وی با اشاره به فهرست معقولات ارادی اولیه، گفت: سعادت، زندگی اجتماعی، مشارکت اجتماعی، قانون، حکومت و ریاست، کرامت و امنیت، معقولات ارادی اولیه هستند که محورهای حکمت عملی را تشکیل داده و ادراکات اعتباری مورد تأکید علامه طباطبایی هستند. اگرچه به طرح ادراکات اعتباری از سوی علامه طباطبایی برای احیای حکمت عملی در نظام فلسفه اسلامی، صرفا از بعد معرفتشناختی توجه شده و در دهه اخیر، به لحاظ انسانشناختی مورد توجه قرار گرفت، اما طرح علامه برای احیای حکمت عملی پیگیری نشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان ادامه داد: مهمترین معقولات ارادی که فارابی آنها را پیگیری میکرد، عدالت و محبت ارادی بود که در ارتقای سطح زندگی در مدینه فاضله نقش دارند. فارابی در فصولالمنتزعه، فصل ۶۰ تا ۶۵، مباحث اصلی درباره عدالت را بیان میکند که یکی از عبارتهای کاربردی در حکمت عملی مدنظر وی است و میتواند بسیاری از مشکلات اجتماعی را حل کند.
عدالت؛ حافظ پیوندهای اجتماعی
وی افزود: فارابی بیان میکند که اجزا و مراتب مدینه، چه در سطوح حاکمیتی و چه در سطوح مادون حاکمیت، با محبت ارادی دارای ائتلاف و پیوستگی میشوند، اما این عدالت است که این پیوستگی را به تماسک (درهم گرهخوردگی و ائتلاف پایدار) تبدیل میکند. در واقع، اگر محبت ارادی شکل بگیرد و پیوستگیهای اجتماعی ایجاد شوند، با رفع یا تضعیف عدالت، همه این پیوندها به گسستگی بدل میشود.
امامیجمعه با اشاره به این سؤال که محبت مورد نظر فارابی چه نوع محبتی است، بیان کرد: فارابی دو نوع محبت را تفکیک میکند که عبارتند از محبت عاطفی و محبت ارادی. محبت عاطفی مثل محبت والدین به فرزند است، اما فارابی به این موضوع نیز میپردازد که محبت ارادی چگونه ایجاد میشود؟ به نظر او، محبت ارادی با سه اشتراک ایجاد میشود؛ اشتراک در فضیلت، اشتراک در منفعت و اشتراک در لذت. این سه اشتراک، مبادی شکلگیری محبت ارادی هستند. در جامعه، فضیلتها، منافع و لذائذ شخصی زیادی وجود دارد، اما اشتراک در اینها به این معنی است که قدر مشترکی درباره حداقل تا حداکثر این سه مفهوم در مدینه وجود داشته باشد تا محبت ارادی شکل بگیرد و بر مبنای آن، دیدگاههای نظری و افعال مشترک زمینه ایجاد افعال جمعی مشترک را در مدینه فراهم کند. در غیر این صورت، پیوندهای اجتماعی گسسته میشوند. بهطور مثال، باید اشتراک نظری و معنایی بین اعضای مدینه درباره مفهوم سعادت وجود داشته باشد.
وی گفت: انسانها منفعتها و لذائذ اختصاصی برای خود دارند، اما باید لذتها و منافع جمعی در مدینه شکل بگیرد که فارابی معتقد است، محور این اشتراک باید آرای الهی باشد، اینکه خدایی وجود دارد که کمال مطلق است، راه سعادت به سوی اوست و زمینه حرکت در مدینه به سمت مدینه فاضله فراهم شود. در واقع، به نظر فارابی در صورت شکلگیری نگرشها، ارزشها و گرایشهای الهی در مدینه، اشتراک در فضیلتها، لذائذ و منافع محقق میشود و بهواسطه این اشتراک، ائتلاف اجتماعی شکل میگیرد و این بحث، کلی و اعم از مدینه و مدینه فاضله است که باید برای ایجاد پیوستگی در اجتماع، محبت ارادی ایجاد کرد که با اشتراک در آن سه جزء محقق میشود. نکته مهم در این رابطه، این است که عدالت، حافظ محبت ارادی و اجزای آن است و اگر عدالت زائل شود، خود به خود در محبت خلل و در پیوستگیهای اجتماعی اشکال ایجاد میشود.
عدل؛ محور برنامهریزی در مدینه فاضله
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان تأکید کرد: فارابی میگوید ارتباط اجتماعی بر اساس محبت شکل میگیرد، اما درهم گرهخوردگی اجزا و بقای این ائتلاف اجتماعی، «بالعدل و افاعیلالعدل» محقق میشود. منظور از افاعیلالعدل در کلام فارابی این است که برنامهریزیهای کلان و مجموعه برنامهریزیهای خرد در مدینه باید بر محوریت عدل باشد.
وی با اشاره به این سؤال که عدالت در نگاه فارابی چیست، بیان کرد: فارابی عدالت را در سه سطح تعریف و در هر سطح، شاخصههای عینی برای آن لحاظ میکند. در سطح اولیه عدالت، خیرات مشترک باید برای همه اهل مدینه فراهم شود و این خیرات مشترک بهزعم فارابی، سلامتی و امنیت جانی شهروندان، برخورداری همه شهروندان مدینه از اموال و امنیت مالی، کرامت انسان و برخورداری همه شهروندان از مراتب(شغل و جایگاه) است، اما عدالت در سطح اولیه کفایت نمیکند، چون نظام اجتماعی را به مدینه فاضله ارتقا نمیدهد. پس از فراهم شدن خیرات مشترک، موضوع پایداری مطرح میشود که دسترسی و فراهم بودن این خیرات باید استمرار داشته باشد. این استمرار به شدت مورد توجه فارابی و پس از او ملاصدرا بوده، زیرا مسیر جامعه لغزان است و اتفاقات زیادی برای خروج جامعه از مسیر خود میافتد. بنابراین، استمرار مسیر عدالت در جامعه برای ارتقا به مدینه فاضله اهمیت دارد.
امامیجمعه با بیان اینکه این سطح از عدالت نیز کفایت نمیکند، گفت: در سطح عالی، عدالت فراهم کردن «سایر خیرات» است که با عنوان خیرات مازاد غیر از خیرات اساسی مطرح میشود. به نظر فارابی، در نظام اجتماعی باید هر کس بر اساس استحقاق خود به خیرات برسد و هر انسانی در مدینه باید دارای مرتبه و نقش باشد، اما مازاد این خیر، ارتقا از مرتبهای به مرتبه دیگر بر اساس استحقاق، اهلیت و شایستگی افراد است. در واقع، نظام اجتماعی که ارتقای مرتبه افراد در آن بدون رعایت استحقاق باشد، راهی به سوی مدینه فاضله ندارد.
انواع عدالت از منظر فارابی
وی افزود: فارابی دو نوع عدالت را تفکیک میکند؛ عدالت اعم که بیشتر در سطح فردی مطرح و به معنای رفتارهایی است که فرد در رابطه با خود و دیگری انجام میدهد و در ازای آن امتیازاتی کسب میکند، اما معنای عدالت اخص این است که امکان رفتارهایی که باعث کسب امتیاز میشود، برای همه شهروندان فراهم باشد. فارابی همه این مباحث را در فصلهای ۶۰ و ۶۵ کتاب فصول منتزعه مطرح میکند.
استادتمام دانشگاه اصفهان ادامه داد: فارابی درباره شغل مطرح میکند که هر کس در مدینه باید دارای یک شغل باشد، داشتن بیش از یک شغل عدالت مدینه را به مخاطره میاندازد، زیرا اگر هر کس فقط یک شغل داشته باشد، میتواند در شغل خود تخصص داشته و ارتقا پیدا کند. ضمن اینکه با داشتن یک شغل، فرد فرصتهایی برای پرداختن به سایر امور بهدست میآورد که با داشتن شغل دوم از او فوت میشود. سومین دلیل اینکه به نظر فارابی، انسانها استعداد اینکه چند شغل را بهصورت کامل و درست پیش ببرند، ندارند، این است که هر کس به حسب شرایط و استعدادی که دارد، در راستای همان استعداد باید شغل بهدست آورد و تخصص و ارتقا پیدا کند.
وی تأکید کرد: این مباحث برای ساخت جامعه مهم و اساسی است که اگرچه نقدهایی نسبت به آن وارد میشود، اما در باب حکمت عملی به شدت مفید است. اگر حکمت عملی در کنار حکمت نظری در نظام آموزشی ما مورد توجه قرار گیرد، میتواند راهگشای بحرانهای اجتماعی شود.
تحقق تدریجی مدینه فاضله
امامیجمعه با اشاره به نتایج مهم این مباحث گفت: اولین نتیجه این است که مدینه فاضله از نگاه فارابی یک اتوپیا و شهر آرمانی صرفا ذهنی که در بستر تاریخ تحقق پیدا نکند، نیست. اگرچه چنین تفسیری درباره این نگاه فارابی شده، اما باید توجه کنیم که فارابی برای مدینه فاضله سطوح مختلف و شاخصهای کمی و عینی مطرح کرده است. بنابراین، منظور فارابی این نیست که ما باید به یک مدینه فاضله مطلق برسیم، بلکه رسیدن به مدینه فاضله، یک سیر تدریجی است و هر چقدر محبت ارادی و عدالت بیشتر باشد، سیر حرکت به سوی مدینه فاضله تسریع میشود. این موضوع کاملا قابل رصد و اندازهگیری است و از این نظر، فارابی کاملا بدون آرمانگرایی و واقعبینانه بحث کرده است.
وی با اشاره به نتیجه دوم گفت: عدالت اجتماعی از منظر فارابی و ملاصدرا شاخص پیوستگی و گسستگی اجتماعی بوده و بود و نبود پیوستگی اجتماعی به عدالت وابسته است. عدالت اجتماعی اگر مختل شود، محبت ارادی و پیوستگی اجتماعی دچار اختلال و گسستگی خواهد شد و بحرانهای اجتماعی و سیاسی ایجاد میشود.
مشاهده در خبرگزاری ایکنا