به گزارش روابط عمومی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان به نقل از خبرگزاری ایمنا، اندوهگین بودن در مصیبت ائمه معصومین(علیهم السلام) ازمصادیق حب به اهل البیت محسوب میشود. برپایی مراسم عزا در سوگ هرعزیزی، متناسب با فطرت انسان است. چرا که انسان اهلِ عاطفه، درغم از دست دادن عزیزانش واکنش نشان میدهد و حب خویش را با حالات و رفتارهای متفاوتی ابراز مینماید.
پیامبر اسلام نیزدر سوگ عموی خویش حضرت حمزه عزاداری کردند، همانگونه که سایر ائمه نیز همواره در سوگ سرور و سالار شهیدان عزاداری میکردند.عزاداری یکی از ابزارهایِ ابراز حب است که متاسفانه امروزه دستخوش انحرافات متعددی شده است.
اگرچه برخی از انحرافات موجود در عزاداریها، بی غرض و از ناحیه دوستان است، اما در عین حال با توجه به تأثیر عمیق عزاداری در پیشبرد اهداف اسلام، نقش دشمنان در جهت تخریب و تحریف عزاداریها را نمیتوان نادیده گرفت.آنچه عزاداریها را از مسیر صحیح منحرف میکند، ممکن است از ناحیه بانیان مجالس باشد و یا حتی از ناحیه خطباء و سخنرانان، گاهی نیز این انحرافات از سمت مادحین و یا عامه مردم اتفاق می افتد.
برخی از افراد به بهانه تقدس عزاداری، چشمهایشان را بر تحریفات موجود میبندند و با این جملات که نباید با دستگاه امام حسین(علیه السلام) درافتاد ازهمه خطاها در این زمینه چشم پوشی میکنند.اما باید دقت کرد که انحرافات میتواند در دو موضع محتوا و شکل عزاداریها خود را نشان دهد و منجر به بد تعبیری و بد تفسیری شود.
ازجمله آسیبهای محتوایی در باب عزاداری این است که تبیین کنندگان محتوای عزاداری گاه از جریانات تاریخی اتفاقاتی عجیب و از وجود مقدس ائمه، انسانهایی خارق العاده میسازند و در این زمینه جزء غلو کنندگان قرار میگیرند. آنها وقایع تاریخی زندگی ائمه را وقایعی رازآلود و غیر قابل تبیین عقلانی معرفی میکنند و گاهی نیز بالعکس تنها به ظواهر توجه کرده به گونهای که محتوای اشعار و مدحهای آنها تنها در چشم و ابرو خلاصه میشود در حالی که در عزاداری باید به هر دو بُعد ملکی و ملکوتی ائمه اشاره شود تا هم جنبه اسوه و الگو بودن آنها محال به نظر نرسد و هم جنبه معنوی آن حضرات مورد غفلت قرار نگیرد. اگر چه به عنوان مثال واقعه عاشورا بُعد عاطفی بسیار قوی دارد، اما در عین حال پرورش بعد عاطفی و عقلانی و حماسی عزاداری در کنار یکدیگر میتواند ما را از افتادن در دام تک وجهی شدن برهاند.
از دیگر آسیبهای محتوایی در عزاداریها دروغ در تبیین وقایع است. با وجودی که ذکرمصیبت و زبان حال در عزاداری نیکوست اما زبان حال نباید ما را از زبان قال دور ساخته و مجبور به دروغ کند.
نکته دیگر در باب محتوا این است که با توجه به اینکه جنس عزاداری جنس غم و اندوه است، ممکن است این احساسات انسان را به سمت ضعیف بودن و احساس بیچارگی کردن سوق دهد در حالی که در آموزههای اسلام توجه به عزتمندی و عزیز بودن بسیار مورد سفارش قرار گرفته است.
اگرچه از دست دادن معصومین(علیهم السلام) امری اندوهناک است چرا که با شهادت آنها بشریت از فیض وجود ظاهریشان محروم میماند اما در عین حال این امر، امری ذلت بار قلمداد نمیشود و نشانهای بر ضعف و عجز نیست. برخی نیز برای ابراز ارادت شخصیت انسانی خویش را در حد یک حیوان تنزل داده و خود را مثلاً سگ حسین معرفی میکنند در حالی که این امور بر خلاف عزتمندی انسان است و موجب وهن مذهب نیز میشود.
گاهی برخی از مادحین و یا سخنرانان برای جذب مخاطب و ایجاد هیجان در مجالس خویش با تکیه کردن برتعریف خواب و رؤیا به مجلس گرمی میپردازند در حالی که وارد کردن بحث خواب و رؤیا در جریان عزاداریها، انسان را از فلسفه عزاداری که تعمیق باورهای دینی است دور میکند.
تولی و تبری از جمله نشانههای اثبات دیانت است و یکی از فضاهای موجود برای به فعلیت در آمدن تولی و تبری مجالس عزاداری است. در این مجالس است که انسان میتواند پایبندی خویش را به نظام اسلام اعلام کند و از دشمنان برائت جسته و ماهیت ظلم ستیزی اسلام را به منصه ظهور رساند، بنابراین عزاداری صحیح عزاداری است که محتوای آن از این اصل سیاسی منفک نباشد.
علاوه بر این در بخش محتوا باید دقت شود که محتوا از یک طرف شامل اشعار مدح و مرثیه باشد و ازسوی دیگربخشی از محتوا به تبیین وقایع و روشنگری اختصاص یابد.بنابراین تبدیل کردن مجالس عزاداری به مجالس صرفاً شور و سینه زنی و بدون سخنرانی از دیگر آسیبها در این زمینه است.
امروزه در سطح شهر نیز تبلیغات عزاداری به گونهای است که یا نام سخنران ندارد و یا نام مداح بقدری پررنگ میشود که گویا حضور سخنران و خطیب ضرورتی ندارد. مجالس عزاداری از حیث محتوا باید در بُعد تربیت فردی و انسانی مؤثر بوده و افراد را به متخلق شدن به اخلاق الهی سوق دهد و از حیث اجتماعی نیز برنامهای برای مدیریت تحولات اجتماعی در اختیار انسان قرار دهد.
لذا کسانی که در صدد تأمین خوراک فکری مردم هستند باید به این دو اصل توجه کنند. وقتی فلسفه حقیقی عاشورا برای مردم به خوبی بیان نشود فلسفه سازیهای انحرافی بیش از پیش تقویت خواهند شد.
یکی دیگر از آسیبها در این زمینه نگاه منفعت جویانه و کاسب کارانه به عزاداری است . این آسیب از ناحیه برخی خطیبان و مداحان ایجاد شده و مردم نیز با رفتار خود ممکن است آن را تقویت کنند.تعیین کردن هزینههای بسیار زیاد برای سخنرانی و مداحی تا جایی که حتی برخی از افراد تا قبل از دریافت وجه کامل حاضر به حضور در مراسم نمیشوند از خطرات مهمی است که میتواند با تبلیغ دشمن مجلس عزاداری را به تجارت خانهای سودمند تنزل دهد لذا در این مساله نیز هم باید مردم دقت کنند و هم خطیبان و سخنرانان.
استفاده از برخی آلات موسیقی و یا خواندن اشعار دینی با لحن ترانههای مبتذل نیزمی تواند جزء تحریفات شکلی و ظاهری عزاداری محسوب شود.
از دیگر آسیبها میتوان به تجمعات خیابانی و بدون برنامه اشاره کرد. گاه دیده میشود مثلاً برای کشتن شتر در ایام عزاداری افراد زیادی از زن و مرد در خیابان تجمع کرده و موجبات آزار و اذیت عابران و یا رانندگان و کسبه محل را فراهم میآورند و یا جوانانی که تنها به بالا بردن علم و کتل اکتفا کرده و برخی مردم بدون هدف و تنها برای سرگرمی به تماشای آنها مینشینند. این افراد بیشتر از آنکه بخواهند جزء عزاداران باشند جزء تماشاچیان قرار میگیرند. بنابراین بهتر است بخش اعظم عزاداریها به مساجد و تکیهها و یا منازل اختصاص یابد.
یکی ازآسیبهایی که امروزه در فضای مجازی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد و دشمنان از آن سوء استفاده میکنند، بحث حقالناسها در عزاداری است. صدای بلند بلندگوها در ساعات دیر وقت شب هنگام، ریختن ظروف یکبار مصرف چای و نوشیدنی و غذا در سطح شهر، راهبندان کردن و بستن مسیر مردم در کوچه و خیابان همه و همه میتواند از مصادیق حق الناس باشد که بایداین آسیبها توسط خود مردم مورد ترمیم قرار گیرد.
همه ما موظفیم در برخورد با آسیبها واکنش مناسب نشان دهیم و نسبت به این موضوع بی تفاوت نباشیم. وقتی شنونده و کسی که در مجلس حاضر است نسبت به خطاها سکوت کرد و واکنش نشان نداد، طرف مقابل نیز بنا را بر صحت عمل خویش خواهد گذاشت. در صورتی که باید برخوردها جدی و همراه با تذکرات خیرخواهانه و منطقی و بدون ریختن آبروی مؤمن باشد تا فلسفه عزاداری یعنی افشاگری هرآنچه در گذشته رخ داده و روشنگری نسبت به هرآنچه در آینده ممکن است اتفاق بیافتد به خوبی تبیین شود.