این استاد دانشگاه ادامه داد: واقعیت این است که رسانه هر دو این تعاریف را در خود دارد. یعنی هم می تواند به عنوان ابزاری برای جهت دهی به جامعه شناخته شود و هم نقش مهم کنگشری در جامعه را برعهده داشته باشد.
او رسانه های فعال در انگلستان و امریکا را رسانه هایی موفق قلمداد کرد و گفت: عمر 90 ساله رسانه در دنیا با تشکیل سینمای هالیوود در سال 1902 آغاز شد که در ابتدا در قالب یک نظام استدیویی شکل گرفت تا امریکا را به عنوان مرکز آمال و آرزوهای نخبگان جهان به لحاظ سبک زندگی تبدیل کند.
او افزود: در ساختار نظام استدیویی در 40 سال اول فیلمبرداری ها نه در فضای باز و جامعه واقعی امریک، بلکه در استدیو و فضایی خیالی و دور از واقعیت موجود انجام می شد. آنها باران، طوفان و شب را در فیلم ها نشان نمی داند تا تصویر مطلوبی برای مخاطب ایجاد شود.
تقی پور با بیان اینکه تغییر نگرش مردم امریکا نسبت به سیاه پوستان از طریق رسانه انجام شد، اظهار کرد: متولیان سیاسی امریکا در سال 1970 متوجه شدند مردم امریکا نسبت به سیاه پوستان این کشور دچار بدبینی شده اند. چراکه این افراد در فیلم ها افرادی مخوف و خطرناک معرفی شدند.
او ادامه داد: آنها پرسشنامه ای را در شهرهای بزرگ امریکا پخش کردند و از مردم پرسیدند آیا حاضرید با یک سیاه پوست در یک ایالت، شهر، مجتمع مسکونی، اداره و یا خانه زندگی کنید؟ سپس در رسانه ها کاراکتر سیاه پوست ها را تغییر داده و به آنها نقش قاضی، پزشک، وکیل و… دادند و این آزمایش را هر دوسال یک بار انجام دادند و دریافتند تصورات مردم نسبت به این قشر از جامعه درحال تغییر است.
او خاطرنشان کرد: سپس از سیاه پوست ها در مشاغل پرخطر و خدماتی مثل آتش نشانی استفاده کردند.
کاربری مثبت و منفی رسانه
این استاد دانشگاه، رسانه را دارای کارکردهای مثبت و منفی دانست و گفت: رسانه می تواند دارای کارکرد مثبت هم باشد. مثلا امروز مسئله اهدای عضو از طریق رسانه به امری موجه تبدیل شده است. یکی از اثرات رسانه این است که انسان با آن همذات پنداری می کند و این باعث اثرات مطلوب بر مخاطب است.
فریبکاری در رسانه
او سپس به مفهوم فریبکاری در رسانه و چیستی آن اشاره کرد و گفت: ارائه اطلاعات غلط و متناقض، دروغ گرفتن، مخفی کردن بخش مهمی از پیام و عدم ارائه اطلاعات تکمیلی در رسانه فریبکاری نام دارد.
او ادامه داد: در رسانه سه روش به نام بازنمایی، وانمایی و انگاره سازی وجود دارد که باعث فریب مخاطب می شود. گاهی رسانه دروغ نمی گوید اما واقعیت را هم منعکس نکرده و یا بخشی از آن را بیان می کند. افکار عمومی ممکن است مدتی درباره این موضوع بررسی کند و گاهی هم به بیراهه کشیده شود.
او با بیان اینکه فریبکاری در رسانه تاکتیک های مختلفی دارد، اظهار کرد: دستچین کردن از جمله تاکتیک هایی است که اثرات زیادی بر مخاطب دارد. این سیاست ازسوی رسانه های انگلیسی مانند «من و تو» و «ایران اینترنشنال» بسیار مورد استفاده قرار می گیرد و هنرمندانه به فریب مخاطب می پردازد.
او با اشاره به برنامه ریزی دقیق و هدفمند این رسانه ها در تربیت نیروهای متخصص در حوزه رسانه گفت: دوره های آموزش رسانه با نام «خلاقیت رسانه ای» از سوی شبکه بی بی سی برگزار می شود. نحوه چیدمان سلف غذاخوری در این آموزش ها ویژه است. مثلا در ساختمان بی بی سی سلف غذاخوری آزاد است، چون معتقدند شخصی که به کار فکری می پردازد نباید احساس گرسنگی داشته باشد.
او ادامه داد: در ایران 40 هزار نیروی رسانه ای وجود دارد که به اندازه 2 هزار نیروی شبکه بی بی سی کارایی ندارند. به این دلیل که آنها با برنامه و ساختار صحیح و پیش بینی های 100 ساله پیش می روند. اعتقاد آنها بر این است که تغییرات، ناگهانی و یک شبه ایجاد نمی شود و باید ابتدا اعتماد و سپس مشارکت مخاطب را جلب کرد.
وارونه سازی پیام
تقی پور با بیان اینکه در تعاریف قدیمی رسانه از مفهوم وارونه سازی پیام یاد می شود، گفت: در سال 1940 تا 1945 تلویزیون در امریکا رواج یافت و مردم در خانه ها به تماشای تصاویری از جنگ ویتنام نشستند و در نهایت از فرستادن همسر و فرزندان خود به جنگ خودداری کردند! لذا امریکا نتوانست حضور مناسبی در این جنگ داشته باشد. به همین دلیل از آن زمان به بعد دیگر هیچ رسانه ای تصاویر واقعی از جنگ نشان نداد.
تاکتیک های فریبکاری در رسانه
او دومین تاکتیک فریب رسانه ای را سابقه یا پیشینه نویسی دانست و گفت: رسانه ها گاه در حاشیه یک خبر سابقه و پیشینه ای مرتبط و مد نظر خود می افزایند که بر ذهنیت مخاطب اثر می گذارد.
او ادامه داد: تاکتیک اطلاع سری دیگر روشی است که به مخاطب چنین القا می کند که این رسانه برای نخستین بار این اطلاعات را در اختیار مخاطب قرار می دهد. درحالیکه ممکن است این اطلاعات دست چندم باشد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: تاکتیک دیگر، نشت هدایت شونده است. مانند بوی رقیق گاز که برای کسی خطری ندارد ولی شما به دنبال علت آن می گردید. رسانه هم خبر کوتاهی را در اختیار مخاطب قرار داده و هر از گاهی ادامه آن را منتشر می کند تا مخاطب نسبت به دنبال کردن آن ترغیب شود.
او ادامه داد: ماساژ پیام، تکنیک دیگری است که در آن رسانه هیچ کار جدیدی در خبر انجام نمی دهد، ولی به اشکال مختلف آن را مطرح کرده و چنانچه در نظر دارد بر مخاطب اثر می گذارد.
او تاکتیک حذف را روشی برای حذف بخشی از پیام و پرداختن به کلیات خبر دانست و در تشریح روش های بعدی فریبکاری در رسانه گفت: زمان بندی، قطره چکانی، موجی و تظاهر به بی طرفی از دیگر روش های فریبکاری است.
او درباره روش تظاهر به فریبکاری گفت: در این روش که تاثیرگذاری زیادی بر مخاطب دارد، رسانه موضع گیری خاصی ندارد و چنان رفتار می کند که گویی هیچ نظری درباره این خبر ندارد.
او ایجاد خشونت، محک زدن، استفاده از کاریکاتور و طنز، پیشگویی مغرضانه، دشمن فرضی، مقابله، جنجال آفرینی، ترور تصویری، استفاده از عکس های جعلی، قاطعیت در بیان اخبار نادرست و منبع نقابدار را دیگر تاکتیک های فریبکاری در رسانه دانست که بر مخاطب تاثیر سوء دارد.
جنگ روانی
این استاد دانشگاه جنگ روانی را دیگر تاکتیک رسانه ای برای کنترل افکار مخاطب دانست و تصریح کرد: در گذشته گفته می شد مگر می شود رسانه اخبار جعلی به مخاطب ارائه دهد؟ ولی رفته رفته این مسئله جزئی از روش رسانه های بزرگ دنیا شد. مثلا «فاکس نیوز» شیوه های جدیدی را برای حفظ موقعیت خود در دستور کار قرار داد و استفاده از اخبار جعلی را روشی مناسب برای دسترسی به این هدف دانست.
او افزود: استفاده از ژانر خاطره نویسی جنگی دیگر روشی است که توسط امریکایی ها استفاده شد. آنها خبرنگارانی را به جنگ فرستادند تا خاطرات سربازها را از طریق وبلاگ نویسی منتشر کنند. از این مطالب تنها 5 درصد مطالب مرتبط با جنگ بود و از این طریق به قهرمان سازی از سربازها برای نوجوان ها پرداختند. این شیوه ای نوین برای فریبکاری بود که بعدها توسط رسانه های دیگر کشف شد.
مطالعات انتقادی و علل فریبکاری
این استاد دانشگاه در ادامه به برخی از مکاتب منتقد به عملکرد رسانه ها اشاره کرد و گفت: از جمله مکاتب انتقادی به عملکرد رسانه ها مکتب فرانکفورت است که رسانه را در دست قدرت های سیاسی می داند. همچنین «مارکسیست های رسانه ای» معتقد اند رسانه ها با دادن آگاهی کاذب و نشان دادن تضادهای طبقاتی مخاطب را فریب می دهد. ما نیز در حوزه خانواده در این حوزه تحقیقاتی انجام دادیم که نشان می داد این عملکرد رسانه تاثیرات مخربی بر مخاطب دارد.
او «فمنیست های رسانه ای» را دیگر گروه منتقد به این مسئله دانست و گفت: نظریه های دیگری مانند نظریه اقتصاد سیاسی مانند هربرت شیلر و پست مدرن های رسانه از دیگر گروه های منتقد به رسانه اند.
او با اشاره به هرزه نگاری و پورنوگرافی به عنوان دیگر رویکردهای منفی رسانه ای، اظهار کرد: آثاری که در قالب بازی های فکری و کامپیوتری برای فریبکاری کودکان طراحی شده است و یا کارتون هایی مانند پاندای کونگفوکار، باب اسفنجی و … ذهن کودک را با تولیدات غیراخلاقی پر می کند و عملا بر ضد هنجارهای ما است.
او منع مطلق کودکان از استفاده از رسانه را اقدامی نادرست دانست و گفت: اگر خانواده ای با فرزندش به تماشای فیلم یا سریال بنشیند، ما به هدف خود رسیده ایم. بدترین حالت این است که کودک با گوشی همراه در فضای خصوصی اش تنها باشد.
او با بیان اینکه رسانه های قدرتمند جهان قبل از ساخت محتوا، به انجام پیش بینی های دقیق می پردازند، گفت: برای طراحی شخصیت محبوب کارتون شرِک در یک مسابقه نقاشی از بچه ها خواسته شد تصویر یک غول را نقاشی کنند.
آنها غولی سبزرنگ کشیدند که در خانه ای نامنظم زندگی می کند، دهانش باز است و راه و بیراه حرف ناسزا می گوید. اما این غول مورد علاقه بچه ها بود و طراحان از روی تخیلات بچه ها، غول سبز رنگ شرِک را ساختند.
راهکارها
این استاد دانشگاه سپس به بیان راهکارهایی در زمینه برون رفت از چالش فریبکاری پرداخت و عنوان کرد: مثلا شناسایی مباحث عملکردی رقیب رسانه ای، رعایت مدیریت یکپارچه، اصالت خبر، اقتدار خبر، دیده شدن پیام های رسانه، آموزش تئوری مسئولیت های اجتماعی به کارکنان رسانه، جلب اعتماد و اطمینان مخاطب، امنیت در انتشار اخبار فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که به معنای عدم تمرکز مطلق بر اخبار سیاسی و برجسته کردن دستاوردهای پزشکی، فرهنگی و اجتماعی است.
او مثلث کاربر، شهروند، مخاطب را دیگر راهکار مهم در این زمینه دانست و تصریح کرد: باید بدانیم که مخاطب از طریق پیام هایی که می گیرد فرهنگ شهروندی خود را می سازد و می تواند در شبکه های مجازی کاربر خود باشد.
تربیت رسانه ای
تقی پور در ادامه از اهمیت تربیت رسانه ای و جایگاه آن در خانواده سخن گفت و اظهار کرد: همانسور که فرزندان ما مورد تربیت اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته تا بدانند به عنوان یک فرد متعالی در جامعه چطور رفتار کند، باید در تربیت رسانه ای نیز از مهارت استفاده از رسانه فراتر رفته و اصول و روش مواجه با پیام هایی که به آنها منتقل می را بدانند.
او چیدمان رسانه ای در منازل را عنصر مهمی در این زمینه دانست و گفت: باید در کنار رسانه های متنوع در منازل، از رسانه هایی مانند روزنامه، مجله، کتاب، رادیو، تابلوهای خوشنویسی و نقاشی استفاده کرد. متاسفانه امروز رسانه عضو ثابت هر خانواده شده و بحث تربیت رسانه ای در چنین مواقعی ضرورت بیشتری دارد.
او گفتمان سازی، خودآگاهی و خودشناسی مخاطب، جایگزین کردن برنامه های فراغتی، استفاده از رسانه نه برای سرگرمی و فراغت بلکه برای آگاهی و کسب اطلاعات، حواس انسان و رسانه، تکامل رسانه ای، تشریح فرایندهای رسانه ای، علل تغییر رسانه و روند آن برای مخاطب را از دیگر راهکارهای موجود در این زمینه دانست.