عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

تلویزیون؛ از انحصار تا احتضار، از تخت تا تفت

یادداشتی از حجت الاسلام و المسلمین محمد قطبی رییس دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان

توسعه ی شبکه های اجتماعی و پیام رسان، مسیر ارتباطات و اطلاع رسانی را به نفع خود منحرف ساخته و رسانه های محوری و منحصر در اطلاع رسانی از جمله تلویزیون را به حاشیه رانده است. تلویزیون هم به دلیل سیاست ها و برنامه های مشارکت گریزش و هم به لحاظ محدودیت هایش از انحصار در یک دوره ی طولانی، اکنون به حالت احتضار کشیده شده و نَفَس های آخرش را می زند. نفس های بیماری که اگر درمان نشود بدون تردید خواهد مُرد.

در میان تفاوت هایی که بین شبکه های اجتماعی و پیام رسان با تلویزیون و جود دارد می توان ضعف تلویزیون در جلب مشارکت مردمی را مهم ترین علت به حاشیه رفتن آن دانست. مشارکتی که همیشه انتظار می رفت و هیچ وقت اتفاق نیفتاد. در واقع مردم، تنها دریافت کننده هستند و هیچ نقشی در برنامه های تلویزیون ندارند. حتی نخبگان جامعه هم به همین صورت، به اضافه این که نخبگان در بهره گیری از تلویزیون محروم تر و مظلوم ترند.

به راستی چرا باید تلویزیونِ یک استانی مثل اصفهان، با حدود پنج میلیون مخاطب تنها با سلیقه و فکر کمتر از ده نفر اداره شود و چهار میلیون و نهصد و نود و نه هزار و نهصد و نود نفر دیگر هیچ نقش و تاثیری در آن نداشته باشند. آیا این چیزی جز انحصار نیست؟ آیا این نادیده انگاشتنِ مشارکت مردم و نخبگان موجب احتضار تلویزیون نشده است؟

چند سال قبل هراز چندگاهی مدیر کل صدا و سیما برخی نخبگان را در جلسه ای با موضوع ” دورهمی به صرف چایی و اندکی میوه” دعوت می کرد ولی همین چشمه ی کور هم از چشمه گی افتاد.

چرا نخبگانی که می بایست در رسانه رسمی کشور فرصت ارتباط با مردم را داشته باشند رو به شبکه های اجتماعی و پیام رسان آورده و پیج و کانال برای خود دست و پا می کنند؟ چرا مردم سلول های خبری و فراغتی را در فضای سایبری و مجازی جست و جو می کنند و نه از تلویزیون؟

چرا جدیدترین و ناب ترین گزارش های ویدئویی از زندگی مردم و میراث ناملموس تنها در شبکه های پیام رسان دست به دست می شود؟ چرا مردم احساس می کنند تلویزیون چیزی جز تکرار و یکسانی فعالیت ها نیست؟ چرا هیچ کس برنامه های تلویزیون را به دوستان و آشنایان خود توصیه نمی کند ولی به کرّات کانال ها و پیج های مجازی را به دیگران معرفی می کند؟

چرا تلویزیون هم، برای ارتباط خود با مردم به شبکه های اجتماعی و پیام رسان التماس می کند؟ چه کسی این محتضر را باید دریابد و درمانش کند تا از نَفَس نیفتد؟

نخبگان جامعه چه وظیفه ای در این زمینه دارند؟ آیا فرصت، زمینه و امکان ورود نخبگان به درمان و حل مساله وجود دارد؟

به نظر می رسد مدیران و برنامه ریزان تلویزیون در این زمینه سازی، نقش سازنده ای دارند و می توانند کاری از پیش ببرند. امیدوارم پیش از اینکه بخواهیم با تفت، تلویزیون را بدرقه کنیم، تخت مشارکت پذیریِ تلوزیون پذیرای نخبگان و آحاد جامعه باشد.

 

مطالب مرتبط

نظرات

دیدگاه های ارسال شده پس از تایید منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *