عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

شکستن تابوی تغییر، راه برون‌رفت از معضل بی‌اخلاقی

یادداشتی از خانم ابراهیمی، کارشناس اخلاق و تربیت مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان

اگرچه ریشه‌های متعددی برای بی‌اخلاقی در جامعه ذکر می‌شود، اما در عین‌ حال نمی‌توان از بحث مهم و ریشه‌ای «تغییر» غفلت کرد.

امروزه کم‌رنگ شدن اخلاق در جامعه و عوارض بی‌اخلاقی به‌ نوعی حجت را بر ما تمام می‌کند تا در مسیر جستجوی راه‌های برون‌رفت منطقی و عقلی همت گماریم؛ اگر چه ریشه‌های متعددی برای بی‌اخلاقی در جامعه ذکر می‌شود، اما در عین‌ حال نمی‌توان از بحث مهم و ریشه‌ای «تغییر» غفلت کرد.

یکی از دلایلی که توانسته تاثیر مستقیمی بر کم‌رنگ شدن اخلاق داشته باشد پشت کردن به مقوله تغییر و تحول است.گویا تابوی تغییر در جامعه، هم افراد را نسبت به این مسأله هراسان کرده و هم ساختارهای اجتماعی را درگیر عدم تحول کرده است.

تغییر زمانی اتفاق می‌افتد که انسان نسبت به شرایط موجود فردی و اجتماعی رضایت کامل نداشته باشد. وقتی شخصی تصمیم می‌گیرد رفتارهای بد خود را اصلاح کند یعنی نسبت به رفتارهای زشت خود ناراضی بوده و همین عدم رضایت، او را به سمت تغییر برای اصلاح پیش می‌برد و این یعنی پذیرش خطا. بنابراین در تغییر انتقال از آنچه هست به آنچه باید باشد صورت می‌پذیرد.

اما گاهی شاهد هستیم که شخص می‌داند رفتارش نادرست است و یا رذیله‌ای اخلاقی در وجودش نهادینه‌شده و به زشتی آن نیز ایمان دارد ولی حاضر نیست آن را کنار بگذارد چراکه از تغییر می‌هراسد.

آنچه در جامعه ما جاافتاده است این است که تغییر یک‌رویه، یعنی عقب‌نشینی و عقب‌نشینی کردن برای ما مساوی است با حذف برخی از داشته‌ها و موقعیت‌ها همین امر باعث می‌شود که حاضر به تغییر نباشیم چراکه با تغییر مجبوریم خیلی از چیزها را از دست بدهیم.

این بحث نه‌ تنها در بُعد فردی که در سیاست‌های اجتماعی نیز صادق است. در واقع عدم‌تغییر برخی از سیاست‌ها در زمینه‌های مختلف مدیریتی و…به همین ترس از تغییر برمی‌گردد چراکه تغییر سیاست‌ها، فروپاشی موقعیت‌ها را در پی خواهد داشت.

اما اگر با نگاهی منصفانه‌تر به این موضوع بنگریم می‌بینیم که پرداخت هزینه و پیامدهای تغییر بسیار ناچیزتر از هزینه‌های مادی و معنوی عدم‌تغییر است.

 اگر یک سیاستمدار به تغییر نیاندیشد، یک معلم نیز در جستجوی راهی برای تغییر روش‌های نادرست تعلیمی خود نباشد، یک همسر نیز درصدد ترک بی‌اخلاقی در منزل نبوده و دانش‌آموز هم‌تغییر روش‌ها را نیاموزد جامعه هر روز بی‌اخلاق‌تر از روز قبل خواهد شد.

البته فراموش نشود که منظور ما از تغییر گام نهادن در جهت بهبودی و اصلاح است آن‌هم همسو با معارف دینی و الهی، بنابراین اگر تغییر فاکتورهای دینی لازم برای طی مسیر را رعایت نکند تغییر نیست بلکه نوعی تسلیم نفس شدن است.

از جمله اموری که توانسته تغییر را عقب بیاندازد و فرد و جامعه را نسبت به آن کمی بی‌تفاوت کند فرار از درون‌گرایی و درون محوری و تکیه کردن به برون‌محوری است.

اگر چه در آموزه‌های اسلام ظاهر و باطن هر دو دارای ارزش است و توجه به هر دو  به دلیل وجود تأثیر و تاثیر متقابل در آن‌ها مورد سفارش قرار گرفته است اما امروزه مردم ما صرفاً به بازتاب‌های بیرونی توجه کرده و به درون کمتر می‌اندیشند.

توجه اسلام به ساحت عقل و آگاهی، ساحت انگیزه و گرایش و ساحت عمل و رفتار بالسویه است و برای همه این امور ارزش قائل است اما امروزه توجه ما فقط به ساحت رفتار آن‌هم از جنس مردم‌پسند است.

تغییر به ما کمک می‌کند که هم از حیث شناخت و بینش، روح خود را متحول کنیم و هم از حیث گرایش‌ها و احساسات به خودکنترلی برسیم و هم در ساحت عمل و رفتار دچار خطا نشویم.

امروزه مردم ما به‌گونه‌ای در دام برونگرایی افتاده‌اند که فقط پذیرش عمومی و خوب جلوه کردن در بین دیگران برایشان مهم است حال اگر دیگران بی‌نمازی را بپسندند آن‌ها اگر چه سال‌ها در خلوت هم نماز می‌خوانند اما در جلوت نماز را کنار می‌گذارند و یا اگر چه قلباً خود را متعهد به برخی امور دینی می‌دانند اما چون فکر می‌کنند تقید به آموزه‌های دینی حیثیت اجتماعی آن‌ها را زیر سؤال می‌برد خیلی راحت از انجام امور معنوی سرباز می‌زنند.

ارتباط تغییر و تحول در وجود، با بحث درون‌گرایی و برونگرایی همین است که اگر ما بپذیریم تغییر تنها راه نجات ما از بی‌اخلاقی است، کم‌کم از توجه افراطی به بیرون صرف‌نظر کرده و کمی درون محور می‌شویم.

تغییر برای اصلاح، در جامعه ما تابو است و بر ماست که به شکستن این تابو اقدام نماییم وقتی تابو تغییر بشکند عمل و رفتارهای خوب اجتماعی به‌ راحتی از انسان سر می‌زند چراکه فرد خود را در نگاه متعجبانه اجتماع محصور نمی‌بیند.

اگر چه رفتارهای فردی و اجتماعی دائما در حال تغییر است اما برخی از تغییرات، اتفاقی و برخی دیگر برنامه‌ریزی‌شده است. آنچه ما از آن فرار می‌کنیم و به‌ شدت از آن هراس داریم تغییرات همراه با برنامه است نه تغییرات اتفاقی.

از جمله آیتم‌های مهم در تغییرات آگاهانه، مدبرانه بودن آن است یعنی تغییری که در پسِ آن تدبیر نهفته است. یادگیری مستمر و مداوم از دیگر نشانه‌های این نوع تغییر است.

حال اگر بخواهیم به راه‌های برون‌رفت از این معضل نگاهی اجمالی داشته باشیم باید بگوییم که اولین گام برای شکستن تابو تغییر، ایجاد انگیزش تغییر است، از خانه و مدرسه گرفته تا بازار و رسانه همه و همه باید در ایجاد انگیزش تغییر کمک نمایند تا جامعه برای تحولات اصلاحی آمادگی پیدا کند. وقتی ضرورت تغییر، تبیین شود اعضای جامعه نیز از حیث روان‌شناختی برای این موضوع آمادگی پیدا خواهند کرد.

متأسفانه امروزه ما مُدام خطا می‌کنیم و آب از آب تکان نمی‌خورد. گویا ما مردم منجمدی هستیم که یخ  تنمان به هیچ طریقی آب نمی‌شود، اما اگر انگیزه ایجاد شود می‌توان شاهد تغییر هم بود. فضای مجازی پتانسیل خوبی در ایجاد انگیزه دارد.

راه برون‌رفت دوم، تعیین و تبیین نتیجه  کار و تصویرسازی از انتهای مسیر است. در واقع وقتی چشم‌انداز نهایی تغییر به‌ خوبی توصیف شود گام‌های محکم‌تری در این مسیر برداشته خواهد شد.

و شاید بتوان گفت آخرین گام عملی برای تغییر،دریافت حمایت است. حال این حمایت ممکن است از جانب یک معلم باشد برای دانش آموزش و یا از جانب یک مادر برای فرزندش و یا حتی حمایت یک کارفرما از کارگرش و یا یک دولت از مردمش.حمایت‌ها در جهت ایجاد اصلاح و آموزش مهارت‌های جدید می‌تواند ما را به تغییر موردنظر برساند.

مشاهده در خبرگزاری فارس

 

مطالب مرتبط

نظرات

دیدگاه های ارسال شده پس از تایید منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *