وی افزود: میز تمدن به لحاظ ظرفیت فکری در مقایسه با میز علوم انسانی اسلامی یا اندیشه سیاسی که تجربه انباشته شده نزدیک به چهار دهه را دارند، بسیار عقبتر بوده و ما قرار بود در خصوص مسئلهای کار کنیم که حتی یک متن مدون راجع به چیستی و ابعاد آن وجود نداشت و اقتضای کار ایجاب میکند که با حوصله و آرامش به مطالعه پرداخته و سپس حاصل مطالعات را با احتیاط تمام به صحنه اجرا بیاوریم.
حجتالاسلام الویری ادامه داد: برنامه پیشبینی شده برای میز تمدن، برنامه دو ساحتی نظری و عملی یا انتزاعی و انضمامی و یا فکری و بیرونی بود و در جریان تصویب این برنامه، زمانی که اعضای شورای راهبردی نگرانی خود را از تبدیل شدن این میز به یک ستاد پژوهشی ابراز کردند، اطمینان دادیم که اینگونه نیست و اگر چند پروژه راجع به چیستی و ابعاد تمدن ارائه کردهایم، کاملا حساب شده و گامی برای فعالیتهای بعدی بوده است.
وی خاطر نشان کرد: اجرای برنامه به این صورت است که در یک برنامه پنج ساله، دو الی سه سال را برای مباحث نظری و دو الی سه سال را برای اجرا و به صحنه آوردن این مباحث در نظر میگیریم.
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام) با بیان اینکه مسئله کانونی، ضعف بینش تمدنی است، گفت: چگونگی تحقق تمدن و مدیریت ظرفیتهای کشور در راستای تمدنسازی، وظیفه میز تمدن نیست و مراکز دیگری باید این کار را انجام دهند، ولی میز تمدن میتواند اذهان مسئولان و توده مردم را نسبت به مقوله تمدن حساس کرده و از آنها بخواهد تا درک و فهم تمدنی داشته باشند و مسائل جامعه را از منظر تمدنی مورد توجه قرار دهند؛ بنابراین تقویت بینش تمدنی به روح ایجابی حاکم بر فعالیتها تبدیل شد و به صورت طبیعی اولین لایه مخاطبان را حوزههای علمیه قرار دادیم.
وی اضافه کرد: در سال گذشته و سال جاری، تا حد قابل توجهی عناوین مورد نیاز در مباحث نظری را سفارش داده و در سال آینده منتظر آوردههای این پژوهش هستیم تا برخی از آنها را مبنای عمل برای فعالیتهای دیگر قرار دهیم، بر این اساس نیمه دوم فعالیتها که از سال ۹۷ شروع میشود، عمدتا معطوف به فضای بیرونی و اقدامات اجرایی به منظور تقویت و تحقق بینش تمدنی است. بینش تمدنی با فعالیت نظری تقویت نمیشود، شاید یکسری مبادی تولید شود، اما تقویت آن در میدان عمل نیازمند مولفههای دیگری است که باید از طریق فرهنگسازی و فعالیتهای تبلیغی دنبال شود.
حجتالاسلام الویری با بیان اینکه عمده فعالیتهای گذشته معطوف به مباحث نظری بود، افزود: رویکرد آینده عمدتا فعالیتهای فرهنگی و تمدنی است و همانطور که روند فعالیتها در گذشته به گونهای نبود که هیچ نوع فعالیت فرهنگی انجام نشود، در آینده نیز اینگونه نیست که هیچ گونه فعالیت پژوهشی و نظری انجام ندهیم. در گذشته این حساسیت و نگرانی را داشتیم که بتوانیم موضوع را دستکم برای خودمان روشن کنیم، در میدان عمل نیز کاملا این حساسیت را داریم که با تدوین سلسله شاخصهایی بتوانیم مثلا در پایان پنج سال، بینش تمدنی را در میان حوزههای علمیه برادران به میزان نیم درصد تقویت کنیم. در حال حاضر چنین شاخصهایی را در اختیار نداریم و حجم تولیدات علمی نیز الزاما شاخص مناسبی برای سنجش تقویت بینش تمدنی نیست.
وی تصریح کرد: در چنین فضایی به صورت طبیعی، نوع فعالیت مراکز خارج از قم موضوعیت پیدا کرده و بر این باوریم که باید فعالیتها را از سطوح خرد شروع کنیم و با چند مرکز نیز برای فعالیتهای سال آینده صحبت کردهایم و چون اولویت اول ما حوزههای علمیه است، نشستی را با رئیس و معاونان مرکز مدیریت حوزههای علمیه خواهران برگزار کردیم و مقرر شد در گام اول نمایشگاهی از دستاوردهای پژوهشی طلاب خواهر تمدنپژوه تشکیل شده تا تعداد بانوان حوزوی علاقمند به تمدناندیشی را شناسایی کنیم. پیش فرض ما این است که ظرفیت قابل توجهی در حوزههای علمیه خواهران وجود دارد و آنها میتوانند فراتر از تحول خود، نقش بسیار موثری در عمومی ساختن تفکر تمدنی ایفا کنند.
مدیر گروه تاریخ و تمدن دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام) اظهار کرد: با این رویکرد که کار را از مراکز محدودتر شروع کنیم، بهتر میتوان به ارزیابی فعالیتها و نقاط قوت و ضعف آنها به منظور ارائه طرحهای عمومی پرداخت. بنابر گزارشها، در مواردی شعبه اصفهان بسیار موفق عمل کرده است، به خصوص برقراری ارتباط با اساتید دانشگاه تجربه قابل اعتنایی بود که در جای دیگری شاهد آن نبودیم.