همچنین باورمندی نسبت به قرآن مقدم بر شناخت و بهره گیری از آن است به گونه ای که تا فردی باور به کارآمدی قرآن نداشته باشد انگیزه و باعثی برای شناخت مفاهیم و کاربست آنها در وی ایجاد نمی شود.
بسیاری از نخبگانی که متولی امور اجتماعی، فرهنگی، هنری می باشند در صورتی که باور دقیق و عمیق تری نسبت به قرآن کریم داشته باشند می کوشند در منظومه تولیدات و اقدامات خود با تمسّک و بهره گیری از مفاهیم و معارف قرآن در رسیدگی و حل مشکلات و مسایل جامعه، مسیر متعالی و برتری را بپیمایند.
در این میان نخبگان جامعه که حلقه های واسط و تاثیرگذار محسوب می شوند، اولویت بالاتری خواهند داشت چرا که فرهنگ نخبگانی و تخصصی زیربنای تولید و توسعه فرهنگ عمومی خواهد بود و تاثیر مستقیم و عمیقی برروی فرهنگ عمومی خواهد داشت.
دفتر تبلیغات اسلامی در حوزه تعمیق باورهای دینی و توسعه فرهنگ مذهبی از ۳ سال پیش مأموریت خود را به سبک مسأله محوری دنبال کرد که برای آگاهی هر چه بیشتر از این موضوع و «طرح میز قرآن» گفتگویی را با «حجتالاسلام والمسلمین محمد قطبی- رئیس دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان» انجام داده ایم که مشروح آن در ادامه از نظر شما خوانندگان گرامی می گذرد:
برای تعمیق باورهای دینی و توسعه فرهنگ مذهبی چه اقداماتی در دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان انجام شده است؟
برای تعمیق باورهای دینی و توسعه فرهنگ مذهبی، دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان به جای اینکه در یک فضاتی عمومی و کلی فعالیت فرهنگی و تبلیغی انجام دهد، بر روی مسأله های اساسی جامعه که به بحران و چالش تبدیل شده اند، متمرکز شد.
در این راستا ۱۴ مسأله شناسایی شد، به عنوان مثال در حوزه خانواده مسأله طلاق، در حوزه اخلاق صداقت و توسعه دروغ در بین افراد جامعه، در سبک زندگی مسأله مصرف کالاهای فرهنگی به عنوان چالش شناسایی شد، در حوزه قرآن ۲ مسأله اساسی را شناسایی کردیم یکی ضعف حضور ادبیات و کلیات قرآن در فرهنگ عمومی است که در ظاهر زندگی مردم چه در حوزه های شهری و چه در متن زندگی و برنامه های آموزشی حضور قرآن کمرنگ است که باید بشتر موردتوجه قرار گیرد، فلذا مسأله اول تقویت حضور قرآن در فرهنگ عمومی شد.
مسأله دوم در میز قرآن به نوعی ضعف در مرجعیت علمی قرآن بود؛ متأسفانه حضور قرآن به عنوان یک مرجع علمی در بین نخبگان و مجامع اساسی تعیین کننده کشور ضعیف است که باید تقویت شود.
ما بیشتر بر روی حضور قرآن متمرکز شدیم و در میز قرآن ۴ شریان فرهنگساز را در جامعه شناسایی کردیم که عمده ترین آنها یعنی ابزارهای شریانی فرهنگساز درجامعه به شمار می رود.
یکی حوزه ادبیات و فرهنگ عامه است شامل شعر، داستان، ضرب المثل، حکایات و هر آنچه در ادبیات فارسی است باید کار قرآنی بیشتر در آن انجام شود، به همین دلیل جشنواره شعر قرآنی را راه اندازی کردیم، تولید داستان های شب کودک قرآن را دنبال کردیم و مشاعره قرآنی را کلید زدیم.
حوزه ادبیات و فرهنگ عامه به عنوان یک شریان فرهنگی می تواند فرهنگساز شود که این شریان با موضوع قرآن را ما دنبال می کنیم.
قالب دوم رسانه و محصولات است؛ امروز رسانه و ابزارهای فرهنگی به عنوان ابزار وسیع در همه ابعاد زندگی مردم وجود دارند.
ما در این بخش به سمت نوآوری های قرآنی رفتیم و جشنواره ایده های قرآنی را برپا کردیم که نزدیک به ۵۰۰۰ ایده قرآنی به دبیرخانه ارسال شد.
امسال برای اولین بار در کشور کتاب نوآوری های قرآن را با کمک مؤسسات قرآنی سراسر کشور منتشر خواهیم کرد.
در حال حاضر حدود ۱۸ هزارمؤسسه قرآنی در کشور وجود دارند که اقدامات نوآورانه شان را در ۱۷ محور تشریح کردیم.
این مؤسسات نوآوری های خود را در فرمت های خاصی ارسال می کنند، این نوآوری ها در کنار یکدیگر قرار گرفته و کتاب نوآروی های قرآن را تشکیل می دهد و مرجع نوآوری های قرآنی کشور خواهد شد.
شریان سوم حوزه آیین ها، سنت ها و رویدادها است، در حال حاضر آیین جزءخوانی در کشور ما آیین زیبا و جا افتاده ای است که نمونه بارز آن در امامزاده هلال بن علی در حال برگزاری است؛ علاوه بر آن محافل خانگی و دانش آموزی قرآنی، رویدادهای قرآنی که به نوعی از مسابقات بین المللی گرفته تا مسابقات محلی نیز برگزار می شود.
شریان چهارم محیط عمومی و فضا است که به عنوان «مدرسه محیطی» از آن یاد می شود.
حضور ادبیات و مرجعیّت قرآن کریم در فرهنگ عمومی و تخصصی را چگونه ارزیابی می کنید؟
همواره انتظار می رود در جامعه اسلامی قرآن کریم در همه ابعاد و جوانب زندگی فردی و اجتماعی حضور و تجلّی پررنگی داشته باشد به گونه ای که دیده شود، شنیده شود، در برنامه روزانه افراد جایگاه داشته باشد، افراد نسبت به آن شوق و علاقه داشته باشند، آیات آن را تلاوت نموده و در آن تدبّر نمایند و رفتارها و سبک زندگی ایشان مبتنی بر معارف بلند قرآنی شکل گرفته باشد.
همچنین در برنامه ها و اقدامات علمی و اجرایی مرجعیت قرآن مورد توجه و باور مسؤلان و متولیان باشد، لیکن در شرایط کنونی به دلایل متعددی از جمله صنعتی شدن زندگی و توجّه بیش از حد به امور دنیوی و غفلت از معنویت و همچنین ناکارآمدی نهادهای تبلیغی- ترویجی و بی توجهی رسانه های فراگیر به قرآن، موجب شده فرهنگ عمومی از مظاهر قرآن تهی شده و فرهنگ قرآن در جامعه روند رو به پایینی را طی کند.
پیش از این در خانه ها و محافل خانگی، در آیین ها و سنت های عرفی و مجامع علمی حضور قرآن پررنگ تر بود و بسیاری از افرادی که اندک سوادی داشتند خود را متعهّد به تلاوت روزانه دانسته، در آن تدبّر کرده و با مفاهیم و مضامین بلند قرآن ارتباط بیشتری داشتند.
مسئولان و متولیان امور اداره جامعه مصرّ بر استفاده و بهره گیری از قرآن در امور اداره جامعه بودند و قرآن در جای جای زندگی مردم جریان و سریان داشت اما امروزه حتی با وجود ابزار و امکانات فراوان و بالا رفتن سواد اجتماعی، نسل جوان و متولیان امر کمتر با قرآن انس داشته و به آن تمسّک می جویند.
این درحالی است که در روایات و سیره حضرات معصومین علیهم السّلام فراوان نسبت به نگاه قرآن، تلاوت قرآن، تدبر در قرآن، تمسک و توسل به قرآن، استشفاء به قرآن، آموزش و یاد دهی قرآن و حتی توجّه به صِرف نگار قرآن از جمله بر سرگذاشتن در شب قدر و همراه داشتن آن و بهره گرفتن از آموزه های آن در همه امور زندگی توصیه شده است.
به علاوه این که بسیاری از آیین ها و سنت های عرفی و اجتماعی می تواند بستر و زمینه مناسبی برای ترویج قرآن کریم بوده و از دوران کودکی انسان را با قرآن آشنا ساخته و انس و علاقه به قرآن در ایشان به وجود بیاورد.
علت آن را در چه می دانید؟
از علل مهم در آیین ها و مناسک، دگرگونی شکل و فرم سنت ها، انحراف در محتوا و مضامین سنت ها و آیین ها، غلبه رویدادهای هنری و هیجانی بر سنت های عرفی، ورود صنایع و محصولات غیر بومی و عاری از مفاهیم قرآنی است.
در بخش ادبیات و فرهنگ عامیانه نیز ظهور و ترویج اسطوره های تصنعی و عاری از مفاهیم قرآنی، غلبه رسانه های نوین و تغییر در مضامین ادبیات محاورهای، گرایش شعر آیینی به سمت مداحی و مراثی حضرات معصومین و توجّه کمتر به مضامین و مفاهیم قرآنی و ضعف دانشی و مهارتی مبلغین و فعالان فرهنگی در بهره گیری از مضامین و عبارت های قرآنی در محاوره و ادبیات ارتباطی است.
در فضا و محیط عمومی تغییر در الگو و سبک معماری و شهرسازی و گرایش به معماری های غیر سنتی و کم رنگ شدن سیما و منظر شهری از کتیبه ها و مضامین قرآنی، گرایش سازمان های زیباسازی شهری به سمت طرح های مفهومی و هنری غربی و توجّه کمتر به مفاهیم قرآنی و تغییر سبک تبلیغات محیطی و تاثیرپذیری از سبک های تبلیغاتی مدرن و تهی شدن کالاهای تبلیغی از مفاهیم قرآنی تأثیر گذار است.
در نجبگان و متولیان اجرایی نیز ضعف دانش علمی نسبت به مفاهیم و دانش های قرآنی در میان نخبگان و نقص سیستم های علمی در افزایش شناخت و باور نخبگان نسبت به قرآن کریم از علت های مهم به شمار می رود.
چالش های حل مسئله کدامند؟
جریان تحولات و تغییرات در سبک زندگی، مظاهر تمدنی، رسانه های ارتباطی، ذائقه و علاقه های نسلی، فرهنگ و ادبیات عامه، الگوهای حاکم بر فعالیت ها و رویدادهای فرهنگی، کلان روندهای اجتماعی و فرهنگی، خارج از کنترل و مدیریت سازمان ها و متولیان فرهنگی است و نه اقدامات سازماندهی شده و نه اقدامات پراکنده هیچ کدام توان مهار این جریان پر شتاب تغییر و تحول را نداشته و برآن حاکم نشده است.
براین اساس می توان مهمترین چالش ها در حل این مساله را فقدان نظریه علمی و متقن در حوزه تجلّی سازی قرآن در فرهنگ و مرجعیت قرآن، ناتوانی در طراحی سیستم ها و الگوهای جریان ساز و توسعه گر فرهنگ و مرجعیت قرآن، ضعف در هم افزایی و تعامل بین سازمانی و هم پیوندی متولیان حوزه فرهنگ، سرعت تغییر و تحولات اجتماعی و ناتوانی مجریان فرهنگی در رویارویی و مدیریت تحولات، ضعف در خلاقیت و ابتکار عمل مجریان فرهنگی و گرفتار کارهای تکراری و بی ثمر شدن، ناکارآمدی الگوهای مدیریت اجتماع و یأس عمومی نسبت به کارآمدی قرآن در حل مشکلات جامعه، پایین بودن تخصص و دانش و مهارت متولیان و سطحی نگری و غفلت از فرصت ها و زمینه های فرهنگی، فقدان الگوی جامع ارزیابی اقدامات و فعالیت های قرآنی، نبود سیستم مدیریت داده های آماری و اطلاعات فعالیت های قرآنی و همچنین تلاش معاندین برای کاهش حضور قرآن در متن زندگی برشمرد.
سخن پایانی شما برای خوانندگان ما چیست؟
به نظر می رسد با توجّه به این که در ایرانِ اسلامی، حکومت و نظام اسلامی حاکمیت داشته و مردم مسلمان و عمدتا شیعه متنسّک به قرآن کریم می باشند، شایسته نیست که ظاهر فرهنگ و رفتار انسان ها قرآنی نباشد و اگر یک مسافر و گردشگر خارجی در خیابان های ایران قدم بزند هیچ اثری از قرآن کریم که کتاب آسمانی و هدایت گر بشریت است در ظاهر جامعه و فرهنگ عمومی نباشد و نبیند.
در جای جای رفتار و ظاهر زندگی آحاد جامعه از ریز رفتارهای مناسکی از قبیلِ گرفتن قرآن بر بالای سر مسافر، قرار دادن قرآن در سفره عقد، و… گرفته تا سیما و منظر شهری، آیین ها و رسوم سنتی و عرفی، سیستم های آموزشی و ترویجی، مراجع و مراکز علمی و پژوهشی و ابتنای علمی و فکری جریان های سیاسی، اخلاقی و اجتماعی باید قرآن دیده شود، شنیده شود، خوانده شود، فهم شود، تدبّر شود، ترویج شود، توسعه یابد و در رفتار و متن زندگی تجلّی یابد.