به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، مدیر کل فرهنگی تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان با تحلیل نقش محوری امام خمینی(ره) در پیروزی انقلاب اسلامی ایران گفت: همه می‌دانیم این انقلاب و زلزله ی عظیم در اردوگاه استکبار که امروز پس از سی وپنج سال هنوز پس لرزه های مهیب آن در جهان اسلام وحتی غرب را شاهد هستیم ،در پرتوعظمت شخصیت امام خمینی(ره) پا گرفت و نفوذ اندیشه وکلام و مرام او بود که امواج عظیم انسانی را در ایران طاغوت زده دهه ی پنجاه به شور و هیجان و خروش وا داشت.
وی افزود: اساسا انقلاب اسلامی‌ایران از آنجا که بر اساس افکار بلند واندیشه ی متعالی حضرت امام(ره)تکوین یافته است، همواره درعوامل پیدایش و طرح شعار‌‌‌‌های محوری و تعیین اهداف و آرمان‌‌‌‌‌های بلند و راهکارهای وصول به آن، با باورها و اعتقادها وآرمان‌‌‌‌‌های این شخصیت ملکوتی، پیوندی ناگسستنی داشته است، ازاین رو مقام معظم رهبری با انگشت نهادن بر این مهم، همگان را متذکر گردیده‌اند که: «انقلاب اسلامی‌و امام خمینی(ره) دو پدپده انفکاک ناپذیرند، تحلیل انقلاب اسلامی‌بدون شناخت شخصیت رهبر بزرگ آن ممکن نیست.»
مدیر کل فرهنگی تبلیغی دفتر اصفهان تصریح کرد: تحلیل‌گران تحولات سیاسی واجتماعی جهان که مسائل انقلاب اسلامی‌رادائما تعقیب می‌نمایند به تفکیک ناپذیر بودن انقلاب امام از امام انقلاب به انحاء مختلف اعتراف نموده‌اند.
وی تاکید کرد: انقلاب اسلامی ایران عظیم ترین انقلاب تاریخ معاصر است که در ذات خود هیچ شباهتی با انقلاب‌‌‌‌های دیگری که در دو قرن گذشته به وقوع پیوسته، نداشته است؛ و لذا بنده معتقدم که این عدم شباهت را باید از رهگذر پیوند تنگاتنگ انقلاب اسلامی با مکتب سیاسی حضرت امام خمینی جستجو نمود.
حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر صافی اصفهانی در تبیین دکترین سیاسی امام خمینی گفت: امام خمینی در تعریف و تبیین اهداف انقلاب اسلامی، رهبری جریان مبارزه،مواجهه با قدرت‌‌‌‌‌های افزون طلب و تاکتیک ها و روشهای حفظ و استمرار دستاورد‌‌‌‌های انقلاب اسلامی، دارای مکتب و دکترین سیاسی ویژه و منحصر به فردی بودند؛
وی دکترین سیاسی امام را بر چهار رکن وپایه استواردانست و بیان کرد: مبانی استوار و خدشه ناپذیر وحیانی، ایمان و باور عمیق به تعالیم اسلام و امدادهای غیبی، اتکا و توکل راسخ بر قدرت لایزال الهی و تکلیف مداری مطلق چهار رکن و پایه دکترین سیاسی امام (ره) است.
حجت الاسلام صافی افزود: این دکترین، در واقع شعاعی از همان مکتب سیاسی مهدویت است که سرانجام روزی در اوج بُهت وناباوری قدرتمندان مستکبر و صاحبان زر و زور وتزویر ،زمام جهان را به دست خواهد گرفت وپرونده سیاه ظلم وجور را خواهد بست وحکم آزادی معنوی انسان ها در سراسر جهان را صادر خواهد نمود.
مدیر کل فرهنگی تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان با اشاره به اینکه اندیشه ی سیاسی حضرت امام درمقایسه با اندیشه های سیاسی حاکم برتحولات دویست سال اخیر جهان، دارای نو آوری‌‌‌‌‌های فراوانی است گفت: معمار بزرگ انقلاب اسلامی ایران ،نقطه ی عطفی را در اندیشه ی سیاسی جهان پدید آورد؛ و به اعتراف دوست ودشمن تمامی انقلابات وخیزش های امروز دنیای اسلام وجهان عرب وفردای جهان غرب واروپا، نتیجه بالندگی وشکوفایی اندیشه ی سیاسی انقلاب اسلامی ایران است وامواجی است که ریشه ی تئوریک در سرچشمه ی همواره جوشان اندیشه ی سیاسی امام خمینی داشته و دارد.
وی بیان کرد: امام با بهره گیری ازاندیشه ی نو و ریشه‌دار الهی خود در صحنه ی سیاست بین‌المللی، افزون بر توفیق در سرنگونی رژیم قدرتمند پهلوی، به هدایت جریان جهانی انقلابات اسلامی و مردمی پرداخت و به جرأت می توان گفت بیداری اسلامی و جهانی امروز دنیا مولود این دکترینی است که امام پایه گذاری نمود.
حجت الاسلام صافی اصفهانی در ادامه به تفاوت اصلی مکتب سیاسی امام با اندیشه های رایج سیاسی درغرب ،پرداخت و گفت: شما در اندیشه‌‌‌‌‌های سیاسی غرب اگر چه اختلافات فراوانی می‌بیند، اما همه ی آنها در یک نقطه مشترک‌اند و آن نفی هویت دینی است؛ حال آن که ویژگی بارز اندیشه ی سیاسی امام راحل، هویت دینی آن است که آمد واندیشه ای را فراتر از چهار چوب کلان اندیشه ی سکولار غربی مطرح کرد.
وی یکی از شاخصه های این هویت دینی را اصل مترقی ولایت فقیه دانست و تاکید کرد: امروزه اصل ولایت فقیه ذهن اندیشمندان سیاسی وجامعه شناسان غربی را سخت به خود مشغول کرده است و کارشناسان غربی واقف به نا کارامدی وأفول نظام های سیاسی سکولار، در صدد تئوریزه کردن وبومی سازی این اصل در نظام های سیاسی خود هستند.
حجت الاسلام صافی اصفهانی در پایان گفت: طراح و معمار کبیر انقلاب اسلامی، همواره با تأکید بر پیوند عمیق و ناگسستنی انقلاب اسلامی‌ایران با آموزه‌‌‌‌‌های اسلامی‌وتعالیم دینی بر استثنایی بودن آن تأکید می‌نمودند، چنان‌که در وصیت نامه ی سیاسی والهی خود تأکید نمودند :« نباید شک کرد که انقلاب اسلامی از همة انقلاب‌ها جداست؛ هم در پیدایش وهم درکیفیت مبارزه وهم درانگیزه ی انقلاب و قیام. تردیدی نیست که این تحفه ی الهی و غیبی بود که از جانب خداوند منّان برای ملت مظلوم و غارت زده عنایت شده است.»
