وضعیت استارتاپهای قرآنی از نظر کمیت و کیفیت چگونه است و این استارتاپها در چه زمینههایی فعالیت میکنند؟
حجت الاسلام و المسلمین امینی: تا جایی که بنده اطلاع دارم در تهران، مشهد، شیراز، اصفهان و قم نمونههای موفق استارتاپهای قرآنی در حال فعالیتاند. این تیم ها به سبک استارتاپی و درآمدزا با استفاده از فضای مجازی در زمینه حفظ قرآن، تربیت قرآنی، و انیمیشن قرآنی فعالیت میکنند. آمار دقیقی درباره تعداد استارتاپهای قرآنی در دست نیست، ولی استارتاپهایی که در مراکزی مانند اشراق در قم، مشهد و اصفهان و سایر شتابدهنده¬ها پذیرش شدهاند یا در حال شتابدهی و رشد هستند، نزدیک به ۱۰۰ برآورد می کنم.
تعدادی از استارتاپها موفق میشوند و بسیاری از آنها هم شکست میخورند، ولی نکته این است که اگر امروز تعداد استارتاپهای قرآنی کشور، ۱۰۰ استارتاپ باشد، میتوان گفت ظرفیت کشور، ۱۰۰ هزار استارتاپ قرآنی است. بنابراین، فاصله زیادی میان آنچه هست و آنچه باید باشد، وجود دارد. هر چند همین امروز استارتاپی وجود دارد که طی دو ماه توانسته ۵۰ یا ۱۰۰ هزار نصب اپلیکیشن در تلفنهای همراه داشته باشد. اگر به کافه بازار برویم، نظر مادرانی را میبینیم که از آموزش قرآن بهوسیله این نرمافزارها برای فرزندانشان بسیار راضی هستند، ولی در عین حال ما نتوانستیم فضای استارتاپی، نوآوری و کارآفرینی را با فضای فرهنگی جامعه خود آشتی دهیم. لذا، آمار ایدههایی که هنوز به فعلیت نرسیده، بسیار بیشتر از ایدههای در حال اجراست.
کمال: با توجه به اینکه استارتاپها در کشور ما به تازگی رواج یافتهاند، متأسفانه عملکرد اهالی عرصه قرآن همچنان به شیوه سنتی است؛ مانند ایام کرونا که تعطیل شدن کلاسهای آموزشی، نشاندهنده وارد نشدن ما به فضای مجازی و نوآوریها بود. در سال ۹۶، موضوع دیجیتالی شدن مؤسسات در اتحادیه مؤسسات قرآنی مطرح شد، ولی متأسفانه شرایط مالی اجازه تحقق آن را نداد. در نتیجه آموزشهای قرآنی در دوران کرونا بهطور کامل تعطیل شد. مؤسسات پیگیر آموزش نیز در این دوره بستر آموزشی در اختیار نداشتند. بنابراین، در اینستاگرام شروع به کار کردند که اصلاً فاقد بستر آموزشی است و نتیجه آن، کاهش کیفیت آموزش بود.
امروزه در فضای مجازی، میلیونها نرمافزار تولید شده که بخشی از آنها در کافه بازار، مایکت و گوگل پلی انباشته شده است. از طرف دیگر، مزایای یک نرمافزار نسبت به نرمافزارهای دیگر نیز نکتهای قابل توجه است. برای نمونه، نرمافزار حبلالمتین با چند میلیون نصب، از ۱۲ سال پیش شروع به فعالیت کرده و امروز نمونههایی مانند باد صبا به ثمر نشسته، ولی متأسفانه عملکرد ما در این زمینه ضعیف بوده است. بنابراین، استارتاپهای در حال راهاندازی باید گامی فراتر از این بردارند، یعنی در فضای متاورس شروع به فعالیت کنند؛ اگر امروز بتوانند وارد متاورس شوند، ۱۰ سال بعد نتیجه خواهند گرفت. بارها تأکید کردیم که در مؤسسات از فناوریهای جدید مانند تکنولوژی AR و VR، واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و شبیهسازیها استفاده شود و آموزش از این طریق پیش برود.
نسلهای دهه ۸۰ و ۹۰ مقیم رسانه هستند. بنابراین، موفقیت در گرو استفاده از زبان رسانه برای گفتوگو با آنهاست. اگر همین امروز در مسیر ارتباط با نسل جوان گام برداریم، ۱۰ سال آینده به ثمر مینشیند. جالب این است که هیچ سازمانی آمار دقیقی از تعداد استارتاپها ندارد، حتی بانک جامع اطلاعات قرآنیان کشور نیز به تازگی راهاندازی شده است، در حالی که به استارتاپها و نرمافزارهای قرآنی باید بیشتر اهمیت داد و آمار آنها را به بانک جامع اطلاعات قرآنیان استان و کشور نیز اضافه کرد. متأسفانه مؤسسات قرآنی با یکدیگر همپوشانی ندارند و همافزایی میان آنها فقط یک بار در سال در نمایشگاه قرآن رخ میدهد. لازم است که یک سازمان تسهیلگری انجام دهد و استارتاپها را دور یکدیگر جمع کند. ما اتحادیه استارتاپهای قرآنی نداریم، در حالی که چنین اتحادیهای باید پیش از این تشکیل شده باشد.
ممکن است به جای رفع نیازهای متنوع در حوزه قرآن و عترت شاهد موازیکاری گروههای استارتاپی در این حوزه باشیم؟
کمال: در همه کارها مخصوصاً اقدامات مربوط به فضای مجازی شاهد موازیکاری هستیم، زیرا ذهنیت همه فعالان این حوزه حول محور موشن، انیمیشن و نرمافزار میشود و هنوز در همین فضا در حال فعالیتاند. همچنین امروزه مسائلی در فضای رسانه مطرح شده که از نظر جذابیت بصری، به شدت مخاطب را به خود جذب میکند و سلیقه او به سمت محتوای کوتاه یا کمحجم است که برای نمونه از نظر زمان، کمتر از یک دقیقه و از نظر حجم کمتر از سه مگابایت باشد.
در فضای مجازی به حدی محتوا زیاد است که فقط محتواهای خاص مورد توجه قرار میگیرند، در حالی که متأسفانه فعالان قرآنی محتواهای از قبل موجود را تولید یا بازنشر میکنند که این تکرار باعث دلزدگی مخاطب میشود. وظیفه ما فقط بیان مشکلات نیست، بلکه باید راهحل هم ارائه دهیم. راهحل یعنی ارائه محتوای جدید که ابتدا نیازمند شناسایی مخاطب است. اشکال کار ما تولید یک نوع محتوا برای همه سنین است، در حالی که هر گروه سنی محتوای خاص خود را نیاز دارد. متأسفانه مرکزی وجود ندارد که بهعنوان تسهیلگر میان استارتاپهای مختلف ارتباط ایجاد کند و جلوی موازیکاری یا کار تکراری را بگیرد. حضور یک مؤسسه یا سازمان خصوصی بهعنوان رابط میان فعالان این عرصه میتواند باعث تقسیم کار تخصصی میان مؤسسات شود.
استارتاپهای قرآنی که اکنون در حال فعالیتاند، چه میزان از نیاز جامعه را پوشش میدهند و محتوای تولیدی آنها چقدر مورد استقبال قرار گرفته است؟
حجت الاسلام و المسلمین امینی: استارتاپ یعنی یک شرکت نوپا و دارای نوآوری که قابلیت زیادی برای توسعه دارد، تا حدی که بتواند یک کشور یا قاره را تحت پوشش قرار دهد. مشتری استارتاپها مردم هستند، در نتیجه نیاز چندانی به کمک دولت، موقوفات و چنین سرمایههایی ندارند؛ یعنی یاد میگیرند که از مردم برای ارائه خدمات و محصولات باکیفیت کمک بگیرند. بنابراین، نوع تعامل، همافزایی و موازیکاری استارتاپها با هم متفاوت است و میان آنها نیز بهطور جدی رقابت وجود دارد. برای نمونه، تعداد استارتاپها و کسبوکارها در فضای مجازی بیشتر از مؤسساتی است که دفتر خدماتی یا محلی برای استقرار دارند.
نداشتن موقعیت مکانی نشاندهنده موازیکاری استارتاپها و هدفمند نبودن فعالیت آنها نیست. تا زمانی که یک استارتاپ مخاطب خاص خود را دارد که از آن استقبال و برایش هزینه میکند، میتواند بهطور تخصصی در یک رشته با تعداد زیادی از افراد فعالیت کند. امروزه با وجود فرصتهای فرهنگی، آموزشی و اجتماعی در کشور، استارتاپهای موجود توانایی پاسخگویی به ۱۰ درصد از نیازهای جامعه را هم ندارند.
این گزاره غلط است که بگوییم استارتاپهای فراوانی در حوزه رسانه فعال هستند، ولی در حوزه قرآن تعداد استارتاپها کم است و در نتیجه نگران عقب ماندن عرصه قرآنی باشیم، زیرا در حوزه رسانه نیز کارهای فراوانی وجود دارد که باید انجام شود.
قصد دارم به فاصله میان چیزی که باید باشد و چیزی که وجود دارد، اشاره کنم؛ ما بهعنوان متولیان مرکز اشراق یا خانه فناوریهای فرهنگی اصفهان که حامی استارتاپهای فرهنگی هستیم، باید بیشتر زمینه آشنایی فعالان فرهنگی با فعالیتهای خودمان را فراهم کنیم تا به این حوزه وارد شوند. فعالیت یکسان دو استارتاپ یا مؤسسه در موقعیت مکانی نزدیک به هم، باعث شکلگیری رقابت بیشتر میان آنها و افزایش کیفیت خدمات و محصولات هر دو میشود. متأسفانه هنوز آشنایی چندانی با فعالیت استارتاپی وجود ندارد، وگرنه تعامل با دیگران باعث میشود جویندگان شغل از جمله طلاب یا فعالان حوزه قرآن و کسانی که نیازمند شغل هستند، در حاشیه اقتصاد قرار نگیرند. افراد دارای استعداد و توانایی میتوانند عضو یا بنیانگذار یک استارتاپ با آینده خوب شوند و کمتر از یک یا دو سال به درآمدی بهتر از مشاغل حاشیه برسند.
اگر از استارتاپهای کشور خودمان برای بیان منطق استارتاپها مثال بزنیم، میبینیم آنهایی که با مدل استارتاپی رشد کردهاند، صددرصد هزینههایشان را بدون حمایت ارگان خاصی تأمین میکنند؛ یعنی این منطق در فعالیتهای استارتاپی رعایت میشود. برای نمونه، رشد دیجیکالا یا اسنپ براساس منطق استارتاپی بوده است، بهطوری که هزینههای خود را از راه تعامل با مخاطب تأمین کردهاند. گاهی منطق استارتاپها با اندیشههای سازمانیافته شهرداریها در تضاد است. برای نمونه، تاکسیهای شهری برای فعالیت باید در شهرداری پرونده فیزیکی تشکیل داده باشند، ولی اسنپ با این دست موضوعات مخالفت کرده و تا کنون در رسیدن به هدف اش موفق بوده است.
در نتیجه کسی که قصد فعالیت استارتاپی دارد، باید به حدی از کیفیت دست پیدا کند که در میان بازار انبوه کالا و خدمات از سوی مخاطبان انتخاب شود و بتواند هزینههایش را از مخاطب تأمین کند. نداشتن شناخت از ذائقه مخاطب، تولید محصول بیکیفیت، تبلیغ نامناسب، بازاریابی نادرست، پشتیبانی ضعیف از محصول تولید شده و تیم سازی ضعیف که نتواند کسبوکار را توسعه دهد، به شکست استارتاپ منجر خواهد شد.
عوامل مؤثر در موفقیت استارتاپهای قرآنی چیست؟
حجت الاسلام و المسلمین امینی: با توجه به شرایط کشور، ویژگی اول یک استارتاپ، تیم سازی قوی و مؤثر است. استارتاپ اصلاً قائم به فرد نیست، در نتیجه پیش از ارائه محصول باید از حضور افراد متخصص در تیم مطمئن شویم. کسی که قصد ایجاد استارتاپ دارد، باید با اصول کار سازمانی، تقسیم وظایف و مدیریت تیم آشنا باشد. کار با ساختار، از مهمترین ضرورت های اولیه شروع کار است. همچنین تقسیم کار، فرصت دادن به افراد، اهمیت دادن به مسائل، تقسیم نقش و توجه به امور گوناگون برای رشد ساختار ضروری است. در نتیجه، تیم سازی صحیح حرف اصلی را در موفقیت استارتاپ میزند.
ما در خانه فناوریهای فرهنگی اصفهان، در هر فصل یک مرتبه ایده های استارتاپی را پذیرش میکنیم؛ جالب اینجاست که برخی اوقات کسانی بودند که در رشته خود مدرک دکترا داشتند و فوقالعاده باسواد و باهوش بودند، ولی در ارزیابی و داوری پذیرش، رد شدند؛ چون مثلا قائم به فرد بودند. پس تشکیل تیم در راستای ایده و تخصص اهمیت فراوانی دارد، در سال اول شروع کار، استارتاپ هیچ درآمدی ندارد. شاید در سالهای بعدی به درآمد بسیار خوبی برسد، ولی در ابتدای مسیر یاری دوستان هم تیمی تا حد زیادی تعیینکننده است. روابط اجتماعی و توانایی مدیریت نیز از صفات اصلی مؤسس گروه به شمار میرود. بنابراین، عضویت در گروه استارتاپی برای کسی که در این صفات سرآمد نیست، بهتر است.
نکته دوم، شناسایی درست ذائقه مخاطب و نقاط ضعف و قوت بازار است. با رعایت این دو شرط، تیم ها خیلی زود به موفقیت میرسند، مخصوصاً اگر قصد رقابت با شرکتها و نهادهای دولتی یا خصوصی را که بهطور مستقیم بر یک بازار تأثیرگذار هستند، نداشته باشند، مسیر آسانتری خواهند داشت.
کمال: عوامل مؤثر بر موفقیت استارتاپها، ابتدا شناسایی مخاطب است؛ یعنی بدانیم برای چه مخاطبی چه محتوایی باید تولید کنیم، نه اینکه یک محتوای عام را برای همه در نظر بگیریم و انتظار فروش هم داشته باشیم. دوم آیندهنگری است. برای نمونه، محصولی تولید میکنیم، ولی یک یا دو سال طول میکشد تا به بازار برسد و این باعث از دست رفتن فرصت طلایی برای فروش محصول میشود. عامل سوم انگیزه و علاقه است، بهطوری که اگر هدف نداشته باشیم، حتی با وجود بودجه کافی، شکست خواهیم خورد.
چالشهای موجود بر سر راه استارتاپهای قرآنی در شرایط فعلی چیست؟
کمال: یکی از چالشهای استارتاپها ادارات دولتی هستند. برای نمونه، قوانین ثبت استارتاپ بسیار دشوار است، هر چند امروز کمی آسانتر شده، ولی باز هم مشکلات خودش را دارد. همچنین میتوان به قوانین مالیاتی بهعنوان یک چالش نگاه کرد. در ظاهر، مؤسسات فرهنگی، استارتاپها و مؤسسات دیجیتال از مالیات معاف هستند، ولی درواقع با مراجعه به اداره دارایی، اول باید پلمپ دفاتر داشته باشند. از طرف دیگر، قوانین هر روز تغییر میکند. برای نمونه، اگر استارتاپی هدیهای برای مخاطبان خود در نظر بگیرد، باید اول مالیات آن را به اداره دارایی بپردازد. اجاره مکان و پرداخت حق بیمه برای کارکنان نیز مورد توجه است. تا وقتی استارتاپ به درآمد نرسد، نمیتوان به آن شکل رسمی داد. در نتیجه، اگر رفاقت اولیه میان اعضای استارتاپ وجود داشته باشد، در مسائل مالی و حقوقی کمتر با مشکل مواجه میشوند و کار ادامه پیدا میکند.
با افزایش هزینههای معیشت و زندگی، هزینه شرکتهای استارتاپی هم افزایش مییابد. خوشبختانه امروز وامهای حمایتی خوبی به مؤسسات و استارتاپها تعلق میگیرد، ولی صرفاً وام کفایت نمیکند و خدمات حمایتی هم باید ارائه شود. برای نمونه، خدمات مشاورهای برای مؤسسات نوپا بسیار خوب و اگر با تخفیف یا رایگان باشد، بهتر است؛ کما اینکه در مرکز اشراق، از صفر تا صد به استارتاپها مشاوره داده میشود.
حجت الاسلام و المسلمین امینی: از جمله چالشهای موجود بر سر راه استارتاپها این است که اگرچه مراکز رشد، مراکز علمی تحقیقاتی و شتابدهندهها برای دستگیری از استارتاپها وارد میدان میشوند، ولی آنچه در فرهنگ حمایتی آنها آسیبزا شده، تمایل بیشتر به تیمهای شکلگرفته و سازمانیافتهای است که آزمون و خطاها را پشت سر گذاشتهاند و در حال رسیدن به درآمد هستند، ولی اگر کسی در نقطه صفر قرار داشته باشد و به آنها مراجعه کند، پذیرش نمیشود. البته این افراد بهطور مستقیم رد نمیشوند، بلکه در طولانیمدت این اتفاق رخ میدهد و درنهایت، نتیجه همین است.
شتابدهندههایی که باید بازوهای دستگیر استارتاپها باشند، بیشتر به دنبال گروههای در حال حرکت هستند. در حوزه قرآن، به سازمانهایی مثل اوقاف نیاز داریم تا با تاسیس و توسعه شتابدهنده های تخصصی قرآنی دست جوان دغدغهمند و در نقطه صفر را گرفته و برای او هزینه کنند؛ مرکز رشد و شتابدهنده بودن به معنای هزینهکردن و حمایت از افراد هدفمند و دارای ایده است. در خانه فناوریهای فرهنگی اصفهان تلاش میکنیم به فرد دغدغهمند فرهنگی که در نقطه صفر قرار دارد، حتی تیم سازی نکرده و با علم بازاریابی و فروش آشنایی کافی ندارد، کمک کنیم و به او رایگان آموزش بدهیم تا بتواند کسب وکارش را راهاندازی کند. قویترین بخش کارآفرینی فرهنگی در این مرکز با عنوان مدرسه فناوری فانوس است که بهطور رایگان در کافه بازار، هفت هزار محتوای تخصصی کارآفرینی ارائه میدهد.
در نهایت اینکه منطق شتابدهندهها تغییر کرده است، اغلب افراد در ابتدای راه را پذیرش نمیکنند و از آنها درخواست نمونه کار و رزومه دارند، در حالی که اگر کسی نصف راه را رفته باشد، کمتر به پشتیبان و شتابدهنده نیاز دارد. متأسفانه این منطق بهصورت غیررسمی در بسیاری از مراکز رواج دارد و به چالش اصلی فراروی استارتاپهای امروز تبدیل شده است.
آیا استارتاپهای قرآنی حامی و متولی مشخصی دارند که بهطور ویژه از آنها حمایت کند؟
کمال: شهرک علمی تحقیقاتی از استارتاپهایی که تشکیل شدهاند حمایت میکند، ولی اگر این استارتاپها در راستای فرهنگ قرآنی شکل گرفته باشند، مرکز اشراق باید به آنها رسیدگی کند. معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری نیز از استارتاپها حمایت میکند؛ ولی مؤسسهای که صرفاً مختص حمایت از استارتاپها باشد، تأسیس نشده است و جای خالی چنین مؤسساتی احساس میشود، زیرا استارتاپهای فرهنگی و دیجیتال قرآنی نوپا هستند و به حمایت نیاز دارند.
چشمانداز آینده استارتاپهای قرآنی را چگونه ارزیابی میکنید؟
کمال: آینده برای استارتاپها روشن است. حوزه علم و فناوری در سراسر دنیا در حال پیشرفت بوده و بهتبع آن، در کشور ما نیز مسیر رو به جلویی دارد، ولی مسئله اصلی سرعت این پیشرفت است. برای نمونه، ما در انرژی هستهای و ساخت ماهواره پیشرفت زیادی کردیم و در خصوص استارتاپها نیز همینگونه است، مخصوصاً در چهار یا پنج سال گذشته استارتاپها بهطور ویژه پیشرفت کردند. اگر آینده رسانهها، فضای مجازی و فناوری را در نظر بگیریم، کشور ما با سرعت خوبی در حال حرکت است. خوشبختانه با وجود مشکلات اقتصادی، فعالان فرهنگی قائم به حاکمیت نیستند. همچنین در این زمینه چندان با مشکلات تحریم مواجه نیستیم و بیشتر به استارتاپهای فرهنگی توجه داریم. برای نمونه، گجتها یا ابزارکها در کشور ما هم فروشگاه دارند و اگر یک استارتاپ قرآنی در تبلیغ محصولش از ابزارکها استفاده کند، باعث غنای کار میشود.
حجت الاسلام و المسلمین امینی: منطق شتابدهی یعنی حمایت از یک اندیشه دانشبنیان که برای اولین بار در ایران، سال ۱۳۸۲ در اصفهان در شهرک علمی تحقیقاتی که پیشتاز این عرصه بود، به وقوع پیوست، ولی اولین سری پذیرش ایدههای قرآنی و فرهنگی در این مرکز در سال ۱۴۰۱ یعنی کمتر از ۶ ماه قبل انجام شد. در نتیجه اینکه میگوییم به این عرصه بسیار کم بها داده شده است، واقعیت دارد و باید با صدای بلند گفته شود. امروز در مرکز رشد دانشگاه اصفهان، خانه اشراق و مراکز خصوصی دیگر، ایدههای فرهنگی و مذهبی بهصورت محدود پذیرفته میشوند، در حالی که ظرفیت این مراکز باید افزایش و توسعه پیدا کند.
کسی که در آینده بتواند بدون وابستگی به نهادهای دولتی کسبوکاری برای خود داشته باشد، موقعیت بسیار خوبی خواهد داشت. در کنار ترسیم این آینده خوب، باید گفت حدود ۸۰ درصد استارتاپها ریزش دارند و فقط ۲۰ درصد آنها پذیرفته میشوند. تقریبا این آمار درباره همه کشورها صدق میکند، زیرا ورود به بازار و فروش یک محصول بسیار دشوار است؛ در عین حال اگر کسی با تیم خوب و ارتباطگیری با شتابدهندههای قوی شروع کند، موفق خواهد شد؛ حتی چندبار شکستخوردن ارزش این موفقیت را دارد.
برخی از اینکه شتابدهندهها سهامدار شرکت¬شان شوند، میترسند. در صورت منطقی بودن درصد سهام شتابدهندهها، دلیلی برای ترس وجود ندارد. تلاش مرکز اشراق این است که تمام سود و سهام به خود مؤسسات و شرکت های فرهنگی تعلق بگیرد. در طول دو سال فعالیت، مبلغی از استارتاپها به مرکز اشراق اختصاص پیدا نکرده، ولی معمولاً فرهنگ شتابدهندهها دریافت سود از استارتاپهاست. پیشنهاد من به دغدغهمندان این است که با وجود مشکلات ترس نداشته باشند و واگذاری درصدی از سهام شرکت به شتابدهندهها ارزش شروع کار را دارد؛ زیرا در اصطلاح در حوزه استارتاپ های قرآنی همچنان اقیانوس آبی است و رقبای استارتاپهای فرهنگی اندکاند.
توصیه من فقط یک جمله است؛ کسی که استارتاپ را اولویت شماره یک زندگی نمیداند، به این عرصه وارد نشود. افرادی هستند که برای استارتاپ هزینه میکنند، ولی بعد از مدتی در جایی مشغول میشوند یا به استخدام یک شرکت درمیآیند و استارتاپ را در اولویت دوم یا سوم قرار می دهند که چنین شرایطی به شکست بسیار نزدیک است.