بنابراین کوتاهی در امر تربیت فرزند گناهی بس بزرگ است که سبب ضرر و زیان در قیامت می شود. پیامبر خدا (ص) فرمودند: هیچ پدری به فرزندش، هدیهای بهتر از تربیت نیکو، پیشکش نکرده است.
تربیت فرزند نیاز به آگاهی، وقت گذاشتن والدین در امر تربیت، عملکرد و هماهنگ بودن والدین، تسلط بر شیوههای تربیتی و شناخت مراحل رشد و خصوصیات سنی فرزند است. از این رو، حجت الاسلام و المسلمین محسن دهقانی، استاد حوزه و دانشگاه و مبلغ تخصصی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان به قسمتی از خطاهای تربیتی والدین میپردازد و میگوید: خطا از باور نشأت میگیرد بنابراین به دلیل نقش مهم باور در تعیین رفتارها، هر پدر و مادری باید با باورهای صحیح و غلط در امر تربیت آشنا شوند تا در نحوه برخورد با فرزند دچار رفتار اشتباه نگردند.
فرزندان حق اظهار نظر دارند
وی ادامه میدهد: فرزند باید مطیع والدین باشد و حرمت والدین را نگهدارد، با پدر و مادر خود مشاجره نکند و صدای خود را بالاتر از صدای والدین نبرد. اما اینها وظیفه فرزند است و در مقابل، والدین هم وظایفی دارند. والدین باید به فرزند اجازه حرف زدن و ابراز نظر بدهند و به نظرات فرزند احترام بگذارند. والدین بر این باور نباشند که فرزند حق نظر دادن ندارد، حق انتخاب کردن ندارد.
استاد حوزه و دانشگاه تصریح میکند که والدین بر این باور نباشند که اگر فرزند نظرش را بیان کرد و بر خلاف نظر والدین بود، این فرزند بدی شده است. اگر والدین اجازه حرف زدن به فرزند ندهند و یا مخالفت کردن مؤدبانه فرزند را خلاف ادب بدانند، هم خودشان دچار اضطراب و خشم و هم فرزند، متکی و وابسته بزرگ می شود. حتی یک نوع تنفر قلبی نیز نسبت به والدین برای او پیدا می شود. همچنین این گونه برخورد کردن باعث از بین رفتن شخصیت فرزند و گسست عاطفی بین والدین و فرزندان خواهد شد.
تشویق نابجای والدین باعث لوس شدن میشود
حجت الاسلام و المسلمین دهقانی معتقد است که محبت نیازی فطری است و همه به آن نیاز دارند مخصوصا فرزند از والدین بیشتر توقع محبت دارد. آنچه عامل لوسی بچهها میشود محبت زیاد نیست بلکه محبت نابه جا، عدم قاطعیت و تشویق اشتباهات فرزندان است. به عبارتی اگر پدر و مادری با دیدن خطا از فرزند، او را در آغوش بگیرند یا با خنده و جملاتی او را تشویق کنند، این عامل لوسی است. اگر در برابر خطای فرزند برخورد قاطعانه نداشته باشند، این عامل لوسی است وگرنه محبت به جا و لازم، عامل دوستی، آرامش، رشد استعدادها و خلاقیت ذهن میشود.
سریع خواستههای کودکان را اجابت نکنید
وی میگوید: درست است که باید به نیازهای منطقی کودک پاسخ صحیح داد ولی این به معنای این نیست که اجازه ندهیم فرزند ما با مشکلات دست و پنجه نرم نکند. بعضی از والدین آنچنان درصدد رفع نیازهای کودک خود هستند که اجازه نمیدهند آب در دل بچه تکان بخورد. هر چه میخواهد حتی نیازهای غیرمنطقی که باشد در چشم به هم زدنی آن را در اختیار فرزند میگذارند. چرا که صحنه زندگی اجتماعی مانند والدین رفتار نمیکند و کودکی که امروز طعم ناکامی را نچشیده باشد، تحمل چشیدن ناکامی در بزرگسالی را ندارد.
این استاد حوزه و دانشگاه خاطرنشان کرد: این باور نادرست که با دیدن اولین رفتار غلط، باید با کودک برخورد شدید کرد تا برایش درس بشود و بعدا دچار چنین اشتباهاتی نشود؛ این امر سبب خشم و نفرت در کودک میشود. همچنین، ترسی از والدین در وجود فرزند به وجود میآید که عامل دروغگویی، عدم اعتماد به نفس، اختلال در خواب و تغذیه و حتی در 7 سال اول سبب شب ادراری و لکنت زبان میشود.
خطای معامله با محبت (محبت مشروط)
وی اشاره دارد به اینکه بعضی از والدین محبت را مشروط به رفتار خوب میکنند و میگوید: محبت را باید بدون قید و شرط نسبت به فرزند انجام داد. فرزند ما باید بفهمد ما او را همیشه دوست داریم ولی کار بد او را دوست نداریم.
حجت الاسلام و المسلمین دهقانی میافزاید: اینگونه محبت و رفتار کردن، عامل دوستی و جلب فرزند خواهد شد نه آنکه محبت، تنها زمانی باشد که فرزند بر طبق خواست ما رفتار کند و یا هیچ کار اشتباهی نداشته باشد.
وی میگوید: باید بدانید تربیت یک کار دفعتی و آنی نیست که مثلا یک دفعه فرزند بداخلاق، لجباز، بینظم یا پرخاشگر شود بلکه ممکن است در سنین کودکی، زمینه اینچنین رفتارهایی فراهم شده باشد.
این استاد دانشگاه و حوزه با بیان اینکه دوران کودکی فرزند در نوجوانی و دوران نوجوانی در جوانی فرزند تأثیرگذار است، ادامه میدهد: نمیتوان نسبت به دوران کودکی بیتفاوت باشیم و در زمان نوجوانی انتظار رفتارهای خوب از فرزند داشته باشیم؛ به عنوان نمونه، اگر در سنین هفت سال اول، مدام به فرزند خود امر و نهی کنیم، زمینه لجبازی و پرخاشگری او را فراهم کردهایم یا اگر در کودکی محبت لازم یا تشویق مناسب نکرده باشیم، در جوانی از اعتماد به نفس خوبی برخوردار نخواهد بود.
تخریب شخصیتی ممنوع
دهقانی مقایسه کردن بچه ها با یکدیگر را از دیگر خطاهای والدین دانست و گفت: سرزنش کردنهای پی در پی؛ مثلا با دیدن چهار کار خطا از فرزند از اینگونه عبارات استفاده شود: «چرا حواست را جمع نمیکنی؟ اگر به حرفم گوش داده بودی…؟ نباید این کار را میکردی.»
وی از دیگر عبارتها را تحقیر کردنها مانند «تو عقل نداری، تو نمی فهمی، بلد نیستی،» تذکرهای مستقیم و پی در پی، تهدید کردن، کتک زدن و غیره برشمرد که همه اینها عوامل مهمی در خراب کردن شخصیت فرزند و در نهایت رفتارهای کودک ما است. خراب شدن شخصیت سبب میشود فرزند از ارتکاب به رفتارهای بد ابائی نداشته باشد. چنانچه گفته شده اگر کسی از درون احساس خواری کرد احتمال بزهکاری او بیشتر میشود. به عبارتی، وقتی فرزندی احساس کند برای والدینش ارزش ندارد، در انجام رفتارهای ضدارزش جراتمند میشود.
قاطعیت با عصبانیت فرق دارد
این استاد دانشگاه و حوزه میگوید: قاطعیت با عصبانیت فرق میکند. در قاطعیت، باید فرزند را نسبت به کاری که میکند کاملا با بیانی شفاف و روشن و با ذکر دلایل قابل فهم آگاه سازیم و بعد از این آگاهی بخشی، بر موضع خود ایستادگی کنیم.
وی تاکید میکند که فرمول بیان قاطعانه عبارت است از، آگاهی بخشی روشن به علاوه صداقت در بیان، نگاه مهربانانه، ایستادگی بر موضع خود است. البته شرط اثر بخشی قاطعیت دو چیز است: شرط اول: فرزند، برخورد پدر و مادر را در انجام کارهایشان به همین سبک قاطعیت ببیند نه عصبانیت. یعنی اگر مادر یا پدر، درخواست خود را برای کاری با عصبانیت مطرح کنند و طرف مقابل نیز با عصبانیت پاسخ دهد، فرزند نیز الگوبرداری خواهد کرد.
دهقانی شرط دوم را پاسخ مناسب و فوری به نیازهای لازم و متعادل فرزند میداند، به عبارتی فرزند بفهمد در صورتی که نیاز من صحیح است، پدر و مادرم به خوبی استقبال میکنند و درخواستم را با روی خوش قبول میکنند. در حقیقت، قاطعیت تبدیل به زورگویی نشود.
تربیت تنها با حرف زدن محقق نمیشود
این استاد دانشگاه و حوزه معتقد است که برخی والدین فکر می کنند تربیت کردن یعنی حرف زدن. در حالی که تربیت با حرف زدن تنها که غالبا به شیوه نصیحت و تذکر و امر و نهی و سرزنش همراه است محقق نمیشود. تربیت وابسته به عملکرد و رفتار صحیح است. در تربیت باید از شیوه های تعامل مثبت مثل بازی، تفریح، انجام فعالیت های لذت بخش، همراهی کردن در کارها، شنیدن حرف فرزندان با حوصله، تکریم شخصیت و سایر روش های مؤثر دیگر تربیتی استفاده کرد.
کمال گرایی درباره فرزند
دهقانی تصریح میکند: بعضی از والدین تصورشان این است که فرزندشان باید در همه زمینهها موفق باشد. چنین تفکری والدین را به سمت کمالگرایی میکشاند و انتظارات والدین را آنچنان بالا می برد که در مورد هر رفتار فرزندشان حساس خواهند شد.
وی ادامه میدهد: این گونه توقعات و باید و نبایدهایی که والدین از فرزند خود دارند، نوعی از استبداد نرم است. انتظار دارند فرزند بیچون و چرا مطابق میل و خواسته آنها رفتار کند و در صورت تخطی از دستور، ناامید از فرزند میشوند و برخوردهای پرخاشگرایانه پیدا میکنند.
تعمیم بخشی خطاها
این استاد دانشگاه و حوزه تعمیم بخشی خطاها را از دیگر اشتباهات رایج والدین میداند و میگوید: گاهی با دیدن چند رفتار غلط، تمام خوبیها و نکات مثبت فرزند را نادیده میگیرند و با بیانصافی، آن چند اشتباه را به کل گذشته فرزند تعمیم میدهند.
وی یادآور میشود: برخی از والدین با دیدن چند خطای فرزند، آن خطا را آنچنان بزرگ جلوه میدهند و نکات مثبت فرزند را نادیده میگیرند که احساس ناامیدی، عدم اعتماد به نفس و منفینگری وجود فرزند را احاطه میکند. نگاه ذره بینی پیدا کردن به رفتارهای فرزند، آزاردهنده خواهد بود و شخصیت او را دچار مشکل می کند.
مشاهده در خبرگزاری تسنیم
مشاهده در خبرگزاری ایکنا
مشاهده در خبرگزاری حوزه
مشاهده در خبرگزاری شبستان
مشاهده در خبرگزاری برنا
مشاهده در پایگاه خبری صاحب نیوز