در این فصلنامه در ۶ مقاله و در ۱۹۵ صفحه منتشر شده که از جمله این مقالات «واکاوی واژه رضا در صحیفه سجادیه» نوشته زهرا باغبانان و مهدی احمدی فراز است؛ در چکیده این مقاله میخوانیم “امام سجاد علیه السلام در دوران خفقان بعد از قیام عاشورا برای یادآوری هدف این قیام، مضامین عمیقی را در قالب دعا مطرح کردند؛ یکی از مضامین مورد توجه «رضا» است. امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه ۷۹ بار به «رضا» اشاره نموده اند؛ با این وجود، بررسی آن در صحیفه مورد توجه محققان قرار نگرفته است؛ از این رو، در این تحقیق با مراجعه به متن صحیفه سجادیه، مفهوم رضا تبیین و راههای تحصیل آن و کارکردهای آن در نگاه امام سجاد با روش توصیفی – تحلیلی، واکاوی شده است. اگر انسانها حالشان در موقعیت بلا، گرفتاری و مصیبت مانند وقتی باشد که در حالت رخاء و آسایش و رفاه به سر میبرند، به مقام رضا رسیده اند؛ البته طبق دیدگاه امام سجاد علیه السلام، رضا یک رابطه دو سویه بین خدا و بنده است؛ انسانها با رعایت معیارهایی مانند ایمان، عمل صالح، اطاعت از خدا، ترک گناه و انجام واجبات، میتوانند موجبات رضایت خدا از خودشان را فراهم کنند. همچنانکه، بنده با نگرش و رفتارش میتواند رضایت خود از خدا را نشان دهد. در بعد رفتاری، اطاعت از خدا و جانشینان او در زمین، عبادت خدا و در بعد نگرشی، رضا به قضای الهی و شهادت به اینکه خداوند، رزق را به عدالت در میان بندگان تقسیم میکند، نشاندهنده رضایت بنده از خداست. هنگامیکه خدا از بندهای راضی باشد، او را از حوادث شر محفوظ میدارد؛ همچنان که درجه چنین بندهای را در میان بندگان بالا میبرد و بهشت را به او پاداش میدهد”.
دومین مقاله این فصلنامه با عنوان «شیوههای ترویج حیا با محوریت سوره نور» به قلم الهام خرّمی نسب و نجمه خجسته نجف آبادی تألیف شده که در چکیده این مقاله آمده است: “در آیین اسلام، رعایت عفت و حفظ حدود و حریم محرم و نامحرم برای زن و مرد از اهمیت خاصی برخوردار است. بسیاری از آسیبهایی که به دختران و زنان جامعه وارد میشود، ناشی از نداشتن حیا و عفاف است. درونی کردن این ارزش در دختران و زنان باعث میشود آنان مقاومت بیشتری در برابر انحرافات داشته باشند. در این مقاله، نگارنده بر آن است شیوههای فردی و اجتماعی ترویج حیا را در سوره نور، به روش توصیفی و تحلیلی، بیان کند و راهکارهایی برای عملی کردن این فضیلت و نهادینه شدن آن در جامعه ارائه دهد؛ البته حیا و عفت نهادینه نمیشود، مگر آنکه هم تک تک افراد و هم کل جامعه به آن پایبند باشند. اگر افراد بتوانند ابتدا، در منزل خود، حریم و حدود را حفظ کنند و در رفتار خود حرمت والدین را نشکنند، آن گاه میتوانند در حفظ حریم اجتماعی نیز موفق عمل کنند. اگر آحاد افراد جامعه حریم اجتماعی را رعایت کنند و هنجارشکنان به سختی مجازات شوند، کسی نمیتواند پرده حیا را به راحتی بدرد”.
دیگر مقاله پنجاه و پنجمین شماره فصلنامه «اخلاق» با عنوان «آسیب شناسی صفات اخلاقی نکوهیده در داستان قرآنی حضرت یوسف علیه السلام» اثر آمنه فردوسی و حبیب رضا ارزانی است؛ در چکیده این اثر میخوانیم “قصص قرآنی دربردارنده نکات اخلاقی و تربیتی فراوانی است، از جمله سوره یوسف که نکات و آموزههای اخلاقی و تربیتی زیادی را دربردارد. صفات اخلاقی را میتوان به دو گونه مثبت و منفی دسته بندی کرد که در این نوشتار صفات اخلاقی منفی با عنوان آسیبهای اخلاقی- تربیتی در داستان قرآنی حضرت یوسف علیه السلام بررسی میشود. با توجه به اینکه آموزههای اخلاقی این سوره بر همه، مخصوصاً جوانان، تأثیرگذار است، به بررسی آسیبهای اخلاقی در این سوره میپردازیم تا عبرت پذیری از وقایع و مسائل این سوره بیشتر شود. این تحقیق از نوع کاربردی و روش آن، تحلیلی – توصیفی است. همچنین، در این تحقیق آسیبهای اخلاقی در دو حوزه فردی و اجتماعی بررسی میشود؛ آسیبهای فردی چون: پیروی از شهوات، حبّ جاه و مقام، شرک و… و آسیبهای اجتماعی مانند: حسد، مکر و حیله، نفاق و دورویی و… “.
«کارکردهای اخلاقی مرگ آگاهی در زندگی معنادار، از دیدگاه علامه جعفری» دیگر مقاله این فصلنامه است که به قلم زهرا آبیار و فاطمه سادات حسینی حجازی و زهرا شیریان به رشته تحریر در آمده که در چکیده این اثر آمده است: “مرگ آگاهی و حیات از جمله دوگانههایی است که همیشه برای بشر، دغدغه بوده است؛ به نحویکه در طول تاریخ، حل معمای مرگ و ارتباط آن با حیات، از بزرگترین آرزوهای انسان محسوب میشود. امروزه نیز با رواج پوچی و بی هدفیهایی که گریبان گیر انسان معاصر شده، پرداختن به مرگ و نقش آن در زندگی ضرورت دوچندان یافته است. نظر به اهمیت این امر، در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، تلاش شده است تا مرگ آگاهی و کارکرد اخلاقی آن بر حیات معنادار انسان از دیدگاه علامه جعفری، به عنوان متفکری که حیات معنادار دغدغه وی بوده، بررسی شود. ازنظر علامه تفسیر حیات معقول درگرو تفسیر صحیح مرگ است. مرگ آگاهی که تفسیر «انا لله و انا الیه راجعون» است، با تصعید یافتگی، کنترل اخلاقی، افزایش کیفیت زندگی دنیوی و تراکم اخلاقی آثاری چون: کوتاهی آرزوها، ساده زیستی و عملگرائی همراه با پرهیزگاری در دنیا، انبساط و آرامش روحی نسبت به مرگ، در همین دنیا و برخورداری از زندگی و حیات دنیوی متعالی نسبت به دیگران را در حیات معنادار و معقول به دنبال دارد. “.
پنجمین مقاله این فصلنامه با موضوع «مشکل اخلاقی اشتغال زنان و ایفای نقش خانوادگی آنها با رویکرد اخلاق کاربردی» نوشته محمدجواد فلاح و طاهره مهدویان است که در چکیده این اثر میخوانیم: “حضور بانوان به ویژه بانوان متأهل در مشاغل آنها را با مشکلهای اخلاقی مواجه ساخته است. اینکه یک زن بتواند هم نقش حرفهای و شغلی خود را به طور کامل ایفا کند و هم در مقام همسری و مادری از عهده مسئولیت هایش در خانه برآید مسئلهای است که مقاله پیش رو به آن خواهد پرداخت. ما بر اساس سه محور مخاطره آمیز بودن فعالیتهای شغلی زنان، ارزش گذاری شغلی زن در بیرون از خانه و تغییر در خصلتهای ذاتی زنان به نفع و علیه حضور زنان در مشاغل استدلال خواهیم کرد و بر اساس دیدگاه اسلامی آن را مورد قضاوت و داوری قرار میدهیم. بر اساس آموزههای اسلامی جدای از موارد استثنایی که ضرورتهایی مثل حفظ جان و آبرو و سلامتی خود و فرزندان مقتضی آن است، حفظ شأن زن در خانواده و مراقبت از ویژگیهای متناسب با خلق و خوی او به عنوان یک اصل اخلاقی مورد توجه قرار میگیرد. در این مقاله با بیان وضعیتهای مختلف فاعل اخلاقی (زنان) که در مسئله ذکرشده راه حلهایی پیشنهاد میگردد”.
یکی دیگر از مقالات این فصلنامه با عنوان «بررسی تطبیقی مبانی تربیت اخلاقی از منظر غزالی و مهدی نراقی» اثر فاطمه فرهادیان و حسن سراج زاده است؛ در چکیده این تألیف آمده است: “اخلاق و تربیت اخلاقی همواره موردتوجه اندیشمندان و علمای مختلف در سراسر جهان بوده است. ازاینرو، پژوهش حاضر باهدف استخراج آرای تربیت و تبیین وجوه اشتراک و افتراق دو متفکر بزرگ اسلامی ابو حامد غزالی و مهدی نراقی در زمینه مبانی تربیت اخلاقی بهمنظور بهرهگیری در دینیسازی تعلیم و تربیت است. تحقیق این پژوهش تحلیل تطبیقی و بهصورت اسنادی است. جمله یافتههای تحقیق این است که هر دوعالم دینی بر اساس آموزههای دینی در پی عرضه نظام دینی تربیت هستند و دیدگاههای آنان در زمینههای مختلف ازجمله مسائل مربوط به تعلیم و تربیت کاملاً برآموزههای دینی مبتنی است. وجوه اشتراک خاصی در مبانی تربیت اخلاقی از منظر غزالی و نراقی وجود دارد که مرکب بودن انسان، پاک بودن سرشت انسان، تدریج، تغییرپذیری اخلاق، تأثیر شرایط از مهمترین و اساسیترین مبانی تربیت اخلاقی از منظر هر دو دانشمند است. در مبانی و پیش فرضهای تربیت اخلاقی بین این دو اندیشمند تفاوت مبنایی شاخصی وجود دارد. اشعری مسلک بودن غزالی منجر به ارائه تفکر و بینش متفاوت در مباحث تربیت اخلاقی وی گردیده است. عدم تمسک به روایات اهل و رویکرد جبری داشتن در امور از این جمله است. در مبانی تربیت اخلاقی غزالی، روح تصوف حاکم است و گاهی جنبه عقلی و فلسفی دارد، اما نراقی در مبنای تربیت اخلاقی جنبه عرفان و عملی اخلاق را رعایت نموده است”.
دفتر فصلنامه «اخلاق» در اصفهان، خیابان آیتالله شمس آبادی، رو به روی ارگ جهاننما، کوچه سرلت، بنبست سهیل، ساختمان شماره ۲، دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان واقع شده است؛ علاقهمندان جهت کسب اطلاعات بیشتر میتوانند به نشانی اینترنتی این فصلنامه به آدرس http://akhlagh.morsalat.ir مراجعه کنند و یا با شماره ۳۲۲۰۸۰۰۱ -۰۳۱ تماس بگیرند.