ایکنا: فلسفه وجودی ازدواج به لحاظ جامعهشناختی و روانشناختی چیست؟
حجت الاسلام هادی: مهمترين فلسفه وجودي ازدواج بقاست. هر موجود زندهاي حتي گياهان با دانه يا تخم گياهي، بقا را براي نوع خود تضمين ميکند و انسان نيز از اين قاعده مستثني نيست. از میان روانشناسان، مزلو نيازهاي اساسي انسان را در هرم خود به پنج دسته تقسيم ميکند که عبارت است از نيازهاي فيزيکي، امنيتي، رابطه خانوادگي، اعتبار اجتماعي و خودشکوفايي که ازدواج در هر ۵ مرحله وجود دارد؛ چرا که ازدواج هم نياز فيزیکي (نيازجنسي)، هم امنيت خانوادگي، هم رابطه خانوادگي و هم اعتبار اجتماعي را تامین میکند که در خودشکوفايي انسان نيز نقش دارد. افزون بر اين کارکردهاي ازدواج نيز ميتوانند فلسفه وجودي ازدواج باشند. مهمترين کارکردهاي ازدواج عبارت است از: تكامل شخصيت، كامل شدن ايمان، آرامش و ميل به جاودانگي.
ایکنا: آیا ازدواج ضرورت دارد؟ آیا ازدواج نکردن امری مذموم است؟
حجت الاسلام هادی: به لحاظ اجتماعي ضرورت ازدواج مشخص است، زيرا بقاي نسل انسان به آن بستگي دارد و از نگاه روانشناسانه در رديف نيازهاي اساسي انسان قرار دارد (هرم مزلو). از نگاه ديني ازدواج با توجه به نقش اساسي آن در حفظ ايمان و دوري انسان از انحرافات و فساد و فحشا ضرورتي انکارناپذير است. در آموزههاي ديني ازدواج ارزش و پاداش زيادي دارد و در مقابل عزب بودن و مجرد بودن منفور دين است. (موارد استثناء نيز وجود دارد، مانند بيماري و عدم امنيت، چنانچه درباره عدم ازدواج فاطمه معصومه(ع) گفته شده است که ازدواج وي با هر مردي مساوي با قتل آن مرد از سوي دستگاه حاکم بود).
ایکنا: افراد جامعه چه زن و چه مرد باید براساس چه دلایل و انگیزههایی ازدواج کنند تا ازدواجی پایدار و موفق داشته باشند؟
حجت الاسلام هادی: آنچه در سوال اول ذکر شد، ميتواند بخشي از انگيزههاي مهم و معقول ازدواج باشد (و چند انگيزه ديگر نيز در رديف بعدي است که از سوي کارشناسان خانواده ذکر شده، مانند کسب استقلال با تشکيل خانواده، به دست آوردن تجريه مديريتي و ….). انگيزههايي جز اين مانند ازدواج براي رسيدن به پول خانواده همسر، ازدواج به صرف زيبايي و بدون رعايت ملاکهاي ديگر يا ازدواج به منظور انتقامگيري از پدر يا مادر يا رقيب عشقي و مانند آن، ازدواج را با ناکامي مواجه ميسازد.
ایکنا: ملاکها و معیارهای ازدواج سالم چیست؟
حجت الاسلام هادی: از نگاه آموزههاي ديني و کارشناسان خانواده در فرهنگ ايراني-اسلامي، ملاکها و معيارهاي ازدواج به دو دسته تقسيم ميشود، ملاکهاي اصلي و ملاکهاي فرعي. ملاکهاي اصلي عبارت است از اخلاق و دين. اگر کسي اخلاق داشت و دينمدار بود، دو ملاک اصلي ازدواج را دارد. اين دو ملاک وتوکننده است، به اين معنا که اگر يکي از اين دو در فرد مورد نظر براي ازدواج وجود نداشت، قرار ازدواج بايد منتفي شود، حتي اگر تمام ملاکهاي فرعي و کمالات ديگر را داشته باشد.
منظور از ملاکهاي فرعي، همگوني در ضريب هوشي و ويژگيهاي جسماني، فرهنگي، خانوادگي و ساير کمالات است. ملاکهاي فرعي شرط وتوکننده نيست، به اين معنا که قابل کم و زياد شدن است. ممکن است فرد مورد نظر از نظر خانوادگي در سطح بالایی باشد، ولي از نظر زيبايي يا تحصيلي در درجه پايينتری باشد. ملاکهاي فرعي را بايد معدلگيري کرد، به اين معنا که معدل ملاکهاي فرعي و کمالات چند ميشود؛ چون وجود همه ملاکها و کمالات در يک شخص ممکن نيست يا بسيار کم است. گاهی صبر کردن براي به دست آوردن همسري که همه ملاکهاي فرعي را دارا باشد، باعث ميشود گزينههاي مناسب از دست رفته و انسان اجبارا به گزينههاي پايينتر راضي شود.
ایکنا: چه باورهای غلطی در رابطه با ازدواج در فرهنگ ایرانی رسوخ یافته و چه آسیبهایی را متوجه جامعه ساخته است؟
حجت الاسلام هادی: در رابطه با ازدواج، سنتها و اعتقادات غلطی رواج دارد که مانع ازدواج صحیح میشود. ازدواج بر اساس نافبُر شدن، به این معنا که کودک در زمان تولد نامزد کودک دیگری میشود؛ اسمگذاری بر پسر و دختری به نام دیگری در حالی که هنوز به سن ازدواج نرسیدهاند و ازدواج پسر عمو و دختر عمو که به اعتقاد برخی در آسمانها بسته شده است، از سنتهاي غلطي هستند که مانع گزينش صحیح همسر و ازدواج پايدار میشود. افزون بر اين، در جامعه سنتها و اعتقادات غلط ديگري رواج پيدا کرده که آسيبزا است، مانند مجرد بودن دائمي به منظور داشتن استقلال و فرار از فراز و نشيبهاي ازدواج و تشکيل زندگي زناشويي، ازدواجهاي تجملي، احساسي و مانند آن که همگي در تباهي جوانان و محروميت آنان از ازدواج به هنگام و برکات ازدواج و به لحاظ اجتماعي، در پير شدن جمعيت نقش دارند.