عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

پژوهش کیفی؛ تلاش برای فهم همدلانه از موضوع

رئیس جهاددانشگاهی واحد اصفهان ضمن اشاره به خطاهای رایج در پژوهش‌های کیفی گفت: کاوشگر کیفی باید قادر باشد داستانی غنی حکایت کند، مسلح به کلام باشد و بتواند با استفاده از آنها به ذهن مخاطب لطافت و طراوتی ببخشد که موضوع را همدلانه فهم کند.

به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، مهدی ژیان‌پور، پژوهشگر و رئیس جهاددانشگاهی واحد اصفهان در نشستی با عنوان «هفت خطایی که در پژوهش‌های کیفی باید از آنها اجتناب کرد» که به همت پژوهشکده الهیات و خانواده وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان برگزار شد، با اشاره به بعضی از مشکلات و رویکردهای فرهنگی پرداختن به پژوهش اظهار کرد: به لحاظ تاریخی، در تمام مسیرهای علمی، از نوعی سادگی به پیچیدگی و از نوعی جدیت به خلاقیت می‌رسیم. در دوران ابتدایی با جدیت و به ساده‌ترین شکل ممکن، مرزهای موضوع و دانش محافظت می‌شد، اما در ادامه افرادی شروع به خلاقیت کردند. التزام نداشتن به مسیر سادگی به سمت پیچیدگی و جدیت به خلاقیت، ما را به درهم‌‎پیچیدگی و سردرگمی می‌‎رساند که خروج از آن مشکل بوده و وضع ما در خصوص پژوهش‌های کیفی در حال حاضر این‌گونه است.

وی افزود: اگرچه در دو دهه گذشته، رشد خوبی در شناساندن روش کیفی به محیط‌های علمی صورت گرفته و اقبال خوبی هم نسبت به آن شده، اما این تساهل‌های بیش از حد ما را با اشتباهات بزرگ در سطوح مختلف مواجه کرده است. تعبیر «به خط زرد لبه سکو نزدیک نشوید» هم زنهاری استعاری برای همین وضعیت است. خط زرد در ایستگاه‌های مترو، مرزی میان مرگ و زندگی بوده و ممکن است فرد با بی‌مبالاتی، توجه نکردن و بازی‌گوشی، بسیار ساده به کام مرگ کشیده شود. نگرانی اصلی این است که مبادا با بی‌مبالاتی، پژوهش‌های کیفی را از بین ببریم. به‌طور کلی، در پژوهش‌های کیفی امروز، زیاد از خط زرد گذر می‌شود. همه پژوهشگران باید مانع این خطاها شوند، در این زمینه، اصول‌گرا باشند و بر اصول روش کیفی پافشاری کنند.

رئیس جهاددانشگاهی واحد اصفهان گفت: اگر مقالات کیفی ۱۰ یا ۲۰ سال گذشته در دنیا را نگاه کنیم، احتمالا کلمات و عباراتی دارند که صریح و واضح اعلام می‌کند این پژوهش، کیفی است. اولین مواجهه برای خواننده در یک مقاله علمی، با عنوان است. یکی از پیام‌هایی که در مترو پخش می‌شود، این است که «مانع بسته شدن در نشوید». در پژوهش‌های کیفی، اتفاقا باید مانع بسته شدن در شد، زیرا در این نوع پژوهش‌ها تا اطلاع ثانوی و تا لحظه آخر هیچ چیز قطعی نیست، به این معنا که ممکن است پژوهش را با عنوانی شروع کنیم و در انتها بر اساس آنچه به‌دست آمده، عنوان تحقیق تغییر کند. در حالی که امروز در پژوهش‌های دانشگاهی ما، از همان ابتدا درها بسته می‌شود و زمانی که پروپوزال تصویب شد، نمی‌توانید عنوان را تغییر دهید. در حالی که پژوهش‌های کیفی با یک پرسش آغازین شروع می‌شوند و همه چیز تا لحظه آخر به صورت چرک‌نویس ثبت می‌شود و در نهایت می‌توان بازگشت و عنوان را تغییر داد.

اهمیت «عنوان» در پژوهش‌های کیفی

وی تأکید کرد: عنوان در پژوهش‌های کیفی بسیار مهم است، به این دلیل که ما در دنیای معجزه کلمات کار می‌کنیم و با مسئله مهم عمق کلمات روبرو هستیم. کلمه مهم است و یکی از توصیه‌های مهمی که به پژوهشگران می‌شود، این است که عناوین را دراماتیزه کنند و تا حد امکان از عناوین تکراری، سخت و انعطاف‌‎ناپذیر موجود استفاده نکنند.

ژیان‌پور با اشاره به اولین خطا در پژوهش‌های کیفی گفت: ضرب‌المثل معروفی در ادبیات وجود دارد که می‌گوید: «مشک آن است که خود ببوید، نه آنکه عطار بگوید.» در بعضی از پژوهش‌های کیفی، بیش و پیش از آنکه بویی از تحقیق کیفی به مشام برسد، عطار از آن می‌گوید. یعنی اینکه پژوهشگر در جای جای تحقیق عنوان ‎کند این پژوهش، کیفی است، خطایی است که باید از آن گذر کنیم.

وی با اشاره به دومین خطایی که در پژوهش‌های کیفی دیده می‌شود، بیان کرد: یکی از اشتباهات رایج، اعتقاد راسخ به موجودات دوشاخ است. در این دنیا، اسب تک‌شاخ یک باور خرافاتی است. این کاری است که کمی‌گراها با ما می‌‎کنند. دوشاخ‌ها با استانداردسازی‌شان، ما را از جهان تک‌شاخ‌ها محروم و این باور را در ذهن ما ایجاد می‌کنند که پژوهش کیفی هم دو متغیره است؛ در صورتی که پژوهش کیفی، مطالعه‌ای است که محقق در آن یک مفهوم یا پدیده مرکزی دارد. «افسانه تک‌شاخ را باور کنیم»، یعنی اینکه باید باور کنیم در پژوهش‌های کیفی فقط با یک مفهوم روبرو هستیم.

پدیدارشناسی؛ تلاش برای باز کردن یک کلاف سردرگم

این پژوهشگر با بیان اینکه در فرآیند مصاحبه، با یک ذهن درهم‌پیچیده و یک کلاف سردرگم مواجه هستیم، بیان کرد: در حین مصاحبه تلاش می‌کنیم این کلاف سردرگم را باز کنیم، این کاری است که در پدیدارشناسی انجام می‌شود. یعنی با تلنگر زدن به ذهن مصاحبه‌شونده و شکستن بداهت‌ها، به آگاهی عمیق او می‌رسیم و بعد در ذهن خود آن را دسته‌‎بندی و منظم می‌کنیم.

وی ادامه داد: در پژوهش‌های کیفی، کلمات را باید درست استفاده کنیم. یک دسته کلمات مجاز وجود دارد که متفاوت است و باید استفاده شود. یکی از مشکلات ما این است که حشو کلام ما زیاد است، کلماتی مثل حل‌وفصل، مطالعه و بررسی، واژه‌هایی هستند که با یکدیگر متفاوتند، اما در کنار هم و مترادف با هم به‌کار برده می‌شوند. مهم‌ترین برابرنهادها، تبیین و تفسیر هستند که با یکدیگر به‌کار برده می‌‎شوند، در حالی که تبیین، معطوف به علت بیرونی یک اتفاق و تفسیر، معطوف به دلیل درونی و معنایی است که به رفتار الصاق می‌شود. ما در پژوهش‌های کیفی، توصیف، تفسیر، فهم، کشف، خلق، کاوش، شناخت یا ساخت و بازسازی انجام می‌دهیم و شروع عنوان‌‎نویسی در پژوهش‌های کیفی بهتر است با این کلمات باشد.

ژیان‌پور با بیان اینکه بین توصیف، تفسیر و تبیین تفاوت وجود دارد، گفت: توصیف از جنس مشاهده است و بدون هیچ دخل و تصرف و قضاوتی، آنچه را در سطح کنش‌ها، رفتارها و مصنوعات فرهنگی می‌‎بینیم، توصیف می‌کنیم. تفسیر، دیار فهم و درک است و یک موضع ذهنی دارد. ما در کارهای کیفی از بیرون نگاه نمی‌کنیم، بلکه وارد می‌‎شویم، صحبت، مشاهده، توصیف و تفسیر می‌کنیم. همچنین استفاده از کلمه «تحلیل» در پژوهش کیفی، غلط مصطلح است، زیرا تحلیل با داده سر و کار داشته و کمیت در آن وجود دارد.

مزیت‌های پژوهش کیفی

وی با بیان اینکه بلاغت پژوهش کیفی با پژوهش کمی بسیار متفاوت است، اظهار کرد: یکی از ایرادات فرهنگی ما که در پژوهش‌‎ها هم مابه‌ازا دارد، این است که مبهم‌گو هستیم و انتزاعی حرف می‌زنیم، در حالی که در پژوهش کیفی آنچه ارزشمند محسوب می‌شود، اختصاصیت است و همچنین جعل واژه و خلاقیت. در پژوهش کیفی آنچه ارزشمند به‌شمار می‌رود، این است که مطالعه ما را به موضع اجتماع هدف نزدیک کند؛ هدف، همدلی است، نه قرار گرفتن در چارچوب‌های پوزیتیویستی مهندسی و اصلاح وضعیت.

رئیس جهاددانشگاهی واحد اصفهان افزود: کاوشگر کیفی باید قادر باشد داستانی غنی حکایت کند، مسلح به کلام باشد و بتواند با استفاده از آنها به ذهن مخاطب لطافت و طراوتی ببخشد که موضوع را همدلانه فهم کند.

وی با بیان اینکه عنوان هر چه کوتاه‌تر و مشخص‌‎تر نوشته شود، بهتر است، گفت: هر چه از تعابیر تکراری و دستمالی شده اجتناب کنیم، عنوان خواندنی‌تری تدوین خواهیم کرد.

مهارت‌های یک کاوشگر کیفی

ژیان‌پور ادامه داد: اینکه بگوییم دنیای پژوهش سر و ته یک کرباس است، خطاست؛ پژوهش کیفی کاوشگر متناسب خودش را فرامی‌خواند. کاوشگر کیفی باید به مهارت خوب دیدن، خوب کاویدن، خوب شنیدن و خوب روایت کردن مسلح باشد که در ادبیات جدید، به چنین فردی، تسهیل‌گر گفته می‌شود. هر کسی نم‎ی‌تواند تسهیل‌گری کند و کار کیفی انجام دهد، ابتدا باید مهارت‌های پایه را یاد بگیریم که بخش بزرگی از آن باید در آموزش و پرورش ما آموزش داده شود. دانش‌آموزان باید روحیه پژوهش را یاد بگیرند، همان روحیه‌ای که کودک زیر سه سال دارد؛ نبود قطعیت، خوب دیدن، کاوش، تلاش برای فهم و… که به مرور و با ورود به دنیای بزرگسالی از دست می‌رود.

وی بیان کرد: در کار کیفی به شکل اشتباهی، نتیجه و پایان کار برای ما مهم است و انتظار می‌رود که نتیجه‌گیری وجود داشته باشد، در حالی که در پژوهش کیفی، بیش از نتیجه، مسیر و کیفیت آن مهم است.

وی تأکید کرد: ما فکر می‌‎کنیم ابزار و ملزومات پژوهش، سرنایی است که از هر دو سو می‌توان نواخت. موضوع، روش را فرامی‌خواند، هر موضوعی را با هر روشی نمی‌توان کار کرد و به‌طور کلی، موضوعات و مسائل بزرگ را که نیاز به سیاست‌گذاری دارند، نمی‌توان صرفا با پژوهش‌های کیفی کار کرد. در این پژوهش‌‎ها، کار کیفی می‌تواند کمک‌کننده باشد، اما به‌صورت تنها، قابل استناد نیست. در واقع، با کار کیفی نمی‌‎توان بحران حل کرد.

مشاهده در خبرگزاری ایکنا

 

مطالب مرتبط

نظرات

دیدگاه های ارسال شده پس از تایید منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *