ما با چشم پوشی از مباحث سیاسی سعی می کنیم نحوه مواجهه با شهادت این شهید عزیز را در ترازوی اخلاق قرار دهیم و ببینیم آیا اخلاق همیشه طرفدار گذشت است یا انتقام هم موضوعی اخلاقی تلقی می گردد؟
انتقام از ریشه «ن ـ ق ـ م» و در لغت به معناى انکار کردن، کینه کشیدن، کیفر دادن، مؤاخذه همراه با کراهت و مبالغه در کیفر و عقوبت آمده است.(1) در اصطلاح به عقوبتى خاص اطلاق مىشود؛ یعنی فرد در برابر کسى که به او بدى کرده به همان اندازه یا بیشتر بدى کند.(2) همچنین انتقام گاهی به انسان نسبت داده مىشود و گاهی به خداوند. تفاوت آنها در این است که انتقامهای بشرى بیشتر در پى زیانى است که فرد بر اثر عجز از ناحیه دشمن دیده و بدینوسیله مىخواهد ناکامى و شکست خود را جبران کند اما انتقام الهى بر اثر آسیب دیدن خداوند یا براى تشفى خاطر نیست بلکه انتقام او به معناى کیفر دادن گناهکاران بر اساس حق و عدالت است.(3)
حس انتقامجویی یک اصل حیاتى است که خداوند آن را در وجود همه انسانها به ودیعه نهاده است؛ لیکن بهرهورى از این حس خدادادى به تناسب مورد، داراى احکام و وجوه گوناگونى است که مىتوان آن را به انتقام لازم، مجاز و ناپسند تقسیم کرد.
انتقام لازم:
انتقامى است که بر اساس معیار عقلانی انجام مىپذیرد و آن انتقام اجتماعى است که غرض از آن، حفظ نظام و احقاق حق عمومی است. اسلام با هرگونه ظلم و تعدى، به فرد یا جامعه مخالف است. ازاینرو مقابله با ستمگران و گرفتن حق مظلومان را امرى ممدوح و گاه واجب مىشمارد.
قرآن کریم درآیات 14و 15 سوره مبارکه توبه به مسلمانان فرمان مىدهد که با کافران و مشرکان نبرد کنند تا ضمن رفع شرک و کفر از روى زمین، خشم مؤمنان ستمدیده فرونشسته و دلهای آنان تشفى یابد.
انتقام مجاز:
اگر ستم و تجاوز متوجه شخص انسان شده باشد و انتقام گرفتن او پیامدى براى دیگران نداشته باشد این کار جایز و روا خواهد بود؛ بدین معنا که انسان در اینگونه موارد، بین گرفتن انتقام از ظالم یا عفو او مخیر است:
«کیفر بدی، مجازاتی است همانند آن و هر کس عفو و اصلاح کند پاداش او باخداست»(4)
حضرت امام زینالعابدین(ع) میفرمایند: «حق کسى که به تو بدى کرده این است که او را عفو کنى ولى اگر مىدانى عفو او سبب زیان مىشود مىتوانى انتقام بگیرى.»(5)
انتقام مذموم و ناروا:
قسم دیگری از انتقام وجود دارد که انتقام منفی، مذموم و ناروا محسوب شده و درست در مقابل یکى از بزرگترین فضائل اخلاقى یعنی عفو و گذشت قرار میگیرد.
اگر انتقام، برخاسته از تعصبهای جاهلانه، دشمنیهاى ناروا و همراه با تجاوز و تعدى باشد ناروا و مذموم است؛ زیرا در این انتقامها نهتنها حقى احقاق نشده و ظلمى برطرف نمىگردد بلکه موجب تضییع حقوق دیگران و منشأ ظلم و فساد خواهد گشت. انتقامى که در روایات و کتب اخلاقى از رذایل اخلاقى شمردهشده و مؤمنان از آن نهى شدهاند همین قسم از انتقام است.
نتیجه آنکه بین رحمت اسلامی و انتقام، تناقضی نیست بلکه هرکدام باید در جایگاه خودش استفاده شود. درصورتیکه ظلم و بدى متوجه حقوق عموم بوده و گرفتن انتقام موجب جلوگیرى از ظلم، فساد و ناامنى شود دین اسلام، گرفتن انتقام را لازم دانسته و بر آن تأکید کرده است؛ اما آنجا که حقوق فردى در میان است و گذشتن از انتقام، مفسدهاى در پى ندارد اسلام عفو را از انتقام بهتر دانسته و کسانى را که از حقوق خویش بگذرند مستحق پاداش و اجر الهى دانسته است. بنابراین اگر اسلام رحمت دارد،عزت و زیر بار ظلم نرفتن هم دارد همانگونه که خدا اگر ارحمالراحمین است منتقم و قاصم الجبارین هم هست.
پینوشت:
1. مفردات راغب، ص 822
2.تفسیر المیزان، ج12، ص86
3. همان، ص 87
4.شورى، آیات 40 ـ 41
5. بحارالانوار، ج71، ص 9
*کارشناس اخلاق و مبلغ تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان
مشاهده در پایگاه خبری صاحب نیوز
مشاهده در خبرگزاری برنا
مشاهده در خبرگزاری شبستان
مشاهده در خبرگزاری موج