در این مدل رفتهرفته حکومتهای محلی قدرت خود را از دست داده و عملاً ناکارآمد میشوند و سرزمینها یک به یک بدون جنگ و خونریزی فتح خواهد شد و مرزهای جغرافیایی رنگ میبازند که البته تبعات و مشکلات بسیاری هم خواهد داشت و طبیعتاً موافقان و مخالفانی هم دارد.
برخی از کارشناسان معتقد هستند شیوههای نوین مقابله با انتشار و همچنین کنترل هوشمند ویروس کرونا در جهان، از همین دست اقدامات است که باعث تضعیف حکومتهای محلی میشود و طبیعتاً باید در مقابل آن راهبردهای مناسبی اتخاذ کرد.
در همین راستا به سراغ حجتالاسلام محمد قطبی، تحلیلگر اجتماعی و رئیس دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان رفتهایم تا با بررسی ابعاد مختلف این جهانیشدن و تحولات عصر ارتباطات، به پدیده کنترل هوشمند کرونا و ابعاد مختلف و همچنین بایستههای آن بپردازیم.
فارس: یکپارچگی و همگرایی علوم چه تأثیری در حکومتهای محلی خواهد گذاشت؟
قطبی: از یک سو صنعت بلاک چین در حال رشد است و در این صنعت به شدت مرکزگریزی دنبال میشود، پایگاه اصلی آن اشتراک و نظارت همگانی در همه امور است، بهگونهای که در قالب یک دفتر کل گسترده، هرکسی از هرجایی میتواند به تبادل پرداخته و یا بر تبادلات نظارت کند و دیگر چیزی به نام حکومتهای مرکزی برای اداره و نظارت امور لازم نیست.
از سوی دیگر علوم همگرا و با عنوان شزان که برآمده از چهار عرصه علمی دانشهای شناختی، اطلاعات، علوم زیستی و نانوتکنولوژی است، پا به عرصه واقعیت گذاشته و در حال رقم زدن یک عالم جدیدی در حوزه زیست بشری است.
اکنون دنیا بر سر یکدو راهی قرارگرفته است، یک راه انتخاب یکپارچگی و همرویه شدن همهجانبه زندگی انسانها در کل جوامع که منجر به کاهش قدرتهای محلی خواهد شد و نظامهای جغرافی محور، رنگ خواهند باخت و نظام اداره و نظارت جامعه بر پایه علوم همگرا و باقدرت صنعت بلاک چین به همگان واگذار خواهد شد، درنتیجه قدرت اصلی در دست همه بشریت خواهد بود، البته قدرت پنهان درید بنگاههای کلیدیِ اطلاعات و صاحبان فنآوریهای برتر خواهد بود که البته لزوماً حکومتها نیستند، بلکه میتواند شرکتها و اشخاص حقیقی باشند.
فارس: این روند چه اثراتی میتواند در زندگی انسانی داشته باشد؟
قطبی: در این حالت، اراده انسان تضعیفشده و همرویه شدن و مکانیکی شدن رفتارهای انسانها رقم خواهد خورد بهگونهای که بیشتر انسانهای جوامع، بهمثابه رباتهای تحت نظارت و مدیریت الگوهای محوری و مرکزی خواهند بود.
تصور کنید وقتی شما در حال تماشای محصولات یک فروشگاه هستید، بیاختیار بر اساس تکنولوژی نوروساینس، مغز شما به سَمت انتخاب یک محصول پیش برود یا هنگام قدم زدن در یک پارک، آنچه میاندیشید و در خیال خود میپرورانید به بانک مرکزیِ دادهها اطلاعرسانی شود و چند قدم جلوتر پاسخی بر اساس همان اندیشه و خیال به شما پیشنهاد شود و یا هنگامیکه در کلاس درس به سخنان استاد گوش میدهید به ناگاه استاد به شما اخطار دهد که به چیزی غیر از درس میاندیشید یا زمانی که در خواب عمیق فرو رفتهاید به ناگاه گوشی تلفن شما فعالشده و به شما اخطار میدهد که خواب خوبی نمیبینید و نباید ادامه پیدا کند، با این توضیح که همه این موارد، خارج از عهده قدرتهای محلی باشد و به صورت رویّه واحدِ جهانی شکل بگیرد، این مسیری است که کرونا در حال رقم زدن آن است.
از دستبند بیومتریک تا تراشههای نانو و بایو برای مدیریت بحران کرونا
از اقدام دولتها برای استفاده از دستبند بیومتریک گرفته تا سامانههای هوشمند و استفاده از اینترنت اشیا و تراشههای نانو و بایو که برای مدیریت بحران کرونا از آنها استفادهشده، همگی در حال شکل دادن جهان یکپارچه و همرویّه برای مدیریت تکنیکال و روباتگونه انسان است و این آینده برای انسان شایسته و قابل قبول نیست.
فارس: به نظر شما برای جلوگیری از پیامدهای تضعیف حکومتها و دولتهای محلی چه راهکاری وجود دارد؟
قطبی: حالت دومی که میتواند برای انسان رقم بخورد، تقویت دولتهای محلی است، اگرچه بهرهگیری از فنّاوریهای روز و پرقدرت برای زندگی امروز بشر لازم و ضروری بوده و نمیتوان از آنها دور شد، ولی مسأله این است که اگر این فنّاوریها منجر به تضعیف قدرتهای محلی بشود، آینده بشریت به مخاطره خواهد افتاد، بر این اساس به نظر میرسد باید راهبرد خلاقانهای در پیش گرفت و آنهم تقویت دولتهای محلی، ضمن بهرهگیری از تکنولوژی روز و پرقدرت است.
حال سؤال اینجاست که این راهبرد چگونه محقق میشود و چه اقداماتی برای تحقّق آن باید صورت پذیرد؟ به نظر میرسد مهمترین گام، تغییر نگرش در حاکمان و نخبگان جوامع است، درواقع حاکمان و نخبگان جامعه باید به این نگرش صحیح دست پیداکرده و باور داشته باشند که تقویت قدرتهای محلی و دولتهای مرزمدار و جغرافیمند، مهمترین ضرورت برای مدیریت آینده است.
نخبگان و حاکمان به دنبال تقویت حاکمیت و مرزهای حاکمیتی کشور خود باشند
باید نخبگان و حاکمان بفهمند که دعواها و جدالهای درونی و حزبی باید داخل قدرت و حکومت حلشده و خاتمه پیدا کند و منجر به تضعیف مرزهای حاکمیتی کشور نشود، باید نخبگان به این درک برسند که تقویت حاکمیت و مرزهای حاکمیتی کشورشان، یک راهبرد سیاسی اجتماعی جهانی است و کوتاهی در این زمینه آینده آنها را به مخاطره میاندازد.
پس باید مهمترین اقدامات را در قالب بستههای سیاستی و اجرایی تنظیم و همگان نسبت به اجرای آنها پایبند باشند، به نظر میرسد مهمترین نقطه ثقل دربستههای سیاستی و اجرایی، سه محور «قوه ناطقه»، «قوه عاقله حکومت» و «قوه عاصمه» خواهند بود.
فارس: قدری بیشتر راجع به این محورها توضیح دهید.
قطبی: مدیریت و سیاستگذاری یکپارچه و هدفمند در رسانه به عنوان قوه ناطقهٔ حاکمیت، میتواند نقش کلیدی داشته باشد، رسانه حتی اگر اکنون مورد اقبال اکثریت نباشد، با سیاست و راهبردهای منطقی و عاقلانه میتواند جایگاه خود را باز یافته و قدرت نقشآفرینی اساسی و پررنگی داشته باشد.
امروزه نسل سوم رسانهها در جهان شکل گرفته که c2c یا مردم-مردم عنوان دارد، به این شکل که مردم هم در تصمیمگیری امور رسانه نقش داشته و با الگوهای جمع اندیشی، برنامههای رسانه تنظیم خواهد شد و هم در عرصه اقدام و اجرای برنامهها، نقش مردم به صورت پررنگ دیده میشود.
فارس: چگونه میتوان از این الگو بهره گرفت؟
قطبی: در قالب الگوهای جمع سپاری و واسپاری از ظرفیت تمام آحاد جامعه بهره گرفته میشود، در غیر این صورت رسانههای فرا منطقهای و سلطهمدار، میدان افکار عمومی و سرنوشت جوامع را در دست خواهند گرفت و به نفع حاکمیت یکپارچه اقدام خواهند کرد و به نظر میرسد اکنون رسانه در کشور ما به شدت تضعیف شده و متاسفانه دارای یک راهبرد و سیاست منطقی نیست که بتواند جایگاه نقشمند و مؤثر خود را باز یابد.
فارس: آیا صرفاً مدل دموکراتیک جوابگوی مشکلات خواهد بود یا لازمههای دیگری هم وجود دارد؟
قطبی: بهطور معمول در جوامع و حکومتها باید یک فرماندهی واحد و یک رویه منطقی برای تصمیم و اجرا وجود داشته باشد، در واقع حکومت باید قدرت و اراده جدّی برای اداره جامعه داشته باشد، امروزه با عمل به الگوهای دموکراتیک سعی میشود نقش مردم در تحکیم حکومتهای محلی تقویت شود و قدرت حاکمیت، میان مردم توزیع شود.
با سیستمهای معیوب، حکومتها ناکارآمد خواهند بود
ولی فراموش نکنیم که سیستمها و روشهای مدیریت جامعه و خرده نظامهای یک کشور، تأثیر فزایندهای در اداره جامعه دارند، بهطور مثال هر گاه نظام و سیستمهای اقتصادی شامل تولید، توزیع و تبادل در جامعه معیوب باشد، حتی اگر در سطح مشارکت مردمی، انتخابات برگزار شود و مسؤولان با رأی مستقیم مردم انتخاب شوند، ولی همچنان حکومت ناکارآمد خواهد بود.
بنابراین در مرحله دولت سازی، از چرخه فرایندهای تمدنسازی میبایست خرده نظامها و دستگاهها و روشها بر پایه نظریهها، اصول و قواعد محکم و قاطع استوار شوند تا قوه عاقله حکومت بتواند بهدرستی امور اداره و نظارت جامعه را در دست داشته باشد.
فارس: اهمیت و کارکرد «قوه عاصمه» به عنوان سومین محور بحث خود را تبیین کنید.
قطبی: صیانت از حقوق و تکالیف و حراست از وظایف و نیازها در جامعه، بخش مهمی از حاکمیت است که اگر در یک کشور وجود نداشته باشد و یا ضعیف باشد، بهطور قطع انحرافهای اجرایی و عملکردهای ضعیف و ناکارآمد، آینده آن کشور را به نابودی خواهد کشاند.
قانون و حقوق، محور اصلی در قوه عاصمه است، در واقع اگر در یک قدرت محلی، شبکه قانونگذاری و صیانت حقوقی از قانون و حقوق بهدرستی انجام شود، بدون شک آن قدرت روز به روز قویتر خواهد شد و در صورت ضعف در حوزه قانون و حقوق، نابودی در کمین آن جامعه خواهد بود.
تا زمانی که قوه مقننه وقضائیه پیوند سیستمی با یکدیگر برقرار نکنند، با چالشهای زیادی روبرو خواهیم بود
قانون و حقوق دو جنبه رویهسازی و اقتدار در اجرای رویهها را دربر دارد و بهنوعی این دو در هم تنیده است اگر چه امروزه در بیشتر حکومتها، قوه مقننه و قوه قضائیه از هم جدا هستند که در کشور ما هم این دو جدای از یکدیگر هستند، ولی به نظر میرسد رابطه و پیوند سیستمی بین این دو باید به وجود بیاید چرا که از یک سو زیربنای اصلی و روندگاه های قضایی، قانون است و از سوی دیگر مهمترین فصل الخطاب و قوه قهریه برای اجرای قوانین، امور قضایی است و تا زمانی که این دو پیوند سیستمی با یکدیگر برقرار نکنند همیشه با چالشهای زیادی روبرو خواهیم بود.
فارس: مثالی در این زمینه بیان کنید.
قطبی: برای نمونه به قوانین حاکم بر جرائم مجازی میتوان اشاره کرد که قوه قضاییه دستش برای محاکم کوتاه بود چون قانون نداشت و مجلس هم با بیمهری از کنار این قضیه عبور میکرد، البته پیوند سیستمی بین قوه عاقله و مجریه با قوه مقننه هم یک مسأله مهم است، ولی به دلیل اینکه در قواعد اجرائی کشور، لایحه بودجه به صورت سالانه به مجلس میرود و به قانون تبدیل میشود، دولت برای تغییر احکام و اختیارات اجرایی خود در فواصل کوتاهی، قوانین لازم را به دست میآورد، ضمن این که حدود اختیارات قوه مجریه نسبت به قوه قضائیه بسیار بالا بوده و بسیاری از امور به دولت واگذارشده است.
فارس: در پایان اگر نکتهای لازم می دانید بفرمایید.
قطبی: اکنونکه کرونا مصاف اصلی جنگ و جدال بین دولتهای محلی و دهکده جهانی و به نظر میرسد رسالتش تکمیل پازل دهکده جهانی است، باید کوشید به صورت عاقلانه و حکیمانه همه مسؤولان، حکمرانان و نخبگان جامعه دست در دست هم گذاشته و با تقویت سه قوه عاقله، عاصمه و ناطقه به تقویت دولت و نظام جمهوری اسلامی بپردازیم و دعواهای خانگی در امور سیاسی را درون مرزها حل و فصل کرده و با چشم امید به قوت و قدرت درونخیز و با تکیهبر آرمانها و عقاید الهی و آسمانی خود در این جنگ نابرابر پیروز شویم.