها از این کمیک بهعنوان اثری خلاق یاد کردند و برای چاپ آن تمایل نشان دادند که در حال مذاکره با آنها هستیم.
مدیر استارتاپ استودیو مانا درباره علت انتخاب این عنوان برای مجموعه خود بیان کرد: مانا در زبان فارسی معنای اسطوره میدهد و با توجه به اینکه هدف ما، قهرمانسازی برای کودکان است، نامی انتخاب کردیم که با هدف و موضوع فعالیت ما مرتبط باشد، چون نیاز به قهرمان و الگو برای کودک و نوجوان بسیار مهم و اساسی است. برای این منظور، سه حرف آخر کلمه قهرمان را انتخاب کردیم و با حرف «الف» که به آن اضافه شد، عنوان مجموعه شکل گرفت.
وی ادامه داد: در سطح کشور، مهمترین گروهی که رقیب ما محسوب میشود، «کمیکا» در تهران است که کمیک ایلیا را ارائه میدهد و اکنون به ۱۶ جلد رسیده است. در انواع کمیکها از جمله رمز، رستم در هفتخان و… چند نکته رعایت نشده، از جمله اینکه به جای استفاده از زبان امروزی، از زبان فارسی دری استفاده شده یا رنگبندیهای بهکار رفته اکثرا خاکستری و تیره است. البته هر کدام از گروهها دستاوردها و ویژگی خاص خودشان را دارند که باعث ارتقا و اهمیت کمیکها شده است، ولی امتیاز گروه مانا نسبت به گروههای دیگر، اولا این است که از قهرمانهای واقعی و اسلامی در کمیکها استفاده میکند و دوما، فضاسازی و رنگبندی به کار رفته در کمیکها مناسب گروه سنی کودک است و برای کودکان جذابیت دارد. در حوزه انیمیشن نیز اگرچه گامهای رو به جلو در کشور برداشته شده، ولی از محور اصلی که باید تبیین یکسری مفاهیم واقعی باشد، فاصله گرفتهایم.
رجبی تأکید کرد: با توجه به اینکه حامی مالی قوی در اختیار نداریم، برای اینکه بتوانیم انیمیشن تولید کنیم، به این نتیجه رسیدیم که ابتدا محصولی فیزیکی که قابلیت فروش داشته باشد، عرضه کنیم. اینجا بود که به کمیک رسیدیم و قصد داریم با درآمد حاصل از آن، زمینه ساخت انیمیشن را فراهم کنیم، چون انیمیشن در کشور ما مانند غولی است که هر کسی نمیتواند سراغ آن برود و برای کار در این حوزه باید از حیث مالی تأمین بود.
وی با بیان اینکه گروه مانا در مرحله داوری برای ثبت خلاق قرار دارد، اضافه کرد: ما گروهی چهار نفره هستیم؛ دو نفر بهعنوان انیماتور و دو نفر بهعنوان تصویرساز فعالیت میکنند. یک نفر نیز دورادور بهعنوان منتور، در خصوص داستان و تصویرسازی مشاوره و راهنمایی ارائه میدهد. اکنون نیز در مسیری پیش میرویم که بتوانیم نیروهای مستعد را بهعنوان کارآموز جذب کنیم تا هم آنها آموزش ببینند و هم محصولات گروه با هزینه کمتری تولید شود.
مدیر استارتاپ استودیو مانا درباره خدمات خانه فناوریهای فرهنگی اصفهان به گروههای استارتاپی گفت: در این مجموعه، منتورهای حرفهای حضور دارند که گروهها را برای خلق مسیر کسبوکار مفید راهنمایی میکنند. همچنین محلی که برای استقرار در اختیار ما قرار دادهاند و نحوه دسترسی به آن بسیار مناسب است. گروهها وقتی وارد این مجموعه میشوند، ایده خود را ارائه میدهند که مورد داوری اولیه قرار میگیرد و در صورت پذیرش، باید آن را بیشتر پردازش کنند. مجددا داوری انجام و به گروهها فرصت داده میشود تا طی دو ماه، بوم اولیه کسبوکار خود را ارائه دهند. بعد از داوری این بوم اولیه، استارتاپها وارد مرحله خلاق میشوند، یعنی محصول اولیه خود را تولید و روانه بازار میکنند.
وی تصریح کرد: چشمانداز ما این است که زنجیرهای از محصولات را حول محور یک کاراکتر ارائه دهیم و قصدمان صرفا تولید کمیک یا انیمیشن نیست، بلکه میخواهیم جریانسازی فرهنگی ایجاد کنیم. هدف این است که وقتی جایگاه خود در میان مخاطب را پیدا کردیم، کاراکتر ساخته شده بر مخاطب تأثیرگذاری فرهنگی داشته باشد. مثلاً، وقتی اتفاقی منفی در فضای مجازی رخ میدهد، بتوانیم از این کاراکتر برای مقابله با آن استفاده کنیم. اگر به این هدف دست پیدا کنیم، هم جنبه درآمدی برای ما دارد و هم جنبه فرهنگی؛ چون زنجیرهای از محصولات تولید میشود که کودک به دنبال استفاده از آنهاست و از طرف دیگر، فرهنگسازی نیز اتفاق میافتد. در این مسیر، آنچه به ما کمک میکند، زمان است؛ یعنی باید صبر کنیم تا مخاطب کمکم با ما آشنا شود و طی سالهای بعد، به رشد تصاعدی دست پیدا کنیم.
رجبی با تأکید بر اینکه مسیر راهاندازی استارتاپ بسیار دشوار است، به علاقهمندان این حوزه توصیه کرد که باید سختیها را متحمل شوند و صبر پیشه کنند. در این صورت، نتیجه آن بسیار شیرین خواهد بود.