به گزارش روابط عمومي دفتر تبليغات اسلامي اصفهان، حجت الاسلام والمسلمين علي اكبر صافي، معاون فرهنگي تبليغي دفتر اصفهان در گفتگو با روابط عمومي اين دفتركه به مناسبت سالروز شهادت حضرت صديقه كبري سلام الله عليها ترتيب يافته بود، مصحف فاطمه زهرا(س) را يكي از ابعاد شگفت در بين مقامات علمي و معنوي حضرت فاطمه زهراء(س) دانست و گفت: وجود مقدس فاطمه (عليهاالسلام)، سرّي از اسرارمكنون الهي است و شناخت مقام بلندش و دسترسي به ابعاد با عظمت اين مقام قدسي براي ما انسانهاي خاكي ممكن نيست، افزون بر اينكه، گوشه هاي بسياري از زندگاني اش ،چون دُرّ، در صدف ، مخفي و پنهان مانده است.
يكي از اين مقامات علمي وملكات روحي فاطمه ي زهرا عليها السلام كه ابعاد عظيم آن برعقول آدميان همچنان پوشيده ومخفي مانده است وتنها فرزندان آن حضرت برآن وقوف وآگاهي داشته واز آن بهره مند شده اند،أثر بسيار ارزشمند واعجاب برانگيز مصحف فاطمه (عليهاالسلام) است؛ نوشتار مقدسي كه سرچشمه ي جوشان معارف و دانش هايي است كه از طريق فرشته ي مقرَّب الهي بر او نازل شده وبه قلم قرآن نگار حضرت بوتراب بر صفحه نقش بسته وهمانند قبر مطهرش رازي است كه در پرده مانده و در اختيار خاكيان نيست.
اين صحيفه ي ارزشمند درحقيقت درسنامه ي امامت و ولايت وپرونده ي تمام نماي گذشته وحال وآينده ي دنياي آفرينش وراهنماي مُلك وملكوت وغيب وشهود است.
صافي اصفهاني در توضيح محتواي اصلي اين صحيفه ارزشمند گفت:
چنانچه مي دانيد علم خداوند متعال كه داناي مطلق است، محدود به زمان نيست و گذشته و حال و آينده در نزد او يكسان است. همچنين اووعده فرموده كه اين دانش و حكمت را كه تنها در اختيار او وخارج از حصار زمان است ، به هركس كه اراده كند ، عطا مي كند. « يؤتِي الحكمة من يشاء و من يؤتِ الحكمة فقد أوِتيَ خيراً كثيراً. »
وي افزود: اين دانش و اسرار الهي در حد اعلاي آن به پيشوايان دين ارزاني شده است و مصحف فاطمه (سلام الله عليها) مصداق بارزي ازاين معارف و دانش هاي خدايي است كه به زهراي مرضيه (سلام الله عليها) الهام شد و به عنوان اسرار امامت در اختيار امامان معصوم (عليهم السلام) قرار گرفت. بنابراين علوم و حكمت هاي موجود در مصحف فاطمه (سلام الله عليها) ،محدود به زمان و مكان نبوده و قابل قياس با سنخ دانش هاي محدود ومحصور بشري نيست.
وي در توضيح چگونگي پيدايش مصحف فاطمه (عليهاالسلام) گفت:زهرا (عليهاالسلام) پس از رحلت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) حدود سه ماه ، در جهان زندگي كرد. در اين مدت بسيار كوتاه كه دوره ي صبر و استقامت ، حمايت از حريم ولايت و در عين حال حزن و اندوه زهراي مرضيه بود ؛ جبرئيل امين بر او فرود آمد و بااخباري كه از منزلت پدر بزرگوارش در نزد خدا و نيز آينده ي جهان و تاريخ اسلام و تشيُّع ايراد نمود ، كتاب ارزشمندي به نام «مصحف فاطمه (عليهاالسلام)» براي امامان معصوم (عليهم السلام) به يادگار ماند.توجه شما را به دو روايت در اين خصوص جلب مي كنم:1- امام صادق (عليه السلام) در پاسخ به محدثاني كه درباره ي مصحف فاطمه (سلام الله عليها)سؤال كردند ،پس از لحظاتي سكوت، فرمود:…حضرت فاطمه مدّت هفتاد و پنج روز بعد از رحلت پدر بزرگوارش زنده و به علّت از دست دادن پدر خويش دچار غم و اندوه شديدى بود. جبرئيل نزد آن بانوى معظّم مىآمد و به وى تسليت مىگفت و خاطر او را آرام مىكرد، وى را از مقام و مكان پدر بزرگوارش آگاه مىنمود. و آن حضرت را از مصايبى كه بعدا فرزندانش بدانها دچار مىشوند، مطّلع مىكرد و حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام آن مطالب را مىنوشت و اينمصحف فاطمه است.2- حمَّادبن عثمان مي شنود كه امام صادق عليه السلام مي فرماينددر مصحف فاطمه ديدم كه زنادقه به سال 128 ظهور مي كنند ؛لذا از امام مي پرسدكه مصحف فاطمه چيست؟ امام چنين مي فرمايد: خداوند متعال زماني كه روح پيامبر را قبض نمود ، از اثر رحلت پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) بر فاطمه (سلام الله عليها) اندوهي وارد شد كه جز خداي عزوجل كسي نمي داند چه حزني بود! لذا خداوند فرشته اي را به سوي او فرستاد تا غم و اندوهش را برطرف نمايد و با او سخن گويد. فاطمه (ازآنروكه همزمان قادر به حفظ وضبط آن حقايق نبودندويا از مصاحبت آن فرشته در تنهايي وانفراد، در هراس بودند) به اميرمؤمنان شكوه نمود و علي (عليه السلام) فرمود : هر وقت ورود فرشته را احساس كردي و صدايش را شنيدي به من بگو و مرا از سخنانش آگاه كن. بنابراين اميرمؤمنان (عليه السلام) آنچه را مي شنيد، مي نوشت تا آنكه از سخنان و گزارشهاي نوشته شده ، مصحفي به وجود آمد.سپس امام فرمود: همانادر مصحف چيزي از حلال وحرام نيست،بلكه در آن دانش آينده ي جهان است.
با دقت در اين دو حديث شريف ،سه نكته را درمي يابيم:يكي اينكه مصحف فاطمه (سلام الله عليها) در فاصله ي زماني پس از رحلت پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) تا شهادت صديقه ي طاهره (سلام الله عليها) به وجود آمده است، دوم مصحف فاطمه (سلام الله عليها) سخن پروردگار است كه توسط جبرئيل امين (عليه السلام) به فاطمه ي زهرا (سلام الله عليها) الهام شده است، و سوم اينكه مصحف فاطمه (سلام الله عليها) به دست مبارك امير مؤمنان (عليه السلام) نوشته شده است.
وي در ادامه اين گفتگو به سرنوشت مصحف فا طمه عليهاالسلام اشاره كرد و گفت: مصحف فاطمه (سلام الله عليها) به عنوان دائره المعارف غيب الهي وگنجينه اسرار رسالت و امامت ، تنها در دست ائمه ي معصومين (عليهم السلام) به يادگار ماند و در بين حجت هاي خدا در روي زمين يكي پس از ديگري دست به دست گشت .اين بزرگواران همواره به داشتن اين ارثيه ي معنوي ارزشمند افتخار نموده و در اختيار داشتن آن را يكي از نشانه هاي امامت دانسته اند.امام رضا (عليه السلام) وقتي علامت و نشانه هاي امام معصوم را شمارش كرد، فرمود:« و يكونُ عندَه مصحفُ فاطِمة (سلام الله عليها) »مصحف فاطمه (سلام الله عليها) در نزد او از نشانه هاي امامت مي باشد.
روايات بسياري دلالت دارد بر اينكه «جامعه» ، «جفر» و «مصحف فاطمه (سلام الله عليها)» در نزد ائمه است كه در فرصت مناسب به آنها مراجعه و مشكلات و نيازهاي فكري و علمي انسانها را حل مي كردند. تمام اين آثار گنجينه هاي گرانبهايي از معارف ربوبي واسرار و دانش هاي الهي است كه تصور آنها در افكار مادي ذهن بشر نمي گنجد.باشد كه در دوران بلوغ كامل عقول بشري وآستانه ي ظهور آخرين منجي الهي ،شاهد رونمايي اين صحيفه ي قدسي وبهره برداري همه ي جوامع بشري از آن باشيم.
صافي در پايان اين گفتگو به طرح شبهه اي در ارتباط با اين اثر گرانسنگ و مذخور شيعه كه به تعبير رهبر فقيد انقلاب از افتخارات شيعه محسوب مي شود ،پرداخت و گفت: از دير باز در مواجهه با اين پديده ي شگفت ووديعه ي گرانسنگ الهي ،برخي از معاندان بر شيعه خرده گرفته اند كه آنان قائل به قرآن ديگري هستند! و ممكن است در عصرحاضر نيز چنين اتهاماتي را وارد كنند و ناآگاهانه ذهنيت سوئي را نسبت به شيعيان در اذهان عمومي مسلمانان ايجاد نمايندوآنان رابه باد انتقاد بگيرند. اين انتقادهاي ناصواب و اهانت هاي ناروا، ممكن است از چند چيز نشأت گيرد:1- عدم رجوع به متون و منابع حديثي و جوامع روايي شيعي و ناآگاهي و عدم اطلاع ازمفاد ومحتواي مصحف فاطمي 2- عناد و لجاج نسبت به انديشه هاي اسلام ناب و باورهاي اعتقادي و معارفي كه از طريق حجت هاي خدا در روي زمين يعني امامان معصوم (عليهم السلام)، به مردم موهبت شده است. 3- ذهنيت و تصوري كه پس از رحلت پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله و سلم) در اذهان مسلمانان حتي اصحاب و ياران پيامبر از كلمه «مصحف» بود. چرا كه «مصحف» بيشتر به لوح هايي از آيات قرآن اطلاق مي شد و در آن زمان مصحف هاي متعددي وجود داشت و معمولا آن هارا به كاتبان ودر اختيار دارندگانشان، نسبت مي دادند. مثلا به اعتبار اين كه امير مؤمنان علي (عليه السلام) از كاتبان وحي بودند ، به قرآن ايشان مصحف علي (عليه السلام) مي گفتند. البته اكنون نيز اطلاق « مصحف » بر قرآن مجيد، شهرت بسيار دارد،امّا اين طور نبوده ونيست كه تنها از نوشته هاي آيات قرآن به مصحف تعبير شود.به عبارت ديگر شهرت استعمال مصحف در كتاب شريف قرآن، انصراف آن از معناي عام لغوي به معناي خاص اصطلاحي را درپي نداشته است.، بلكه دراطلاق اين لفظ ،معناي لغوي آن يعني مجموعه ي صحيفه هاي نوشته شده بين دو جلد كه به صورت كتاب درآمده،مورد نظر است.
بنابراين به مجموعه ي صحيفه ها و نوشته هايي كه در موضوعات و مطالبي غير از آيات قرآن نوشته شده باشد نيزمصحف اطلاق مي گردد و مصحف فاطمه (سلام الله عليها) به همين اعتبار است.ابوبصير مي گويد : در محضر امام صادق (عليه السلام) بودم وضمن سؤالاتي، از مصحف فاطمه (ع) پرسيدم : فرمود:…. سه برابر قرآنتان است! ،ولي به خدا قسم حتي يك حرف از قرآن شما هم در آن نيست!چيزي است كه خداوندبرفاطمه (ع)املا وبه سوي او وحي نموده است.
اين حديث تصريح مي نمايد كه مصحف فاطمه (سلام الله عليها) از نظر مقدار و حجم سه برابر قرآن است، ولي از نظر محتوي و مطالب حتي يك حرف از ظاهر قرآن هم در آن وجود ندارد.