به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان به نقل از روزنامه نصف جهان، در ابتدای جلسه بيژن عبدالکريمي، عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي تهران به ارائه مطالب خود در اين باره پرداخت که برخي از سرفصلهاي آن به شرح زير است:
– تمدن به عنوان بزرگترین واحد مطالعاتی علوم انسانی به شمار می رود که نظامهای سیاسی، اخلاقی و… را در خودش در بر می گیرد.
– بسیاری از رویدادها ، خارج از طرحها در مسیر زندگی انسان روی می دهد. تمدن شبیه زندگی است . دریای پر خروش تمدن همه را در بر گرفته وما نمی توانیم آن را بر اساس طرحهای خودمان سامان دهیم.
– تمدنها تأسيس نميشوند، بلکه ظهور مييابند.
– انسان جديد ميخواهد اراده خود را به منصه ظهور برساند. اين تفکر که بخواهيم نوعي نظام اجتماعي را مثلاً بر اساس ايده «سوسياليسم»، «کمونيسم»، «ليبراليسم» يا «اسلام» طرحريزي کنيم و بکوشيم جامعه و تاريخ را به آن سمت و سو سوق دهيم، نوعي ايدئولوژي است و ايدئولوژي، حاصل اراده معطوف به قدرت نهفته در عقلانيت جديد است.
– هيچ يک از متفکران بزرگ غربي از «تمدنسازي» صحبت نکردهاند. ايده «تمدنسازي» در ميان مسلمانان مطرح شد و نوعي واکنش به مدرنيته بود.
– مدرنيته زيست جهان سنتي ما را کُن فَيَکون کرد و تحولي شگرف را به وجود آورد و همه برج و باروهاي ستبر عالَم سنت را بر سرمان ويران ساخت. همين امر برخي از مسلمانان را به واکنش واداشت. طرح ايدههاي «تمدنسازي» يا «اسلاميسازي علوم جديد» حاصل همين واکنش به عالم جديد است.
– مدرنیته تقدیر بشریت بوده و جوامع سنتی معنای تقدیر را از زندگی خودشان به خاطر نوعی انقلابی گری حذف کرده اند.
– تمدن کنوني، مثل همه ديگر تمدنها، امري اختياري مثل آش خاله نيست که بگوييم؛ خوشمان نميآيد؛ نميخواهيم يا ميخواهيم!
– خطاي ديگر آن است که ميگوييد خواهانيد «تمدن اسلامي» پيشين را «نوين» کنيد. اما پيش از آن بايد مشخص کرده باشيد اين «نوين» بودن، چه وجه تمايزي نسبت به «تمدن غيرنوين گذشتگان» ايجاد ميکند؟
– ادعاي تأسيس تمدن اسلامي استمرار همين «ايدئولوژيزه کردن» امر ديني، سکولاريزه کردن دين و بشري و ناسوتي کردن ساحت قدسي است. چنين مدعياني ناآگاهانه امر قدسي را بشري، سياسي و ناسوتي ميکنند.
– فرماندهان نظامي هم دستور ميدهند که «ارتش، اسلامي شو!». اينها فقط توهم است؛ چون اسلامي کردن يک جامعه يا يک مجموعه، اصلاً امري فني، اجرايي، اداري، بوروکراتيک و ديوانسالارانه نيست.
حجت الاسلام و المسلمين محسن الويري، عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام) در پاسخ به اظهارات بيژن عبدالکريمي، در خصوص ظرفيتهاي انقلاب اسلامي در تمدن نوين اسلامي، با قدرداني از برگزارکنندگان گفت: اين جلسه کرسي نقد علمي در حقيقت گفتگويي براي فهميدن و فهماندن و بيان نقد است. البته دفاع از تمدن نوين اسلامي داراي خاستگاههاي مختلف بوده و هر کدام بايد مجزا باشد.
حجت الاسلام و المسلمين الويري افزود: در اين جلسه سخنگو يا بيان کننده مواضع دولت يا جريان خاصي نبوده و نيستم.
وي ادامه داد: در مورد تمدن نوين اسلامي، و بايد مراد از تقديرگرايي را بدانيم، چرا که از نظر من تقديرگرايي، اعتنا به سنتهاي الهي بوده و رمزآلود نيست.
دانشيار دانشکده تاريخ و علوم سياسي دانشگاه باقرالعلوم(علیه السلام) مدرنيزه را بخشي از تجربه سودمند برشمرد و گفت: هرجا اراده معطوف به قدرت بوده، پيشرفت هم حاصل شده است و اگر انديشه امام راحل(ره) به حکومت نميرسيد اينگونه نميتوانست اثرگذار باشد. بنابراين با انديشه و حرکت اسلامي، ميتوان جامعه را دگرگون ساخت.
وي با رد این گزاره که تمدنها تأسيس نميشوند بلکه ظهور ميکنند، گفت: معتقدم تمدنها را با توضيحاتي ميتوان تأسيس کرد و در حقيقت تمدن را ميتوان بجد با فهم واقعبينانه ساخت که البته تا جايي اراده، خلاقيت، فضاسازي و… بوده و بقيه نيز بسته به اتفاقات الهي است که اگر همه انسانها نگاه تمدني پيدا کنيم بسياري از هزينهها کاهش مييابد.
حجتالاسلام والمسلمين الويري با بيان اينکه برنامههاي توسعه قابل پيشبيني بوده که ما بخشي از آن را از مدرنيته فراگرفتيم، افزود: بر اساس خيزش و اراده انسانها، فرايندي که تمدنهاي ديگر داشتند را تمدن اسلامي ميتواند داشته باشد و امروز تمدن نوين اسلامي راه خود را پيدا کرده و همه آن را پذيرفتهاند، ولي در مرحله جنيني است و بسيار کارداريم و بايد با اميد، اين امر را پيش ببريم.
وي خاطرنشان کرد: مقوله تمدن نوين اسلامي داراي مباني بوده و قابل دفاع است. اما در عين حال پذيراي همه نقدهاست، گفتگو کرده و اگر بايد در مباني تجديدنظر شود انجام ميدهيم و در حقيقت انديشه تمدن نوين اسلامي را به انديشه انقلابي تعبير نکنيد.
حجت الاسلام و المسلمين الويري به عبدالکريمي پيشنهاد کرد يکبار اندیشه های امام(ره) را مرور کند چرا که هيچ انديشهاي در دوران معاصر به اندازه انديشه امام راحل(ره) همسو با حقيقت نبوده است.
دبير علمي نقد ظرفيتهاي انقلاب اسلامي در تمدن نوين اسلامي هم گفت: تمدن اسلامي ارزش خاصي براي امت قائل است و ما براي تمدنسازي نيازمند تفکر، علم و دانش، سبک زندگي و اصول معنوي هستيم که در عرصه تفکر پشتوانه اسلامي داشته، ولي دولتها کم کاري کرده و کرسيهاي نظريهپردازي و علمي را ضعيف برپا کردند. در عرصه زندگي، همه ما در ايجاد سبک زندگي اسلامي و معنوي مقصر هستيم و در عرصه علم نيز ميراث گذشته، نشانگر بوده است و امروز نيز ما راهکارهاي توليد علم را ميتوانيم با اعتماد به نفس و برنامه پيش ببريم.
دکتر اصغر منتظرالقائم عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان گفت: روحيه مدرکگرايي، عدم آزادانديشي، سرقتهاي ادبي و… در زندگي ما آسيبپذيري ايجاد کرد و بايد در عرصه معنويت، روح معنوي اسلام را که همواره با علم، سياست، اختيار و بندگي انسان به خداوند است مدنظر داشته باشيم.
در پايان چند تن از استادان سئوالات خود را مطرح کردند و با سخنرانان به بحث و گفتگو پرداختند.