وی ادامه داد: حال آنکه اگر این آیات را در یک نظام تربیتی، چینش کنیم، متوجه می شویم که خداوند بر اساس مبانی مسلم انسانشناختی، ابتدا مبانی اخلاق و تربیت انسان را مطرح و سپس به اصول، روشها و مراحل تحقق این مبانی اشاره کرده است. بنابراین بیشترین تمرکز قرآن بر اصلاح اخلاق انسان و توسعه و گسترش تربیت دینی و اخلاقی در سطح جامعه، آن هم مبتنی بر یک نظام منطقی و علمی می باشد.
تأثیر شرایط محیطی و پیرامونی بر اخلاق و تربیت انسان
وی تصریح کرد: یکی از مبانی انسانشناختی در قرآن، تأثیر شرایط محیطی و پیرامونی بر اخلاق و تربیت انسان است. خداوند این مبنای علمی را مورد اشاره قرار داده است که انسان به لحاظ طبیعت خود، در تربیت و اخلاق خود به شدت تحت تأثیر شرایط محیطی و پیرامونی قرار میگیرد؛ بنابراین یکی از اصول اخلاقی و تربیتی در قرآن این است که باید به اصلاح یا پیشگیری از شرایط محیطی نامطلوب یا تولید شرایط محیطی مطلوب پرداخت و اولیاء خانواده ها و مربیان جامعه باید سعی کنند شرایط محیطی مطلوبی را به وجود آورده و از بروز و ظهور شرایط نامطلوب پیشگیری کنند.
وی افزود: چنانکه خداوند در آیه ۳۲ سوره احزاب، در توضیح روش تربیتی مدیریت شرایط محیطی، خطاب به زنان میفرماید: «….فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفا بدین مضمون که زنهار که نازک و نرم با نامحرمان سخن گویید تا مبادا آنکه دلش بیمار هوا و هوس است به طمع افتد بلکه درست و نیکو سخن گویید» که این آیه نمونه ای بر پیشگیری از بروز و ظهور شرایط محیطی نامطلوب و فاسد است.
رئیس مؤسسه آموزش عالی علامه مجلسی استان اصفهان بیان کرد: تردیدی نیست که نهادینه کردن اخلاق خوب و پسندیده در جامعه، در گرو تلقی ما از جهان هستی، دنیا، تاریخ، زندگی انسانها، مرگ و پس از مرگ است. اگر ما، حقیقت جهان هستی را بر اساس آموزههای اخلاقی قرآن دریابیم و باور کنیم که مثلا بر این جهان «نظام شهودی» حکمفرماست و همه چیز شهود و شنود می شود و نیز با حقیقت و ماهیت انسان، تاریخ زندگی انسانها، مرگ و پسینه مرگ و حقیقت و ماهیت دنیا بر اساس آیات نورانی قران آشنا شویم، ناخودآگاه به جرگه صالحان و متربیان قرآن پا خواهیم گذارد و در مقیاسی وسیع تر، جامعه ای صالح و مطلوب و اخلاقی را تجربه خواهیم کرد. در غیر این صورت صرف تکرار و توضیح بایدها و نبایدهای اخلاقی و تربیتی، کاری از پیش نخواهد برد.
مرگاندیشی گذرگاه نهادینه کردن اخلاق در جامعه است
وی افزود: از جمله راه های توسعه و نهادینه سازی اخلاق در جامعه، ایجاد تحول فکری و باور اعتقادی نسبت به مرگ و پسینه آن است.برای توسعه دادن اخلاق در جامعه باید آگاهی جامعه را نسبت به جهان هستی و مرگ افزایش دهیم، اگر این آگاهی و درک در مردم ایجاد شود و سبک فکر آنها ارتقاء پیدا کند، خود به خود تمام اجزاء جامعه به سمت نهادینه کردن اخلاق پیش میرود و اخلاق در وجود آنها متجلی و جزء کاراکتر و شخصیت و منش آنها میشود.
وی گفت: مبلغان دینی و معلمان لازم است با درس آموزی از قرآن این حوزهها را به افراد جامعه بیاموزند. در یک کلام باید گفت که برای رشد اخلاق نیک در جامعه باید برداشت ها و باورها تغیبر کند و بدون تغییر اندیشه و برداشت انسانها، ما نمیتوانیم اخلاق را در جامعه نهادینه کنیم.
وی با مقایسه آموزه های اخلاقی قرآن و عهدین گفت: ادیان آسمانی در حوزه اخلاق، آموزههای یکسانی دارند و اکنون نیز در عهدین آموزههایی وجود دارد که دین مبین اسلام نیز آن آموزهها را تأیید میکند اما در گزارهای تحریف یافته عهدین، نگاه به حوزههای اخلاقی با افراط و تفریط همراه شده است، به این معنا که موازنهای بین آموزههای اخلاقی مشاهده نمیکنیم و این بدین خاطر است که بسیاری از گذارههای اخلاقی در عهدین و در کتب ادیان پیشین، در گذر زمان، تحریف شده است؛ اما در اسلام و در قرآن کریم بین گزاره های اخلاقی، فرمولی علمی و انسان شناختی و موازنه ای منطقی و قابل پذیرش وجود دارد و افراط و تفریط مشاهده نمیشود و این نکته بزرگترین شاخصه بین آموزههای اسلام و سایر ادیان است که در اسلام و بر اساس قرآن تمام ابعاد اخلاقی رشد داده میشود.
وی ادامه داد: مثلا در اسلام انزوا وجود ندارد و هرگز انسان به گوشه نشینی و اعتزال دعوت نمی شود، اما در ادیان دیگر گاهی انسان به مجرد زیستن و ترک دنیا و گل و بلبل آن تشویق شده است. این درحالی است که اسلام، دنیا را سرایی متشکل از دردها و آرزوها (ألم ها و أمل ها) و در عین حال مزرعه و گشتگاهی مهم برای حیات آخرت دانسته و بر آن پافشاری نموده است.