وی توضیح داد: مثلاً وقتی ما عینکی به چشم میزنیم، گاهی اوقات در مورد وزن و مختصات ظاهری و فیزیکی این عینک صحبت میکنیم و فروش این عینک را فقط از عینک فروشی ها میتوانیم انتظار داشته باشیم،ولی وقتی که شما همان عینک را به چشم میزنید، همه چیز را با همان عینک نگاه میکنید.
مدیر گروه مطالعات اسلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد:گاهی اوقات ما از مفاهیم، اجزا و عناصر تمدن صحبت میکنیم و این وقتی است که ما از تمدن به عنوان یک مقوله یا موضوع صحبت به میان میآوریم، ولی وقتی تمدن را به چشم میزنیم، تفسیر قرآن را تمدنی میکنیم.
وی ادامه داد: با این نوع نگاه عقاید دینی خود، فقه و اخلاق را تمدنی و بر اساس نگاه تمدنی بررسی میکنیم و این متفاوت از بحث پیرامون تمدن به عنوان یک موضوع است.
حجت الاسلام بابایی با بیان اینکه البته بررسی تمدن به عنوان یک رویکرد بسیار مهمتر است از بحث از تمدن به عنوان یک موضوع بوده گفت: اما اگر بخواهیم تمدن به عنوان یک رویکرد ویک نوع نگاه خاص باشد، دیگر سبک مطالعاتیاش متفاوت خواهد بود و اساساً گوشه ای از گوشه های جامعه نمیماند الا اینکه سبقهی تمدنی به خود نگیرد.
وی ابراز کرد: چیستی تمدن اسلامی در عصر جدید سه عنصر دارد و باید در مورد این سه عنصر تامل کرد تا در مورد این ترکیب یک تصورر ذهنی پیدا کنیم،نخستین عنصر، عنصر تمدن، دوم عنصر اسلامیت تمدن و عنصرسوم عصری بودن، جدید بودن و یا معاصرت تمدناست.
مدیر گروه مطالعات اسلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: منظور من از تمدّن کلانترین، فراخترین و بزرگترین نظام مناسبات انسانی است، در مورد اسلامی بودن اساساً اسلامی بودن را طیفی و تشکیکی میدانم و این اسلامیت میتواند جاهایی پررنگ و جاهایی کم رنگ باشد و اساساً واقعیت در طول تاریخ همین بوده است که ما در این مولفه دچار افت و خیزهایی بودهایم.
وی خاطرنشان کرد:معاصرت و عصری بودن تمدن اسلامی را باید تفکیک کنیم بین عصری بودن به معنای مدرن یا به معنای شرایط امروز دنیای اسلام که امروزه در آن زندگی میکنیم، وقتی از جهان معاصر اسلام صحبت میکنیم مسائل آن بومیتر و متفاوتتر از مسائلی است که در دنیای امروز با آن مواجه هستیم.
حجت الاسلام بابایی یادآور شد: در ارتباط با مساله چیستی تمدن تعدد معانی همواره وجود داشته است، در بحث های فلسفی و جامعه شناختی و تاریخی هر کدام از اندیشمندان به تفکیک در مورد تمدن بحثهایی را ارائه کردهاند که البته ضعیفترین تحلیلها در مور تمدن در دپارتمانهای تاریخی رخ میدهد .
وی تاکید کرد: برخی نیز از منظر الاهیات و معرفت دینی وارد بحث تمدن میشوند و تمدن را به عنوان فعل مولا مورد بررسی قرار میدهند نه یک فعل انسانی و به دنبال آن هستند که مکانیزم رفتار خداوند در تمدنها چیست.
مدیر گروه مطالعات اسلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به اینکه به طور کلی سه مسئله در چیستی تمدن قابل اشاره هست گفت: نخست اینکه تمدن کجا رخ میدهد؟ بین انسان و طبیعت رخ میدهد یا بین انسان و انسان؟ از ظواهر مادی صحبت میشود یا از روابط انسان با انسان. اگر از تمدن بین انسان و طبیعت صحبت کنیم باید ببینیم که مثلاً آیا در روابط محیط زیست و طبیعت موفق بوده ایم یا نه؟ ولی اگر تمدن را بین انسان با انسان جستجو کنیم شاخصهای ما متفاوت خواهد بود، در اینجا در کنار آسایش، آرامش را باید دنبال کنیم و به دنبال عدالت انسانی به تمدنها نمره میدهیم.
وی اضافه کرد: لذا به طور کلی کسی که به دنبال فرآیند تمدنی در جهان میگردد باید بررسی کند که چه بر سر روابط انسان با انسان میآید.
حجت الاسلام بابایی بیان کرد: نکته ی دوم اینکه اساساً تمدن انباشت و تراکم پاسخهای ما به نیازهای انباشته و متراکم ماست، یعنی اساساً تمدن یک جامعهی آرمانی دست نیافتنی نیست بلکه تمدن حاصل پاسخهای شبکهای و ارگانیک و به هم پیوستهی ما به نیازهای معنوی و مادی انسان است که این پاسخهای متراکم وقتی تبدیل به یک پیکره میشود تمدن را میسازد، لذا نمیتوان به لحاظ تفکرات تمدنی از آن چه که امروزه مورد نیاز جامعهی جهانی است چشم ببندیم و از آن بی خبر باشیم.
وی ابراز کرد: مسالهی سوم، مسالهی فرآیندی بودن تمدن است، اهداف همیشه دو گونه است، اهداف غایی و اهداف وسیلهای، کسی که به درجه ی اجتهاد میرسد نمیتواند سواد سطح مقدماتی خودش را از بین ببرد چون بخشی از سواد مرحله ی اجتهاد، همان سواد سطح است.
حجت الاسلام بابایی عنوان کرد: سؤال اینجاست که تمدن آیا یک وضعیت است یا یک فرآیند؟ آیا یک دفعه به تمدن میرسیم یا آیا الان تمدن در حال ساخته شدن است؟ بنابراین این فرآیندی بودن تمدن و پروسه بودن و یک «وضعیت در حال شدن» از ویژگی های تمدن است، این فرآیندی دیدن، تمدن را تبدیل به یک آرزو نمیکند و آن را دست یافتنی میسازد.
وی اذعان کرد: در باب چرایی تمدن باید گفت، لفظ تمدن برای ما یک بت نیست و شما اگر لفظ تمدن را هم حذف بکنید، ما باز هم به مفهومی تحت این عنوان نیاز داریم، هرچند ما تا کنون در احادیث و قرآن و تفاسیر کلمه ای تحت عوان تمدن نداشته ایم.
مدیر گروه مطالعات اسلام پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار داشت: ما به سه دلیل باید به سراغ مقولهی تمدن برویم، نخست جامعیت دین و ضرورت عمل جامع به دین جامع، باور ما این است که اسلام یک دین جامع است و باید همهی دین جامع را تحقق جامع ببخشیم، تحقق جامع به دین جامع چیزی می شود شبیه به تمدنی که امروزه مورد طرح است.
وی در توضیح دلیل دوم بیان داشت: مواجههی ما با یک تمدن جامع غربی است و اساساً رقیب ما امروزه تمدنی است تحت عوان تمدن غرب که با ما انواع چالش های معنوی، اقتصادی، مادی و نظامی دارد و شما نمیتوانید با رقیبی که با شما چالش فراگیر میکند چالش فراگیر نکنید.
حجت الاسلام بابایی افزود: دلیل سوم بر به تاریخ من و شما برمی گردد، ما در سرزمینی افتادهایم که در آن ژن تمدنی افتاده است و ما همواره تب تمدنی داشتهایم و این به خاطر آن انباشت تاریخی ماست که اجازه نمیدهد که ما ایزوله بشویم.
وی در پایان بیان داشت: البته فقط ما مسلمانان نیستیم که خواب و رویای تمدنی در سر داریم، امروزه هم مسیحیت و هم یهودیت پروژه های تمدنیشان را قبل از انقلاب اسلامی در دنیا آغاز کردهاند، مسیحیت بعد از جنگهای صلیبی و بعد از جنگهای جهانی جهشی تمدنی داشته است، از دههی 1960 به این طرف اساساً حوزههای علمی مسیحی ادبیات الهیات مسیحی را در مسیر تحولات سیاسی و اجتماعی و بازگشت دین به صحنه ی تحولات اجتماعی و تمدنی بازتعریف کرده اند.
برای مشاهده همه تصاویر اینجا کلیک کنید.