عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

اختلاف بین شیعه و سنی، برای برخی هم نام می‌آورد و هم نان

بحث وحدت بین مذاهب و فرق اسلامی، بحثی نوظهور و ساخته‌ و پرداخته انقلاب اسلامی نیست و از دیرباز علما و بزرگان دینی در پی تحقق وحدت اسلامی بوده‌‌اند، به عقیده کارشناسان ادامه پیدا کردن این جریان برای برخی هم شهرت به دنبال داشته و هم بودجه برخی کشورهاست که به این موضوع اختصاص پیدا کرده است.

به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان به نقل از خبرگزاری فارس، لزوم وحدت شیعه با مذاهب دیگر اسلام بر کسی پوشیده نیست و امروز با هجوم موریانه‌وار مذاهب و مکاتب ساختگی به پیکره تمدن اسلامی، اهمیت این موضوع بیش‌ازپیش مشخص می‌شود چراکه دشمنان اسلام با ایجاد شکاف در پیکره مسلمانان و دور کردن آن‌ها از یکدیگر، باب بحث و گفت‌وگو را بسته و از این آب گل‌آلود، ثمره‌های شومی چون داعش را برداشت می‌کند.

البته روشن است که وحدت به معنای فراموش کردن اصول بنیادی نیست اما این مشکلات قطعاً با دشمنی کردن و دوری از هم حل نخواهد شد و تنها آبی است به آسیاب دشمن و عرصه را جولانگاه امثال داعش و شیعه انگلیسی می‌کند تا چهره‌ای دگرگونه و غلط از اسلام به جهانیان نشان دهند.

روز 12 ربیع‌الاول بنا بر قول اهل سنت و همچنین برخی علما شیعه همچون شیخ مفید و همچنین روز 17 ربیع‌الاول بنابر قول مشهور شیعه، میلاد پیامبر اکرم (ص) است و از همین رو، این فاصله هفته وحدت نام‌گذاری شده است و قبل از هر چیز باید دانست که توصیه به وحدت، هم درآیات مختلف  قرآن کریم  و هم در سیره پیامبر اسلام و همه معصومین (ع) وجود دارد به‌طوری‌که قرآن در آیه «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا» مسلمانان را دعوت به وحدت می‌کند.

حجت‌الاسلام محمد قربانی مقدم در این خصوص در گفت‌وگو با خبرنگار فارس اظهار کرد: سیره پیامبر اکرم (ص) هم بر مبنا وحدت بوده به‌طوری‌که در بین امت پیامبر (ص) می‌بینیم که برخی‌ها منافق بوده‌اند اما هیچ‌گاه پیامبر (ص) با گفتار و رفتار خود، موجب دودستگی و یا حتی چنددستگی مسلمانان نشدند تا جایی که  خداوند در سوره توبه خطاب به پیامبر می‌فرماید «ای پیامبر ما اگر بخواهیم منافقین را به اسم و چهره معرفی می‌کنیم، اما نیازی به این کار نیست» چراکه این روش، مسیر را برای اتهام زنی، تهمت و افترا باز می‌کند.

مدیر گروه فقه و اصول جامعه المصطفی ادامه داد: از طرف دیگر برخی از اصحاب پیامبر به ایشان سؤال می‌کردند  که چرا منافقان را معرفی نمی‌کنید!؟ و یا آن‌ها را کنار نمی‌زنید؟ حضرت در جواب اصحاب می‌فرمودند «اگر این کار را انجام دهم ممکن است بگویند محمد پس‌ازآنکه به قدرت رسید، اول از همه به سراغ پیروان خود رفت و آن‌ها را کشت» لذا پیامبر (ص) با منافقینی که به معنای واقعی منافق بودند تا جایی که ممکن بود، مدارا می‌کردند.

وی تصریح کرد: توصیه به وحدت اسلامی در سیره معصومین (ع)، از امام علی (ع) تا امام حسن عسگری (ع) وجود داشته است به‌گونه‌ای که امام حسن عسگری (ع) بارها به شیعیان توصیه می‌کردند که در نماز اهل سنت شرکت کنید و حتی در روایتی از امام صادق (ع) آمده است «کسی که در نماز اهل سنت شرکت کند و در صف اول حاضر شود مانند آن است که پشت سر رسول‌الله نماز خوانده است» و یا در تفسیر ایاشی نقل‌شده که شخصی وارد مسجد شد و به امام صادق گفت «آقا چه نشسته‌اید که یک نفر در فلان مسجد سران اهل سنت را لعن می‌کند» و حضرت فرمودند «خدا خودش را لعنت بکند که باعث اذیت و آزار ما و شیعیان ما می‌شود»

پرداختن به اختلافات، تفرقه و دشمنی ایجاد می‌کند

اصول اعتقادی دین و مذهب، قابل مسامحه و فراموشی نیست و غفلت از تعلیم و تعلم این اصول به همه آحاد جامعه هم واجب و ضروری است اما پرداختن به اختلافات و مشکلات فرق اسلامی به‌وسیله افرادی که صلاحیت و ظرفیت این امر را ندارند، آن‌هم در کوچه و بازار و در میان مردم، نتیجه‌ای جز ایجاد تفرقه و دشمنی نخواهد داشت.

قربانی مقدم در همین راستا تأکید کرد: گاهی اوقات به سراغ امام صادق (ع) آمده و درخواست می‌کردند که کلامی به ما یاد دهید تا با اهل سنت بحث کرده و حقانیت تشیع را اثبات کنیم و چون امام (ع) می‌دیدند که برخی‌ها صلاحیت مباحثات علمی را ندارند، خطاب به آن‌ها  می‌فرمودند «شما نیازی نیست که بحث کنید چون این بحث شما ایجاد تفرقه می‌کند و مشکل‌آفرین  است و شما ظرفیت مباحثه سالم و سازنده علمی را ندار‌ید؛ اگر می‌خواهید اهل سنت به تشیع گرایش پیدا کنند، با رفتارتان آن‌ها را به مذهب حق دعوت کنید».

مدیر گروه فقه و اصول جامعه المصطفی یادآور شد: اگر این مباحثات عامیانه و کوچه بازی شده و افرادی که جنبه و ظرفیت آن را ندارند وارد این میدان شوند، قطعاً تفرقه آفرین خواهد شد، لذا امام صادق (ع) افراد خاصی را که صلاحیت مناظره داشتند برای بحث و گفت‌وگو معرفی می‌کردند، همان‌طوری که خود امیرالمؤمنین (ع) در شرایطی که جامعه مسلمین دشمن مشترک داشت، به خلفا راهنمایی می‌کردند، به‌طوری در کتب شیعه و سنی معروف است که خلیفه دوم گفته «اگر علی نبود من هلاک شده بود».

چرا امیرالمؤمنین (ع)، خلیفه دوم را یاری می‌کرد؟

وی در ادامه خاطرنشان کرد: زمانی که این جمله خلیفه دوم را مطرح می‌کنیم، به عمق معنای آن دقت نمی‌کنیم که نشان می‌دهد امیرالمؤمنین (ع) چقدر او را یاری کرده تا جامعه مسلمین دچار مشکل نشود و از بین نرود و مسأله مهم این است که حضرت با مشورت‌ها و کمک‌های علمی و عملی خود باعث شدند جامعه اسلامی صلابت خود را از دست ندهد.

دشمنی و مبارزه با ظلم و استکبار از ابتدای تاریخ همراه مفروض و مسلم برای موحدان و آزادگان بوده و هست اما بر اساس نص صریح قرآن کریم و همچنین گفتار و کردار معصومین (ع)، توهین و بی‌احترامی به مقدسات دیگران جایز نبوده و راه را برای آزار مؤمنان و توهین به مقدسات ایشان هموار می‌کند.

نکته مهم این است که در این مسیر باید مواظب بود حق و حقیقت به مسلخ نرود و درعین‌حال وحدت و یکپارچگی جامعه اسلامی هم حفظ شود و به‌نوعی با آگاهی کامل از افراط‌وتفریط، با گام‌هایی استوار در صراط مستقیم الهی قدم گذاشت و در عین برادری و وحدت، باید اصول غیرقابل تغییر و البته دشمن مشترک را شناخت.

قربانی مقدم در توضیح نسبت شعار مرگ بر آمریکا و لعن بیان داشت: گاهی اوقات برخی تندرو که از اهل‌البیت (ع) هم جلو می‌زنند، می‌گویند چطور شما مرگ بر آمریکا می‌گویید؟ آیا مرگ بر آمریکا دشمن آفرین نیست؟ اگر این شعار دشمن آفرین نیست، پس لعن هم دشمن آفرین نیست! اگر هم هست که چرا خودتان مرگ بر امریکا و…می‌گویید؟

مرگ بر آمریکا و لعن مثل هم‌اند، یا هر دو یا هیچ‌کدام!

مدیر گروه فقه و اصول جامعه المصطفی با بیان این که اصل ثابت «عدم توهین به مقدسات دیگران است» عنوان کرد: این قیاس کاملاً اشتباه است چراکه اولاً لعنی که برخی‌ها این روزها انجام می‌دهند و به بزرگان اهل سنت، صحابه و همسر پیامبر (ص) توهین می‌کنند، توهین به مقدسات گروه زیادی از مسلمانان و مردم دنیا است اما آمریکا به‌عنوان یک امر مقدس شناخته نمی‌شود، بلکه کشور و دولتی مستکبر است که خوی استکباری آن را همه مردم می‌شناسند و هیچ جایی در دنیا آمریکا به‌عنوان نماد تقدس محسوب نمی‌شود.

وی افزود: بنابراین ما باید مقدسات دیگران را طبق توصیه قرآن مورد بی‌احترامی قرار ندهیم، به‌طوری‌که خداوند در آیه 108 سوره مبارکه انعام می‌فرمایند «شما حتی حق توهین به بت‌ها را ندارید که آن‌ها هم به خدای شما توهین می‌کنند چراکه این بت‌ها برای عده‌ای مقدس است» و درست است که برای آن‌ها توضیحات نادرست بودن این عقده داده‌شده اما با توهین کاری پیش نمی‌رود جز اینکه دشمنی ایجاد می‌شود.

قربانی مقدم اذعان داشت: حضرت ابراهیم (ع) به‌عنوان پرچم‌دار مبارزه با بت پرسی می بنیم در عین مبارزه علنی، هیچ‌گاه بی‌احترامی نمی‌کرد، بنابراین دشمنی آمریکا با ما ناشی از شعار مرگ بر آمریکا نیست بلکه ناشی از دشمنی آمریکا با ما است، درحالی‌که اگر به مقدسات اهل سنت توهین شود این توهین علت دشمنی، کینه، بغض و اختلاف بین مسلمانان خواهد شد.

نباید بهانه به دست دشمن داد

اما این سؤال مطرح است که اگر ما دست از توهین برداریم، آیا دشمنانی چون داعش و دیگر دشمنان تندرو ما، دست از عداوت برمی‌دارند؟ باید گفت شاید این دشمنی‌ها ادامه داشته باشد اما نباید با دست خودمان زمینه را برای داعش و دیگر تندروها فراهم بکنیم چراکه این دشمن برای همراه داشتن اهل تسنن با خود علیه تشیع، نیازمند ابزارهایی است و رفتار بسیاری از این تندروها که به تعبیر مقام معظم رهبری شیعه انگلیسی نامیده می‌شوند، به آن‌ها کمک می‌کند.

مدیر گروه فقه و اصول جامعه المصطفی ابراز داشت: تبرّی که به‌عنوان یکی از فروع دین مطرح می‌شود، به معنا این نیست که توهین کنیم بلکه معنای بیداری دارد یعنی که خط و مشی خودمان را از اعتقادات و رفتارهای انحرافی جدا کنیم، بر همین اساس وقتی کفار به پیامبر (ص) پیشنهاد صلح دادند ایشان در دو جای قرآن در برابر گفتار آن‌ها موضع‌گیری کردند، چراکه صلحی که آن‌ها می‌خواستند، التقاتی بود و می‌گفتند که مقداری از اسلام و مقداری از بت‌پرستی باشد که پیامبر (ص) فرمودند «شما از من بی زار باشید و من هم از شما بیزارم».

وی همچنین گفت: معنی اینکه ما دعوت به وحدت می‌کنیم این نیست که حقایق اعتقادی و تاریخی را انکار کنیم و اعتقادات التقاتی که مخلوطی از حق و باطل است را پذیرفته و ترویج کنیم، در اسلام تولی به معنای حرکت در مسیر اهل‌البیت (ع)، ازنظر اعتقادی و رفتاری  است و تبری هم به معنای آن است که مرام‌ها و اعتقادات دیگر را ملاک اعتقادات خود قرار ندهیم، اما این را هم فراموش نمی‌کنیم که در این مسیر به نحوی حرکت نمی‌کنیم که دشمن سو استفاده کند و بین مسلمانان تفرقه ایجاد شود.

امتداد وحدت اسلامی از زمان رسول‌الله (ص) تا انقلاب اسلامی

بحث وحدت بین مذاهب و فرق اسلامی، بحثی نوظهور و ساخته‌وپرداخته انقلاب اسلامی نیست و از دیرباز، علما و بزرگان دینی در پی تحقق وحدت اسلامی بوده‌اند و حتی این امر در سیره پیشوایان و ائمه معصومین هم مشهود است اما امروز با حاکمیت جمهوری اسلامی و حکومت انقلابی شیعه در این منطقه پراهمیت جهان و همچنین تأثیرات انقلاب اسلامی بر مردم منطقه و حتی جهان که برگرفته از تعالیم اسلام ناب محمدی است، دوست و دشمن را بیش‌ازپیش به این مقوله حساس کرده است.

حجت‌الاسلام مهدی مسائلی با اشاره به اهمیت مبحث وحدت اسلامی در سیره ائمه (ع) اظهار داشت: وحدت اسلامی اگرچه در سال‌های پس‌از انقلاب بیش‌تر موردتوجه قرارگرفته اما موضوعی است که از زمان ائمه (ع) وجود داشته و حتی از رحلت پیامبر اکرم (ص)، سیاست ائمه معصومین (ص) بر این بوده تا به وحدت اسلامی آسیبی وارد نشود و حضرت امیرالمؤمنین (ص) در بیانات مختلف تأکید می‌کنند به خاطر مصلحت امت اسلامی سکوت کرده و از حق خود گذشتند.

پژوهشگر حوزه دین و شیعه شناسی تصریح کرد: در این زمینه هم اهل‌البیت (ع) فرمایشات بسیاری دارند و هم علما شیعه در عصر غیبت تاکنون این مطلب را در نظر داشته و به آن عمل کرده‌اند، البته ممکن است که لفظ وحدت اسلامی در آن عصر وجود نداشته اما توصیه‌هایی که برای تحقق این امر شده، به‌طور متعدد وجود دارد و هنگامی‌که یک مقدار منازعات بین شیعه و سنی پررنگ بوده، همچون عصر صفویه شخصیتی مثل شیخ بهایی وجود دارد که در این زمینه به‌طورجدی وارد می‌شود.

وی تأکید کرد: در زمان کنونی که سیاست‌های تفرقه‌افکنی بین مسلمانان برنامه‌ریزی‌شده، باید برای وحدت اسلامی هم برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری شود چراکه دشمنان به تفرقه میان امت اسلامی تکیه خاصی دارند و این امر مربوط به زمان کنونی نیست بلکه پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) که اخلاف بین مسلمانان شکل گرفت، افراد طمع‌کاری قصد داشتند با تفرقه، خود را حاکم کنند.

ابوسفیان نخستین مدعی دفاع از حق امیرالمؤمنین (ع)

مسائلی ابراز داشت: در تاریخ آمده نخستین کسی که نزد امام علی (ع) می‌رسد و خود را مدافع حق ایشان معرفی می‌کند، ابوسفیان است که با اعلام بیت با امیرالمؤمنین (ع)، خواهان حق ایشان می‌شود اما حضرت متوجه این موضوع می‌شوند، همچنین می‌دانستند که ابوسفیان به فکر خیرخواهی اسلام و مسلمین نیست و ازاین‌جهت بیعت او را قبول نمی‌کنند و می‌فرمایند «تو در فکر طمعی هستی که قبلاً هم داشتی و می‌خواستی اسلام را نابود کنی که از جهت دیگری وارد شدی» و پس‌ازآن، معاویه هم این سیاست تفرقه مذهبی را در مقابل حضرت استفاده می‌کند.

این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: بسیاری از حاکمان در طول تاریخ وقتی می‌دیدند که عامل مذهبی، عامل پررنگی است که می‌توانند از آن‌سو استفاده کنند، روی تفرقه مذهبی تکیه می‌کردند تا مخالفانشان را از میان بردارند و مسلمانان را به‌جای فکر کردن پیرامون آمال خود، درگیر منازعات درون دینی کنند و در زمان کنونی هم به همین صورت است و اگر به اسلام آمریکایی که امام خمینی (ره) بر آن تأکید داشتند توجه شود می‌بینم اسلام آمریکایی، برای تسلط برجهان اسلام است و سرمایه‌گذاری‌های حکام وابسته به آمریکا، برای همین بحث شیعه و سنی و تفرقه میان مسلمانان است.

وی افزود: بحث وحدت اسلامی را باید از بحث شعار خارج کرد چراکه کسانی در امت اسلامی با راهکارهای علمی  و سیاست‌گذاری‌های عملی متعدد تفرقه‌اندازی می‌کنند درحالی‌که ما در بحث  وحدت اسلامی فقط به شعار تکیه کرده‌ایم، اگر راهکارهای علمی دوره‌های گذشته نبود تصور می‌کردیم راهکار علمی وجود ندارد، درحالی‌که دوران معاصر افرادی چون آیت‌الله بروجردی راهکارهای عملی متعددی را در پیش گرفتند و به وحدت امت اسلامی بسیار کمک کردند و بسیاری از توطئه‌های دشمنان را ناکام گذاشته و بسیاری از سو تفاهم‌های بین شیعه و سنی را از بین بردند.

محافظه‌کاری علما و دانشمندان به وحدت اسلامی ضربه می‌زند

مسائلی یادآور شد: ما نیاز به سیاست‌گذاری‌هایی هم از ناحیه متولیان دینی و مراجع داریم که اقدام‌های اساسی‌تر و عملیاتی‌تری داشته باشند و در حد بیانیه و حمایت گفتاری از وحدت اسلامی نباشد و اقدامات عملی را در پیش بگیرند و محافظه‌کاری را از خودشان دور بکنند چراکه یکی از اقداماتی که ضربه می‌زند به وحدت اسلامی محافظه‌کاری علما، دانشمندان و افرادی که دغدغه وحدت دارند است که به‌واسطه مصلحت سنجی‌هایی که خودشان می‌بینند به این زمینه ورود پیدا نمی‌کنند و جلو تفرقه‌افکنان را نمی‌گیرند که البته این امر فقط مختص به شیعیان نیست بلکه در برادران اهل سنت هم وجود دارد.

به نظر می‌رسد به‌جای تفرقه‌افکنی و جدال بر سر اختلافات، باید دور مشترکات جمع‌شویم چراکه شیعه و اهل سنت در دین باهم مشترک هستند و اگر هرکدام از آن‌ها تضعیف شوند، اسلام تضعیف‌شده است، همچنین از طرفی، باید توجه داشت که تظاهر به دین‌داری و ابراز مذهب تشیع یا تسنن، به‌هیچ‌وجه نافی وحدت اسلامی نیست.

 گاهی خودمان را اول شیعه می‌بینم و بعد مسلمان که این باعث می‌شود گاهی اوقات، مصلحت اسلام را فدای تفکرات خاص خود کنیم، بنابراین باید ابتدا خود را مسلمان بدانیم که این یک اصل تقویت‌کننده وحدت اسلامی است و این نگاه باعث می‌شود هیچ تردیدی در حمایت از مسلمانان در نقاط مختلف دنیا وجود نداشته باشد، این تردیدها به‌واسطه آن است که دشمنان در قرن‌های اخیر سعی کرده‌اند مصلحت ما را از مصلحت سایر مسلمانان جدا کنند.

مکتب اهل‌البیت (ع)، نفی‌کننده اهل سنت نیست

این محقق و پژوهشگر حوزه و دانشگاه بابیان اشتراک‌های شیعه و سنی ادامه داد: همه مسلمانان یک مسیر دارند البته ممکن است اختلافاتی در این مسیر وجود داشته باشد اما همگی به سمت توحید و تعالیم قرآنی حرکت می‌کنیم، بهره‌هایی که شیعه از مکتب اهل‌البیت (ع) دارد نفی‌کننده اهل سنت نیست، بلکه اهل سنت هم می‌توانند از آن بهره‌ها استفاده کنند، اگر ما را درست مکتب اهل‌البیت (ع) را در پیش بگیریم و موجب تنفر و دوری آن‌ها از این منبع نور الهی نشویم.

وی عنوان داشت: در 4 شهر اصفهان، تهران، مشهد و قم بحث مذهب پررنگ‌تر است و به‌واسطه فراوانی هیأت‌های مذهبی، این مسائل هم به‌صورت پررنگ وجود دارد،  به‌طور مثال در شهر اصفهان حوزه‌های وابسته به افرادی وجود دارد که منافع خود را تفرقه‌افکنی مذهبی می‌دانند و از این راه منتفع می‌شوند از همین رو مبلغانی در این زمینه پرورش می‌دهند تا دغدغه مذهبی مردم را به سمت اختلاف شیعه و سنی جهت داده و مسائل دیگر را مورد غفلت قرار می‌دهند.

اختلاف بین شیعه و سنی، برای برخی هم نام می‌آورد و هم نان

مسائلی در ادامه اذعان داشت: هنگامی‌که مردم را به این سمت‌وسو حرکت دادند، هم از جهت مالی و هم‌اسم و رسم موقعیت بهتری پیدا می‌کنند و فعالیت‌هایشان را گسترش خواهند داد، از همین رو در اصفهان به‌واسطه گسترش بعد مذهبی، سرمایه‌گذاری فراوانی شده، البته ده سال پیش به‌صورت علنی بوده و پس‌ازآن که حساسیت‌ها بر روی این جریان بیشتر شد، به‌صورت مخفی عمل می‌کنند اما هنوز شاهد گستردگی فعالیت‌های آن‌ها هستیم.

پژوهشگر حوزه دین و شیعه شناسی با تبیین اهمیت پرداختن به این موضوع گفت: برای مقابله با این موضوع باید نقطه آغازین را حوزه‌های علمیه قرارداد، چراکه بسیاری از طلاب و مبلغان دین نسبت به این مسأله توجیه نیستند و حوزه هم علاوه بر این‌که بحث‌های شعاری را در این زمینه پیگیری نمی‌کند، کارهای علمی را هم پیش نمی‌گیرد، و اقداماتی هم که صورت می‌گیرد فقط محدود به هفته وحدت است و در ایام دیگر سال زمینه برای جولان ذی‌نفعان فراوان است و اگر این‌گونه پیش برویم توفیق چندانی نخواهیم داشت.

گاهی احساس می‌شود که مخالفان وحدت اسلامی در آتش اختلاف شیعه و سنی، حتی تعریف صحیحی از وحدت نداشته و هدف از این موضوع را نمی‌دانند و دوستان ناآگاه هم برداشت غلط خود را مبنای تصمیم‌گیری می‌دانند و شاید لازم باشد دوباره تأکید شود که وحدت به معنای گذشتن از اصول و پذیرش حرف مخالف نیست.

همه شبهات مربوط به دشمنی و کینه نیست

میثم یاسا بابیان این‌که وحدت اسلامی گمشده جامعه اسلامی است ابراز داشت: گاهی اوقات عدم تبیین مناسب در تبلیغ یک موضوع، باعث ایجاد ابهام و شبهه می‌شود که موضوع وحدت اسلامی را یکی از این موارد می‌توان ذکر کرد، شبهاتی که پیرامون این مسأله وجود دارد با مذاق‌ها و نگرش‌های مختلفی مطرح می‌گردد که انصافاً همه را نمی‌توان مربوط به کینه‌توزی یا دشمنی آن افراد دانست، هرچند درنتیجه با نظرات افراد مغرض تلاقی خواهد کرد.

کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی ادامه داد: اگر تعریف درست و منطبق بر واقعیت از وحدت داشته باشیم، شبهات پیرامون آن‌هم به‌شدت کاهش خواهد یافت، وحدت اسلامی مانند محبوب گمشده‌ای است که افراد مختلفی خود را متکفل پیدا کردن آن البته در بین انبوه جمعیت انسان‌های مختلف می‌دانند و جالب آنکه اکثر جستجوگران آن فرد را به‌درستی نمی‌شناسند و لذا هرلحظه ممکن است کسی دیگر را اشتباهاً به‌جای او در آغوش بگیرند! پس بیاییم یک‌بار دیگر حقیقت وحدت اسلامی را از زبان اهل‌فن بازشناسی نماییم.

پاسخ شهید مطهری به مخالفان وحدت اسلامی

وی یادآور شد: به‌عنوان نمونه نگاهی به آثار استاد مطهری نشان می‌دهد که این موضوع از موضوعات موردتوجه آن مصلح متفکر و دقیق بوده است و نظرات مؤثری خصوصاً در اینکه مقصود از وحدت اسلامی چیست، ابراز داشته‌اند، در مقاله «الغدیر و وحدت اسلامی» به قلم ایشان که در یادنامه علامه امینی به چاپ رسیده است می‌خوانیم:

«مصلحان و دانشمندان روشنفکر اسلامی عصر ما، اتحاد و همبستگی ملل و فرق اسلامی را، خصوصاً در اوضاع‌واحوال کنونی که دشمن از همه جوانب بدان‌ها هجوم آورده و پیوسته با وسایل مختلف در پی توسعه خلافات کهن و اختراع خلافات نوین است، از ضروری‌ترین نیازهای اسلامی می‌دانند. مقصود از وحدت اسلامی چیست؟ آیا مقصود این است که از میان مذاهب اسلامی یکی انتخاب شود و سایر مذاهب کنار گذاشته شود؟ یا مقصود این است که مشترکات همه مذاهب گرفته شود، و متفرقات همه آن‌ها کنار گذاشته شود، و مذهب جدیدی بدین نحو اختراع شود که عین هیچ‌یک از مذاهب موجود نباشد؟ یا اینکه وحدت اسلامی، به‌هیچ‌وجه ربطی به وحدت مذاهب ندارد، و مقصود از اتحاد مسلمین، اتحاد پیروان مذاهب مختلف، در عین اختلافات مذهبی، در برابر بیگانگان است؟

یاسا تصریح کرد: مخالفین اتحاد مسلمین، برای اینکه از وحدت اسلامی، مفهومی غیرمنطقی و غیرعملی بسازند، آن را به نام وحدت مذهبی توجیه می‌کنند تا در قدم اول، با شکست مواجه گردد و بدیهی است که منظور علمای روشنفکر اسلامی از وحدت اسلامی، حصر مذاهب به یک مذهب، و یا اخذ مشترکات مذاهب و طرد متفرقات آن‌ها که نه معقول و منطقی است و نه مطلوب و عملی، نیست بلکه منظور این دانشمندان، متشکل شدن مسلمین است در یک صف در برابر دشمنان مشترکشان.

کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی افزود: این دانشمندان می‌گویند مسلمین مایه وفاق‌های بسیاری دارند که می‌تواند مبنای یک اتحاد محکم شود، همه مسلمانان خدای یگانه را می‌پرستند و همه به نبوت رسول اکرم (ص) ایمان و اذعان دارند، کتاب همه قرآن و قبله همه کعبه است. باهم و مانند هم حج می‌کنند و نماز می‌خوانند و مانند هم روزه می‌گیرند و مانند هم تشکیل خانواده می‌دهند و دادوستد می‌نمایند و کودکان خود را تربیت می‌کنند و اموات خود را دفن می‌کنند.

امت واحده اسلامی می‌تواند قدرت‌های پوشالی را به‌زانو درآورد

 وی تأکید کرد: مسلمانان جز در اموری جزئی، باهم تفاوتی ندارند و همه از یک نوع جهان‌بینی برخوردارند و یک فرهنگ مشترک دارند و در یک تمدن عظیم و باشکوه و سابقه‌دار شرکت دارند، وحدت در جهان‌بینی، فرهنگ، سابقه تمدن، بینش و منش، معتقدات مذهبی، پرستش‌ها و نیایش‌ها، آداب و سنن اجتماعی خوب، می‌تواند از آن‌ها ملت واحد بسازد و قدرتی عظیم و هایل به وجود آورد که قدرت‌های پوشالی جهان ناچار در برابر آن‌ها خضوع کنند.

یاسا خاطرنشان کرد: مسلمانان به نص صریح قرآن برادر یکدیگرند و حقوق و تکالیف خاصی آن‌ها را به یکدیگر مربوط می‌کند اما با این وضع چرا مسلمانان از این‌همه امکانات وسیع که از برکت اسلام نصیبشان شده استفاده نکنند؟ ازنظر این گروه از علمای اسلامی، هیچ ضرورتی ایجاب نمی‌کند که مسلمانان به خاطر اتحاد اسلامی، صلح و مصالحه و گذشتی در مورد اصول یا فروع مذهبی خود بنمایند.

کارشناس مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی در ادامه تأکید کرد: همچنان که ایجاب نمی‌کند مسلمانان درباره اصول و فروع اختلافی، بحث و استدلال نکنند و کتاب ننویسند، تنها چیزی که وحدت اسلامی ایجاب می‌کند این است که مسلمانان ـ برای اینکه احساسات کینه‌توزی در میانشان پیدا یا شعله‌ور نشود ـ متانت را حفظ کنند، یکدیگر را سب و شتم نکنند، به یکدیگر تهمت نزنند و دروغ نبندند، منطق یکدیگر را مسخره نکنند، و بالاخره عواطف یکدیگر را مجروح نسازند و از حدود منطق و استدلال خارج نشوند و در حقیقت ـ لااقل ـ حدودی را که اسلام در دعوت غیرمسلمان به اسلام، لازم دانسته است، درباره خودشان رعایت کنند.

در پایان لازم است چند نکته  را یادآوری شود، نخست آن که وحدت در شرایط کنونی و صف‌آرایی تمام قد دشمنان اسلام و آزادگی، اهمیتی دوچندان یافته است، نکته دیگر این‌که باید توجه داشت وحدت هیچ منافاتی با ابراز عقیده و اظهار مذهب ندارد همچنین لازم نیست و بلکه نباید از اصول کوتاه آمده و در حقایق مسامحه کرد.

مقوله وحدت نیازمند درک صحیح معنا و هدف وحدت است، همچنین روش‌شناسی در این راستا بسیار اهمیت دارد و البته باید مراقب نقشه‌های شیطان و خدعه‌های دشمنان بود و با بصیرت و آگاهی و تأسی به ائمه معصومین (ع) درراه راست الهی قدم گذاشت و مواظب جهالت بود چراکه به فرموده امیرالمؤمنین (ع)، «جاهل یا در افراط است و یا در تفریط».

مشاهده در خبرگزاری فارس
 

 

مطالب مرتبط

نظرات

دیدگاه های ارسال شده پس از تایید منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *