عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

عنوان منو

جایگاه علامه مجلسی(ره) در نزاع میان اخباری‌ها و اصولیون

رئیس مؤسسه آموزش‌های تخصصی حوزه علمیه اصفهان گفت: در نزاع میان اخباری‌ها و اصولیون، نمی‌توان علامه مجلسی را اخباری معتدل خواند و همان‌طور نمی‌توان مزلزل بین اصولیت و اخباریت دانست. البته در قیاس بین اصولیت و اخباریت، اگر اصولی تندرو نباشد، قطعاً اصولی است.

به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان، حجت‌الاسلام و المسلمین مجید هادی‌زاده، رئیس مؤسسه آموزش‌های تخصصی حوزه علمیه اصفهان در سمینار بررسی اندیشه‌های علمی علامه محمدباقر مجلسی که روز گذشته، ۲۸ مردادماه در سالن اجتماعات مقبره علامه مجلسی برگزار شد، اظهار کرد: نزاع میان اصولی‌ها و اخباری‌ها در قرن ۱۱ بسیار شدت گرفت؛ یعنی گاهی برای نیم قرن عالمی را به صدر می‌آورد و گاه برای مدت طولانی یک نفر را با همه آثار و تألیفات از صحنه روزگار محو می‌کرد. این نزاع در آن دوره بسیار سنگین بود و ما در این نشست، بر علامه مجلسی متمرکز می‌شویم که یکی از چهره‌های برجسته آن دوره بود.

وی ادامه داد: شیخ جعفر کبیر در کتاب «الحق المبين في تصويب المجتهدين و تخطئة الأخباريين»، ۳۰۰ تفاوت میان اخباری‌ها و اصولی‌ها قائل شده است که برخی نیز این تفاوت‌ها را در ۵۴ نوع خلاصه کرده‌اند. به‌طور کلی، نزاع‌های بسیاری در این‌باره وجود دارد.

رئیس مؤسسه آموزش‌های تخصصی حوزه علمیه اصفهان گفت: اصل مطلب این است که علامه مجلسی با همه عظمت خود و تابع و دنباله‌رو نبودن، با تأمل شخصی‌اش به کدام مبنا رسیده است؟ آیا مبانی اصولیون را پذیرفته یا مبانی اخباریون را پسندیده است؟ اهمیت این مسئله در این است که اگر شخصی در تراز علامه مجلسی که کاملاً آزاداندیش و مستقل بود، در کفه یک طرف قرار گیرد، باعث ارزشمندی آن کفه خواهد شد.

وی با بیان اینکه برخی در این‌باره کلی‌گویی‌ کرده‌اند، گفت: مرحوم مصلح‌الدین مهدوی در صفحه ۲۳۶ زندگینامه علامه مجلسی، به اختصار گفته: «علامه اخباری یا مجتهد خالص نیست»، یا در دایرةالمعارف تشیع، جلد ۲، صفحه ۱۱ آمده است که ایشان اخباری معتدل بود. در اینجا سؤال این است که اخباری معتدل به چه معناست و چه کسی اخباری معتدل نیست؛ ولی به این مسائل رسیدگی نشده است. در میان نزاع‌های موجود بین اخباری‌ها و اصولیون، پنج مطلب اساس اختلاف میان این دو تفکر را تشکیل می‌دهد. با مشاهده آرای علامه مجلسی در میان آنها و بدون کلی‌گویی، می‌توان نتیجه گرفت که علامه با وجود آزاداندیش بودن، کدام یک از طرفین نزاع را دقیق‌تر و بهتر یافته و آن را پذیرفته است.

نظر علامه مجلسی درباره تصوف

هادی‌زاده در خصوص نامه علامه به شخصی که از ایشان در باب تصوف پرسیده بود، توضیح داد: سؤال آن شخص این بود که «تصوف را چگونه می‌یابید؟» علامه در پاسخ کمی حوزه بحث را گسترش داده و فقط به تصوف اکتفا نمی‌کند. بابی از آن درباره اصولیت و اخباریت، نص صریح سخن ایشان است، به این ترتیب که مرحوم محمد معصوم شیرازی در کتاب «طرائق‌الحقایق»، جلد یک، صفحه ۲۸۱ آورده: «مسلک حقیر در این باب، رأفت است. افراط و تفریط در جمیع امور مذموم است و بنده مسلک جماعتی را که گمان‌های بد به فقهای امامیه می‌زنند و ایشان را به علت تدین متهم می‌دانند، خطا می‌دانم و ایشان اکابر دین بوده‌اند.» برای مثال، می‌دانیم که مرحوم ملاامین به‌ویژه درباره علامه حلی بدترین توهین‌ها را روا می‌دارد؛ تا جایی که ممکن است، علامه حلی را تحقیر می‌کند و قصد کوچک کردن ایشان را دارد؛ بنابراین سخن علامه مجلسی به چنین قضیه‌ای برمی‌گردد.

وی اظهار کرد: در ادامه سخن علامه مجلسی آمده است: «مسلک گروهی که ایشان را پیشوا قرار می‌دهند، مخالفت با ایشان را در هیچ امر جایز نمی‌داند.» در ادامه، دیدگاه اخباری‌ها را که به اصولیون توهین می‌کنند، صحیح نمی‌داند. صاحب دیدگاه بودن علامه بسیار مهم است؛ چنانکه مشاهده می‌کنیم در جایی به صراحت از اصولیون، چهار مرتبه و از اخباریون، یک مرتبه دفاع می‌کند؛ ولی از صحبت هیچ‌کدام نتیجه‌گیری نمی‌کند، بلکه به تفسیر و بررسی هر کدام از این مبانی می‌پردازد و با بررسی شخصی به دیدگاهی می‌رسد.

رئیس مؤسسه آموزش‌های تخصصی حوزه علمیه اصفهان ادامه داد: آنچه علامه مجلسی سرانجام انتخاب می‌کند، چیزی نیست که از مبانی اجتهاد عبور کرده باشد، بلکه می‌گوید: «باید مبانی اجتهاد را با دست‌مایه‌های روایی تلطیف کرد و در هیچ کدام از این دو نباید تندروی کرد؛ نه نفی اجتهاد و نه اخبارگرایی تندروانه.» علامه هیچ کدام از این موارد را نمی‌پذیرد.  

حجیت عقل از دیدگاه علامه مجلسی

وی درباره اولین مطلب مورد اختلاف بین اصولیون و اخباریون بیان کرد: اولین مورد، میزان حجیت عقل در مسائل دینی است؛ اصطلاحی عام مبنی بر اینکه عقل در ادراک ما از عالم، واقع‌نمایی دارد یا صرفاً وسیله‌ای است که می‌تواند ما را به عالم خارج مرتبط کند، ولی واقع‌نمایی ندارد. از این گذشته، آنچه بیشتر به مسئله شناخت معروف است و میان حکمای یونان بسیار رواج داشته، این است که عقل چه میزان در مسائل دینی حجیت دارد؟ علامه مجلسی در بحارالانوار، صفحه ۳۱۴ از جلد ۲ می‌گوید: «ائمه(ع) باب عقل را بعد از معرفت امام مسدود کرده‌اند.» عقل ما در معارف دینی فقط در شناخت امام به کار می‌آید.

هادی‌زاده افزود: اگر عقل امام را شناخت، باب بر آن مسدود است؛ از اینجا به بعد فقط باید از امام تبعیت و عزمش را جزم کند تا در همه امور، از ایشان تبعیت شود؛ همچنین از تکیه و اعتماد کردن به عقول ناقص در هر بابی نهی کرده‌ و این مطلب را برای اصول عقاید نیز قائل است، به‌طوری که ادله عقلی فقط در جایی حجیت دارد که منتخب نفوس مقدس باشد. این مسئله در بحارالانوار، جلد اول، صفحه ۹۳ و کتاب مرآة‌العقول، جلد ۲، صفحه ۲۶۸ بیان و در همان ابتدای رساله اعتقادات، نسبت به عقل چنین موضع‌گیری‌ای مطرح شده است. عقلی حجیت دارد که صریحاً متخذ از کتاب و سنت باشد.

وی در توضیح مورد دوم گفت: درباره حجیت ظواهرالقرآن بدون مراجعه به حوزه احادیث، اختلاف شدید میان اخباریون و اصولیون وجود دارد. اخباری‌های منصف‌تر گفته‌اند که کتاب خدا اگر مفسر روایی ندارد و برای مثال نمی‌دانیم منظور از یک آیه چیست، باید بر آن توقف کرد. دسته‌ای از اخباریون افراطی‌تر گفته‌اند که اگر روایتی در تفسیر آیه وارد نشده، نه تنها نباید توقف کرد، بلکه باید آن را به گونه‌ای از حوره معارف حذف کرد؛ یعنی هیچ‌گونه حجیتی برای ما پیدا نمی‌کند. برای مثال، ملاامین در کتاب «الفوائدالمدنیه»، صفحه ۴۷ و مرحوم شیخ یوسف در صفحه ۳۷ «الحدائق‌الناضرة» معنای آن را توضیح داده‌اند؛ ولی علامه مجلسی در اینجا کاملاً با اخباری‌ها مخالف و صددرصد به اصولی‌ها نزدیک شده است.

رئیس مؤسسه آموزش‌های تخصصی حوزه علمیه اصفهان با بیان مثالی در این‌باره توضیح داد: در ابتدای بحارالانوار، علامه مجلسی آیات قرآن کریم را ذکر و برداشتی را که از این آیات می‌توان داشت، بیان کرده و سپس وارد حوزه روایات می‌شود؛ یعنی کاری انجام می‌دهد که اخباریون کاملاً آن را محکوم می‌کنند. اخباریون به‌ویژه قشر تندرو، حتی کتاب «تفسیر الصافی» نوشته محمدمحسن فیض کاشانی را از کتب ضلال به شمار آورده‌اند، به این دلیل که اگرچه این کتاب تفسیر روایی است، ولی در بعضی از بخش‌ها فرمایشات مرحوم فیض را بیان کرده؛ یعنی روایت مستقیم نداشته و ایشان از خودش بیان کرده است.

وی ادامه داد: شاید عبارات مرحوم فیض، روایی صریح نیست، ولی مفاد آیات است؛ اخباری‌ها معتقدند که باید دقیقاً عین عبارات باشد و نباید از خودش سخن بگوید؛ بنابراین عمل علامه مجلسی خلاف اعتقاد اخباری‌ها بود؛ زیرا در ابتدای هر بابی که در آن آیه‌ای بوده، آیات را ذکر کرده و فقط به روایات معتقد نبوده است. این مبنا را به‌طور کامل در صفحه ۱۹، جلد اول از کتاب «ملاذ الاخيار في فهم تهذيب الاخبار» شرح می‌دهد که تا صفحه ۲۴ ادامه می‌یابد.

اصولی بودن علامه مجلسی در باب شبهات تحریمیه

هادی‌زاده با بیان اینکه مطلب سوم به بحث درباره شبهات تحریمیه پرداخته است، گفت: همه اخباری‌ها بین حرام و غیرواجب، احتیاطی و اصولی‌ها برائتی هستند. در اینجا علامه مجلسی صریحاً برائتی شده و کل مبانی اخباریون را ترک کرده است. در آن روزگار، کتاب «شجرة‌الدخان» به تازگی وارد حوزه تمدنی ما شده بود. درواقع، در سال ۹۹۹ توتون وارد شام شد، سپس از آنجا به جنوب خلیج فارس و ایران آمد و در نهایت، حدود سال ۱۰۳۰ در این مناطق توتون و تنباکو پیدا شد.

وی توضیح داد: اخباریون معتقد بودند که یک طرف آن حرمت و طرف دیگر قباحت است؛ بنابراین جزو شبهات تحریمیه به حساب می‌آید و ما نیز قائل به حرمت هستیم؛ ولی اصولی‌ها می‌گفتند که شبهه تحریمیه است و ما قرب برائت هستیم؛ در نتیجه می‌توانیم مورد استفاده قرار دهیم. این واقعه شهرت یافته که علامه مجلسی بر بالای منبر امر کرد که قلیان بیاورند و استعمال کرد؛ یعنی با قاطعیت در مقابل اخباریون ایستاده و اعلام کرده در این شبهه تحریمیه که محل نزاع بین اخباریون و اصولیون است، صددرصد با اصولیون موافق است و بر سر منبر قلیان می‌کشد تا همه ببینند؛ بنابراین در سومین مورد به‌عنوان شبهات تحریمیه، علامه مجلسی نه‌ تنها از نظر علمی، بلکه از نظر اجتماعی و برخورد عملی نیز طرف اصولیون را گرفت.

رئیس مؤسسه آموزش‌های تخصصی حوزه علمیه اصفهان در توضیح چهارمین عامل نزاع میان این دو گروه تصریح کرد: به اعتقاد اخباریون، اگر به وجوب یا حرمت چیزی علم نداریم، فتوای آن «بغیر بما انزل اللّه» است؛ علم لازم است تا نظر دهیم و گمان کافی نیست. به‌طور کلی، اخباری‌ها با قضیه ظن خاصه و عامه مشکل دارند. ملاامین در کتاب «الفوائدالمدنیه» صفحه ۴۷، شیخ حر عاملی در کتاب «الفوائد‌الطوسیة»، صفحه ۳۲۴ و شیخ یوسف در کتاب «الدررالنجفية»، جلد سه، صفحه ۲۹۴ به‌طور مفصل به این قضیه پرداخته‌اند که اگر علم ندارید و مستمسک ظن یا ظنون هستید، حق ارفاق ندارید و حتماً باید توقف کنید. اشخاصی که نام برده شدند، به این قضیه اعتقاد دارند و به آن عمل می‌کنند.

وی بیان کرد: علامه مجلسی در این‌باره تمایل صددرصد به اصولیون دارد؛ یعنی از اخباری‌ها کاملاً جدا شده‌ است؛ زیرا در اصول و فروع، ظن شرعی را حجت می‌داند و به ظنون شرعی عمل می‌کند. البته علامه مجلسی در اینکه کدام دسته از ظنون، شرعی است و کدام نیست، صاحب مبناست و پیرو دیگران نیست؛ در نتیجه می‌تواند از خودش سخن بگوید، نوع ظنون را مشخص کند و پیرو اصولیون نباشد. البته در جزئیات امر با اصولی‌ها نیز صحبت دارد، ولی در کلیات مطلب کاملاً تابع آنهاست. در «مرآة‌العقول»، جلد اول، صفحه ۱۰۰ و بعد از آن صفحه ۲۰۰ در این دو حوزه با اصولی‌ها همراه است.

هادی‌زاده در توضیح آخرین مطلب اظهار کرد: اخباری‌ها معتقدند اخبار به چهار نوع صحیح، حسن، موثق و ضعیف تقسیم می‌شود. به اعتقاد آنها این امر مستحدثی ساخته و پرداخته علامه حلی است؛ ولی درواقع ربطی به ایشان ندارد؛ زیرا یک طبقه قبل از علامه حلی واقع، ولی به ‌هر حال به ایشان منتسب شد و بر همین اساس به علامه حلی توهین می‌کنند؛ به این ترتیب که یکی از مخترعات ایشان است، همه اختراعات هم بدعت و بدعت نیز یکسره فی‌النار است؛ بنابراین با این بدعت، علامه حلی فی‌النار است؛ ولی علامه مجلسی با اخباریون صددرصد مخالفت می‌کند.

به گفته وی، علامه مجلسی در این‌باره نه فقط کتاب رجال نوشته و مضامین این مطلب را تشریح کرده، بلکه در جلد اول کتاب «ملاذ الاخيار»، صفحه ۲۱، مبانی این مطلب را نیز به‌طور کامل توضیح داده است. «ملاذالاخيار» و «مرآة‌العقول» دو کتاب اصلی روایی ما هستند، علامه آنها را با همین معیار داوری می‌کند و در هر باب بیش از ۲۰ درصد حکم به صحت نمی‌کند. در ۸۰ درصد موارد نیز اگر کوتاه بیاید، می‌گوید موثق است. حکم به تضعیف در صحبت ایشان بسیار شایع بوده و در اینجا از اخباری‌ها فاصله گرفته است.

رئیس مؤسسه آموزش‌های تخصصی حوزه علمیه اصفهان در توضیح این مطلب گفت: علامه مجلسی در جلد اول کتاب «ملاذ الاخيار»، صفحه۲۱ به بیان مبانی این مسئله پرداخته، درباره آن کتاب رجال هم نوشته و هر کاری را که علامه حلی به‌صورت عملی در خصوص همه روایات انجام نداده، در «مرآة‌العقول» و «ملاذ الاخيار» انجام داده است؛ یعنی تک تک روایات را با معیاری که اخباری‌ها بدعت و فی‌النار می‌دانند، بررسی می‌کند. به‌طور کلی، شاید ۱۰ درصد حکم به تصحیح قطعی می‌دهد، البته علامه مجلسی کمی در این قضیه تند رفته است؛ یعنی اگر با معیار و ملاک فقهی ایشان نگاه کنیم، در این رابطه باید به ظنون عامه مراجعه کرد؛ زیرا انصافاً با مبنای ایشان چیزی برای فقیه باقی نمی‌ماند و شاید به همین دلیل فقه مبسوط ننوشته است.  

وی تصریح کرد: در مجموع پنج قضیه‌ای که بیان شد، علامه مجلسی فقط در یک زمینه با اخباری‌ها سازگار و در چهار زمینه با اصولی‌ها هماهنگ و یا از آنها هم جلوتر رفته است؛ یعنی جایی پا نهاده که خود اصولی‌ها هم به آن وارد نشده‌اند. با این تفاسیر نمی‌توان علامه مجلسی را اخباری معتدل خواند و همان‌طور نمی‌توان مزلزل بین اصولیت و اخباریت دانست. ایشان مردی صاحب معنا و اندیشه بود؛ ولی چون کتاب فقه ننوشته، اندیشه‌اش هم استخراج نشده است. البته در قیاس بین اصولیت و اخباریت، اگر اصولی تندرو نباشد، قطعاً اصولی است.

هادی‌زاده در پایان گفت: کتاب «علامه مجلسی، اخباری یا اصولی؟» درواقع مقاله‌ای‌ست که علی ملکی میانجی در کیهان اندیشه نوشت، سپس نقدی به آن وارد شد و نویسنده آن نقد را پاسخ داد. در نهایت، انتشارات «دلیل ما» همه این مطالب را به هم ملحق و در یک جلد چاپ کرد. این کتاب اصلاً در مسیری که راجع به آن صحبت کردیم، وارد نشده؛ یعنی به این پنج نقطه اختلاف اشاره نکرده است، ولی مطالعه آن فواید بسیاری دارد.

مشاهده در خبرگزاری ایکنا
مشاهده در خبرگزاری فارس
مشاهده در خبرگزاری ایمنا

 

 

مطالب مرتبط

نظرات

دیدگاه های ارسال شده پس از تایید منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *