به گزارش روابط عمومي دفتر تبليغات اسلامي اصفهان، حجت الاسلام والمسلمين علي اكبر صافي با اشاره به مطلب فوق گفت: امام حسن (عليه السلام) قرارداد صلحي را تنظيم كردند و ترك مخاصمه را مشروط به پذيرش آن از سوي معاويه نمودند كه در واقع بيانگر اهداف ايشان از جنگ با معاويه و سند رسوايي معاويه براي هميشه تاريخ است. وي افزود: امام (عليه السلام) به وسيله مواد صلح نامه، اهداف واقعي خود را از جنگ با معاويه نشان دادند كه عبارت بودند از: جلوگيري از آزار شيعيان، جلوگيري از سبّ امير مؤمنان (عليه السلام)، جلوگيري از تبعيض نژادي و قوميت گرايي، رانت خواري، فساد مالي و ده ها حركت زشت معاويه كه آزادانه به اسم اسلام و در زير نقابي از تشرع و تقوي انجام مي داد. در واقع امام با نهايت هوشمندي و درايتي كه از يك رجل بزرگ سياسي انتظار مي رود، با اين صلح نامه، كاري ترين ضربه را بر پيكر معاويه وارد نمود؛ ضربه اي كه هرگز با تداوم جنگ، بدان نمي رسيد. يقيناً تداوم جنگ با قلَّت عِدّه و عُدّه و بي مهري و بيعت شكني خواصّ ياران او ، موجب شكست قطعي امام و برملا نشدن اهداف او از اين جنگ، و پايدار شدن اركان حكومت غاصب اموي مي شد. حكومتي كه در زير نقابي از نيرنگ ونفاق ،ماهيت پليد و ضد ديني خود را به شدت مكتوم نموده بود. اما امام حسن(عليه السلام) كه با تحليل دقيق اوضاع و احوال ياران خود هيچ اميدي به پيروزي- حتي پيروزي حسين وار نيز- نداشت ،با اين صلح نامه، با يك تير دو نشان زد، ابتدا در آن وضعيت نفاق اموي و تظاهر معاويه به قرآن و سنت، اهداف خود از جنگ با او را تبيين نمود ونشان داد كه در جامعه اموي چه مي گذرد .فرزند رسول الله (ص ) با تصريح و تاكيد بر اين كه تنها در صورت التزام معاويه به جلوگيري از اين حركات زشت و غير ديني ، حاضر به پذيرش صلح با اوخواهد شد،در واقع بر وقوع اين محرّمات در جامعه اسلامي و به دست كسي كه خود را خليفه پيامبر و كاتب وحي مي پندارد، صحه گذاردند. و سپس چون براي امام (عليه السلام) مثل روز روشن بود كه معاويه هرگز به اين تعهدات پايبند نخواهد بود، عمداً اين مواد را در قرارداد صلح گنجاند تا در آينده، رفتارهاي معاويه را در معرض قضاوت مردم بگذارد وتوجه آنان را نسبت به ماهيت ضد ديني معاويه برانگيزاند. در واقع امام با اين صلح نامه يك شكست قطعي را براي خود، به يك پيروزي حتمي و ماندگار در هميشه تاريخ مبدل ساختند.
حجت الاسلام والمسلمين صافي اصفهاني در ادامه خاطرنشان كرد: عامل اصلي پذيرش صلح از سوي امام حسن (عليه اسلام)، عدم همراهي و فداكاري مردم، به ويژه خواص بود كه ناشي از دنياگرايي و راحت طلبي آنان بود و به بروز رفتارهايي چون پيمان شكني، خيانت وحتي چند نوبت ترور نافرجام امام انجاميد. بازتاب اين رفتارها، موجب تنها ماندن امام، نااميدي از وصول به هدف به وسيله جنگ و پذيرش ترك مخاصمه بود.من مي خواهم نسبت به تكرار اين پديده در عصر حاضر هشدار دهم.
وي افزود: امروز نيز اگر خداي ناكرده، روزي رهبري با عدم همكاري و وفاداري مردم و دنيازدگي و خيانت خواص مواجه شوند و به عقب نشيني از شعارها و اقدامات استكبار ستيزانه مجبور شوند، جامعه آبستن حوادث دردناكي همچون واقعه حرّه و كربلا خواهد شد.
در واقع اين علي (عليه السلام) نبود كه تنها ماند، آن گونه كه شعار مي دهيم ما اهل كوفه نيستيم! علي تنها بماند!؛ تنها ترين سردار تاريخ، امام مجتبي (عليه السلام) بودند! و تنهايي او و فراهم آمدن عرصه براي زوزه ها و عربده هاي ميمون هاي اموي، جامعه اسلامي را صدها سال به عقب راند و با آنان كاري كرد كه جاهليت ماقبل اسلام هم بر آنان فخر بفروشد! و امروز هم به جرأت مي گويم كه بسياري از انحطاطات جهان اسلام، مولود همان تنهايي است. اما مباد كه تنهايي ولي فقيه نيز در اين روزگار، ما را به جاهليت تأسف بار ماقبل انقلاب سوق دهد و برآن همه خون ها كه در اين راه ريخت ،خط بطلان كشد و بار ديگر زوزه سگ هاي دست آموز آمريكا و اسرائيل ،در اين كشور طنين انداز شود!؟
صافي اصفهاني،امام مجتبي (عليه السلام) را تنها پيروز اين جنگ وصلح و معاويه وجريان فتنه را تنها بازنده و روسياه هميشگي اين جنگ وصلح دانست و گفت: پس از انعقاد صلح، وقتي سران دو طرف به كوفه آمدند، معاويه براي مردم سخنراني كرد. او بالاي منبر رفته و گفت: « به خدا اي مردم ! من براي بر پا داشتن نماز با شما نجنگيدم. جنگ من نه به دليل روزه بود، نه حج و نه پرداخت زكات، تنها انگيزه من از نبرد با شما حكومت بر شما بود؛ چه ناراحت شويد و چه خشنود. بدانيد كه من هر پيماني را كه با حسن بن علي بسته ام، زير پا گذاشته و به آن پايبند نخواهم بود»
حجت الاسلام صافي اضافه كرد، معاويه بر خلاف مفاد صلح نامه، نخست بر اعمال فشار، تهديد و شكنجه مردم كوفه و بصره و به ويژه علويان و پيروان امام افزود.شهادت سرداران اسلام به دست معاويه، شكنجه و تهديد آنان و حذف نام شيعيان از دفتر بيت المال و ديگر فشارها كه پس از پيمان صلح صورت گرفت، وجدان هاي خواب آلوده را بيدار و از حكومت نفاق اموي پرده برداشت و مردم دست بر پشت دست زدند و آه از نهاد برآورند كه اي كاش امام مجتبي(ع) را به اميد اسلام معاويه تنها نگذاشته بودند. و اين همان هدف دومي بود كه امام حسن (عليه السلام) پيش بيني كرده بودند.
معاون فرهنگي تبليغي دفتر تبليغات اسلامي اصفهان تصريح كرد، امام (عليه السلام) روزهاي سختي را در كوفه مي گذراند. بهترين ياران او كه گذشته درخشاني در زمان علي (عليه السلام) داشتند، تحت تعقيب قرار گرفته و به شهادت رسيدند. طلايه داراني چون «حجر بن عدي»، «رشيد هجري» و «ميثم تمار» از آنان بودند. امام عليه السلام پس از ديدن بي وفايي ياران و فشار دستگاه بني اميه بر او، كوفه را به مقصد مدينه ترك كرد و به انتظار روزي نشست كه مردم فرجام كارشان را ببينند و به خود آيند؛ همان هايي كه با كنار آمدن با دشمن دينشان، دو امام بزرگ خويش را خانه نشين كرده بودند. اما هدف امام مجتبي (عليه السلام) فراتر از آن بود كه به شناخت حقايق در زمان خود او برسند.
وي در پايان خاطر نشان كرد، آثار ارزشمند صلح امام (عليه السلام) همچون حفظ دين و مصلحت امت پيامبر، بقاي نظام امامت و حفظ حيات شيعه ،نشان داد كه اين صلح، كارآمد، برابر با پيروزي، هوشيارانه، براساس حفظ خط مشي اصلي و بر طبق رعايت مصالح امت اسلامي بود.