وی افزود: در تمدنهای مختلف اولویتها متفاوت است، در تمدن یونانی طبیعت در درجه اول اهمیت است و بعد از آن انسان و خدا قرار دارند، اما در تمدن مسیحیت برعکس است و خداوند در اولویت اول قرار دارد، تمدن مدرن هم دوباره به همان مؤلفههای تمدن یونان برمیگردد و اولویتهای تمدن و فرهنگ اسلامی هم به ویژگیهای تمدن مسیحیت شبیه است.
* نیازهای بشر کنونی در گذشته وجود نداشته است
مدیر بخش مکتوب مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی، دوران صفویه را دورانی تاریخی و باشکوه از حیث تمدن اسلامی برای ایران دانست و گفت: البته در این دوران ایرادات و اشتباهاتی صورت گرفته است که اگر نگاه آسیبشناسانه به آن ها نداشته باشیم و تنها در صدد احیای ویژگیهای همان دوران باشیم، دوباره همان اشتباهات گذشته را تکرار خواهیم کرد.
وی با اشاره به لزوم ایجاد تمدن اسلامی به جای احیای آن، خاطرنشان کرد: بسیاری از مناسبات و نیازهای بشر کنونی در گذشته وجود نداشته است و نمیتوان برای آنها مصادیقی در زندگی ائمه اطهار(ع) پیدا کرد، بنابراین نمیتوان گذشته آن موارد را احیا کرد و باید شکل اسلامی آن در عصر حاضر و با توجه به نیازها و اقتضائات روز را ایجاد کنیم.
قرائتی اذعان داشت: این که الآن در تهران میدانی نظیر میدان نقش جهان بسازیم یک اشتباه است، چراکه شاه عباس در آن دوران و بر اساس مقتضیات زمان خود اقدام به ساخت نقش جهان کرده است، همچنین گسترش حرم مظهر رضوی به سبک معماری شیخ بهایی هم میتواند اشتباه دیگری باشد.
* تمدن اسلامی با تمدن مسلمین متفاوت است
وی تمدن اسلامی را متفاوت با تمدن مسلمین دانست و تصریح کرد: اگر همه تاریخ تمدن کشورهای اسلامی را برگرفته از اسلام و حق مطلق فرض کنیم، دیگر نمیتوانیم نقدی بر آنها وارد کنیم چراکه جنبه مقدس پیدا میکنند و بسیار محدود خواهیم شد.
عضو میز تمدن اسلامی ادامه داد: اگر نگاه ما به تاریخ تمدن، نگاه تمدن مسلمین باشد، در این صورت میتوانیم مواردی که با دین اسلام دارای تعارض نیستند را بپذیریم و در آینده هم حق به چالش کشیدن و ارتقای آنها را خواهیم داشت و محدود نمیشویم.
وی طرح مباحثی نظیر تمدن اسلامی ایرانی را حاصل نگاه تمدن مسلمانان به تاریخ تمدن دانست و یادآور شد: در این موارد به رنگ و بوی ملّی و شرایط هر کشور و ملت در ایجاد تمدن نیز توجه میشود و تنوعهای غیر معارض با شریعت پذیرفته میشوند.
قرائتی اضافه کرد: باید توجه کنیم که ایجاد تمدن کاملاً در اختیار ما نیست و متولیان دین و سیاست تنها میتوانند بسترهایی را برای ایجاد تمدن اسلامی مهیا کنند، امروز در جمهوری اسلامی بسترهای زیادی به همین منظور فراهم شده و بخشنامههایی هم صادر شده است، اما تمدن تعیینکردنی نیست.
* پاسخ به سؤال پرسشگر باید ناظر بر هویت تمدنی جامعه باشد
وی ماهیت تمدن را انسانی و مقولهای اجتماعی تعریف کرد و بیان داشت: گاهی تصور میکنیم که اسلام ناظر به موضوعات است و ناظر به مناسبات و روابط نیست که اشتباه است، مثلاً عین احکامی که درباره قرض دادن یک فرد به فرد دیگر در اسلام وجود دارد، نمیتواند درباره قرض دادن بانکها به افراد هم وجود داشته باشد و باید شرایط بانک به عنوان یک نهاد اقتصادی هم در نظر گرفته شود و حساب جداگانهای برای آن باز شود.
مدیر بخش مکتوب مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی تأکید کرد: این که احکام و آموزه های اسلامی را تنها ناظر به موضوعات بدانیم، سبب می شود تا روابط و مناسبات اجتماعی را در نظر نگیریم و به این نتیجه برسیم که تعالیم اسلامی تمدنساز نیستند و این یک اشتباه است.
وی با بیان این که توجه به هویت های شخصی، ملّی و بسترهای اجتماعی مخاطب در پاسخگویی از ضروریات است، ابراز داشت: پاسخ به سؤال پرسشگر باید ناظر به هویت اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، نژادی، اقتصادی، مذهبی و در مجموع، هویت تمدنی پرسشگر یا جامعه مخاطب باشد.
* اهمیت گونهشناسی در پاسخ به سؤالات دینی
قرائتی غرض ورزی در پاسخ به سؤالات با توجه به خواستگاه پرسشگری و طرز تفکر افراد را مجاز دانست و متذکر شد: ابتدا باید خاستگاه اندیشه فرد و چگونگی ایجاد سؤال در ذهن مخاطب را شناسایی کنیم تا بتوانیم نقطه انحراف فرد را پیدا کنیم، سپس شخص را به سمتی سوق دهیم که پاسخ سؤال خود را بگیرد و فقدان فکری خود را جبران کند.
وی با ارائه مثالی در خصوص مخالفت با حمله اعراب مسلمان به ایران و بحثهای پیرامونی آن در جامعه، عنوان داشت: گاهی این سؤال از سوی یک ملّیگرا که کاملاً با تسلط فرهنگ اعراب مسلمان بر فرهنگ و تمدن ایران باستان مخالفت دارد مطرح میشود و گاهی هم این شبهه از سوی یک شیعه کاملاً متعصب که اعتقاد دارد همه اعمال خلفای قبل از امیرالمؤمنین(ع) صد در صد غلط بودهاند، مورد سؤال قرار میگیرد، در مواجهه با هر کدام از این افراد باید مناسب حال و تفکر فرد با او سخن بگوییم.
مدیر بخش مکتوب مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات دینی، گونهشناسی، اولویتشناسی و کشف خاستگاه سؤالات دینی را از موارد مهم و ضروری در پاسخ به سؤالات دینی دانست و ابراز داشت: مواجه کردن مراکز علمی و آموزشی با مسائل واقعی موضوع مهم دیگر است، باید آنچه را یاد بگیریم و آموزش بدهیم که بتوانیم در جامعه برای پاسخ به نیازهای مردم از آن ها استفاده کنیم و از آموزش و پژوهش در امور بیهوده و بدون استفاده پرهیز کنیم.
* باورمندی به مهدویت در جنبههای تمدنی
وی با توصیه به نپرداختن به جزئیات در گفتوگوی تمدنی، بیان کرد: مثلاً اگر بخواهیم تعریف دقیق و علمی شیعه اثنیعشری را به عنوان تعریف کلی شیعه ارائه کنیم، عملاً بسیاری از محبان امیرالمؤمنین و ائمه اطهار(ع) و شیعیان آن ها را از دایره شیعیان خارج کردهایم و به سمت فرقه های دیگر سوق دادهایم، همین موضوع درباره معتقدان به مهدویت هم صادق است.
قرائتی در پایان با اشاره به برخی تفاوتهای نظریه مهدویت در میان ملل و فرق مختلف، اظهار داشت: نتایج تحقیقات و آمارها حاکی از آن است که ریشههای باورمندی مردم به مهدویت بیشتر به جنبهها و نیازهای تمدنی برمیگردد و عملاً این جنبه ها در نظر مردم بر عوامل دیگر مانند روایات و اعتقادات مذهبی تفوق دارند.