وی با بیان اینکه سبک زندگی معطوف به یک رفتار خاص نمیشود و از نوع پوشش گرفته تا غذای مورد پسند و موارد بسیار زیاد دیگر تفاوتهایی است که بین جوانان متولد دهه 70 و80 در مقابل متولدان دهه 50 و 60 وجود دارد، گفت: این میزان از تفاوت سلیقه بین این دو نسل جای بسی تأمل دارد چراکه باید بررسی شود چرا نظام ترجیح دو نسل به این میزان از یکدیگر متمایز است.
مدرس حوزه علمیه مشهد و پژوهشگر فقه اجتماعی با بیان اینکه نوع نگاه و نگرش نسل امروزی با گذشته کاملاً متفاوت است، تصریح کرد: کسی که در نظام زندگی مدرنیته زندگی میکند سبک زندگیاش با شخصی که در نظام زندگی دینی و شیعی زندگی میکند کاملًا متفاوت است.
وی با بیان اینکه نظام ارزشی این دو نسل هم متفاوت است زیرا مواردی که برای نسل دهه 60 و 50 ارزش است برای جوانان دهه 70 و 80 اصلاً ارزشی به حساب نمیآید، گفت: بعضی میگویند مشکل در نظام آگاهی بخشی دلیل این امر است اما این حرف به راحتی نقض میشود.
حجت الاسلام و المسلمین الهی خراسانی با طرح این سئوال که به راستی این میزان از تفاوت بین دو نسل به چه دلیل وجود دارد؟ گفت: تفاوت در نظام زیبایی شناختی دلیل اصلی این تفاوت در سبک زندگی است چراکه جوانان دهه هفتادی این نوع زندگی و پوشش را زیبا میدانند درصورتیکه نسل گذشته کاملاً برخلاف این نوع نگرش تصور می کنند.
وی با بیان اینکه تفاوت در سبک زندگی به معنای تمایز دو سبک زندگی و اطلاق آن به دو سبک زندگی حق و باطل نیست، گفت: تفاوت سبک زندگی به معنای همین تفاوت سلیقهها است؛ به طور مثال جوانان دهه 50 و 60 نسبت به غذاهای سنتی علاقه دارند درصورتیکه نسل امروزی فستفودها را ترجیح میدهند.
پژوهشگر علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه عواملی این تفاوت در نظام زیباییشناختی را رقم میزنند، گفت: به طور مثال برای صحبت با بانوان بد حجاب به جای اینکه فتاوای شرعی این مسئله را مطرح کنیم باید هدف شناسی کنیم چرا که هرچه مسئله شرعی برای شخص بیاوریم وقتی در نظام زیباییشناختیاش این امر زیباست سودی ندارد.
وی افزود: برای امر به معروف باید ابتدا سبک زندگی شخص را مشخص کنیم و سپس نه تنها نسبت به ترک یک عمل واحد تلاش کنیم بلکه عدم مطلوبیت سبک زندگیاش را تبیین کنیم، متاسفانه نظام زندگی امروزه همه مسائل را از نظام ارزشی و هنجاری خارج و شخصی سازی کرده است.
حجت الاسلام و المسلمین الهی خراسانی با بیان اینکه تا قشر مذهبی در فضاهای رقابتی حضور نداشته باشند نمیتوان از ایجاد رقابت بین سبک زندگی صحبت کرد، گفت: به طور مثال باید پرسید چرا قشر مذهبی از سینماها دور هستند؟ همین امر سبب میشود افراد خنثی وقتی در جو سینماها قرار میگیرند تحت تاثیر قرار گرفته و سبک زندگی خود را تغییر دهند.
وی ادامه داد: برخی از مذهبیون میگویند حضور ما در فضاهای مجازی لزومی ندارد ولی در پاسخ باید گفت وقتی جوان و نوجوان امروزی تمام زیبایی نظام شناختیاش در اینستاگرام تعریف میشود چگونه ما میتوانیم با عدم حضور در این فضا برای جوانان زیبایی شناسی دینی را تعریف کنیم؟
مدرس حوزه علمیه مشهد و پژوهشگر فقه اجتماعی با بیان اینکه به هیچ وجه نباید افراد را به «مثل شما زندگی کردن» دعوت کنید، گفت: بلکه باید زمینه انتخاب سبک زندگی خوب و اصلح را برای آنها فراهم کنید، مثلاً شخصی نظام انتخابی اش سلبریتی محوری است پس ما باید سلبریتی سالم به او معرفی کنیم نه اینکه او را نسبت به عدم توجه به سلبریتی ها سوق دهیم چراکه این امر مربوط به مرحله آخر است و در مراحل اول نه تنها بازخورد خوبی ندارد بلکه نتیجه سوء می دهد.