حوزههای علمیه و علوم اسلامی از جمله عرصههایی هستند که علیرغم وجود پژوهشگران خوب و توانمند همواره نیازمند گسترش فعالیتهای پژوهشی و توانمند سازی پژوهشگران و تولیدات آنان در عرصه علوم انسانی و علوم اسلامی است.
امروزه با توجه به هجمههای فکری و فرهنگی و غرب زدگی علوم انسانی ارائه شده در دانشگاه بیش از هر زمانی مسأله رشد و تعالی و تقویت پژوهشها در حوزههای علمیه احساس میشود و برکسی پوشیده نیست که اگر حوزه علمیه نتواند نیازهای کمی و کیفی پژوهشی در علوم انسانی و اسلامی را تأمین کند این خلأ جدی چه مشکلاتی را میتواند در زمینه تولید علم و تولید محتوا در جامعه به دنبال داشته باشد.
در همین راستا و به بهانه هفته پژوهش پای گفتوگویی دوستانه با حجت الاسلام دکتر عبدالرسول احمدیان رییس پژوهشکده الهیات و خانواده دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان نشستیم تا نگاهی داشته باشیم به اوضاع و احوال پژوهش و پژوهشگران در حوزه علمیه که مشروح این گفتوگو در ادامه برای مخاطبین فرهیخته و اندیشمند خبرگزاری رسا آمده است.
لطفا توضیح مختصری پیرامون پژوهشکده الهیات و خانواده دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان داشته باشید.
ما یک پژوهشکده هستیم تحت عنوان پژوهشکده الهیات و خانواده که زیرمجموعه پژهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم هستیم.
دفتر تبلیغات تمام امور پژوهشهای علمی و کاربردی خود را در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی متمرکز کرده است که در ذیل آن پژوهشکدههای مختلفی وجود دارند که یکی از آنها پژوهشکده الهیات و خانواده دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان است و در این پژوهشکده سعی میکنیم تمام پژوهشهای حوزه خانواده را به خوبی پوشش دهیم.
البته به این معنا نیست که همه فعالیت ما متمرکز به مسأله خانواده باشد، بلکه در حوزه الهیات و مسائلی که در اصفهان به آن نیازمند هستیم را مد نظر داریم اما به طور کلی بخش عمده فعالیت ما در حوزه خانواده و مسائل مربوط به خانواده است.
ارزیابی شما از شرایط کمی و کیفی آثاری که دریافت میکنید به چه صورت است؟
قطعا از هر متولی امور پژوهشی این سؤال پرسیده شود وی معتقد است که با وضع مطلوب فاصله زیادی داریم، اما امیدوار هستیم و روند مطلوبی را در پیش داریم، ولی باید برای رسیدن به شرایط مطلوب یک تلاش همگانی داشته باشیم، به این معنا که تنها از مسؤولان انتظار نداشته باشیم و خودمان نیز وارد میدان شویم و به فعالیت بپردازیم.
در حوزههای مختلفی با مشکل مواجه هستیم، گاهی حتی با تأمین بودجه و شرایط مطلوب، در اجرا با مشکل مواجه هستیم، به این صورت که پژوهشگران توانمند و متبحر که بتوانند فعالیت پژوهشی قابل اعتمادی انجام دهند که مطمئن باشیم منجر به نتایج علمی قابل اطمینانی خواهد بود همیشه یکی از دغدغههای مؤسسات پژوهشی بوده است.
در نتیجه ما نیز به عنوان مجریان عرصه پژوهش باید به دنبال دستیابی به حد مطلوب باشیم و دچار غفلت نگردیم، همیشه نباید ضعفها را متوجه مسؤولان کنیم و باید خود ما نیز مسؤولیت انجام پژوهش حرفهای قابل اطمینان را قبول کنیم. از سویی متولیان امر باید اهتمام به تربیت پژوهشگران جدی و توانمند داشته باشند تا بتوانیم در زمینه کمی و کیفی در حوزه پژوهش به دستاوردهای بهتری برسیم و در مسیر رسیدن به شرایط مطلوب گام های مؤثرتری برداریم.
ساختار آموزشی حوزه علمیه برای تربیت پژوهشگر به چه صورت است و آیا توانسته موفق باشد؟ مشکلات حوزه علمیه در حوزه پژوهش از دیدگاه شما چیست؟
پاسخ دادن به این سؤال بسیار سخت است، چرا که نتایج تصمیماتی که میگیریم چندین سال آینده یا حتی در سطح چند دهه بعد مشخص خواهد شد، نمیتوان هنوز به دنبال نتیجه اجرای طرحهای آموزشی بود و البته باید از مسؤولان حوزه علمیه سؤال پرسیده شود که آیا در اجرای طرحهایی که در زمینه آموزش و تربیت پژوهش داشتهاند تا چه حد موفق بودند اما شاهد هستیم که جوانانی در این عرصه ورود جدی پیدا کردهاند و از آنها در حال استفاده هستیم، اما این وضع مطلوب نیست و ما خیلی با شرایط مطلوب فاصله داریم .
افزایش تعداد کارهای پژوهشی، مقالات، آثار و کتابها در سالهای اخیر رو به رشد بوده و از نظر کیفی نیز در حال ارتقا است و این نشان دهنده به ثمر نشستن تلاشهای گذشتگان است.
اما مسأله این است که در حوزه علمیه ادبیات ما با ادبیات مرسوم پژوهشی مرسوم یک مقدار متفاوت است و ما از این حیث مشکل داریم در حوزه علمیه، در زمینه محتوای پژوهشی کارهای جدی انجام میشود اما در زمینه عرضه کارهای پژوهشی دچار مشکل هستیم و بیشترین مشکلات ما عرضه کارهای محتوایی و پژوهشی با ادبیات علمی و پژوهشی امروزی جامعه است.
عرصه نشر و عرضه را کمتر مورد توجه قرار دادیم و این از نقاط ضعف حوزه علمیه است، اگرچه نمیخواهم این را یک ضعف اساسی بدانم چرا که از حیث محتوا بسیار توانمند هستیم اما اگر در زمینه عرضه ضعیف باشیم نمیتوانیم این محتوای ارزشمند را به درستی ارائه دهیم.
اگر ما این توانایی را داشتیم که پیوند مناسبی میان حوزه و دانشگاه ایجاد کنیم، روند رو به رشد فعالیت پژوهشی ما در حوزه علوم انسانی و علوم اسلامی سرعت میگرفت، بنده در برخی مراکز پژوهشی دانشگاهی نیز دستی بر آتش دارم و شاهد هستم که آنجا اگرچه در زمینه عرضه تولیدات پژوهشی توانمندی داریم اما در زمینه محتوا دچار مشکل هستیم و این پیوند میتواند مشکل هر دو طرف را برطرف نماید.
در گذشته بیشتر امور پژوهشی به صورت فردی انجام می شد تنها برخی بزرگان بودهاند که در حوزه پژوهش فعالیت داشتهاند اما پس از انقلاب اسلامی مراکز علمی و پژوهشی متعددی در حوزه علمیه شکل گرفته و این روند در سالهای اخیر بیش از گذشته رشد داشته است و این دستاوردها که حاصل آن تولید محصولات علمی و کتب و مقالات متعدد است با دهههای قبل تفاوت چشمگیری دارد.
کارنامه انقلاب اسلامی در چهل سالگی در زمینه حوزه علوم انسانی و علوم اسلامی و مباحث فرهنگی بسیار درخشان است و این به عنوان یک دستاورد برای انقلاب اسلامی باید مطرح شود.
اگرچه معتقد هستم در زمینه کارهای پژوهشی میتوانستیم پیشرفتهای بسیار بیشتری داشته باشیم و نتوانستیم سرعت کافی در این زمینه داشته باشیم که بخشی از آن به دلیل کم توجهی متولیان امر است، عملگرایی و پرشور و پرحرارت به کارها پرداختن برای رسیدن به نتیجه نهایی یکی از اشتباهات ما بوده است که منجر شده تا ابتدا تصمیمی اتخاذ کنیم سپس به دنبال رسیدن به نتیجه و تفکر پیرامون انجام آن کار برویم.
اگر ما بدانیم باید تخصصی در زمینه مسائل مختلف ورود پیدا کنیم و به این کار جامه عمل بپوشانیم نتایج بهتری به دست خواهیم آورد، باید فعالیت تخصصی فرهنگ سازی شود، متأسفانه اغلب شاهد هستیم همه مدعی توانمندی حل مسائل در همه زمینهها هستند که این موضوع مشکل ساز است، اگر کسی در حوزهای تخصص دارد نباید به دیگر حوزهها که تخصصی در آن ندارد ورود پیدا کند.
چه عواملی باعث کاهش انگیزه طلاب در زمینه پژوهش میشود؟
متأسفانه معمولا طلاب و فضلای حوزه علمیه نتیجه و ثمره فعالیتهای علمی و پژوهشی خود را مشاهده نمیکنند، همه به دنبال این هستند که زمانی که کاری را انجام میدهد حاصل و نتیجه آن را به خوبی رصد و مشاهده کنند، اما متأسفانه اغلب طلاب از چنین امکانی در فعالیتهای خود برخوردار نیستند و نمیدانند وقتی کاری را انجام میدهند چه اتفاقی برای آنها رخ میدهد و این فرآیند علمی که در آن مشغول تلاش هستند به چه نتایجی خواهد رسید.
این مشاهده نکردن نتیجه و اثرگذاری قطعا یکی از عوامل مهم پیرامون کاهش انگیزه طلاب در مسأله پژوهش است، اگرچه نکات دیگری نیز وجود دارد، به طور کلی انسان نسبت به عرصههایی که کمتر در آن تبحر دارد همیشه واکنش نشان میدهد، ما در حوزه علمیه کمتر در عرصه مکتوب دست به قلم میشویم و چون برای ما حضور در عرصه مکتوب و نوشتن سخت است بیشتر جذب عرصه وعظ و سخنرانی خواهیم شد.
شاهد هستیم که طلاب همیشه انس با سخنرانی و منبر دارند و به همین خاطر در این زمینه موفقتر بودهایم اما در زمینه مکتوب با چالش و سختی مواجه هستیم، روال حوزه علمیه ما را به سمت سخنرانی و سخنوری و وعظ و خطابه برده است تا نویسندگی و نوشتن.
از سویی شاهد هستیم که افراد سخنران بیشتر مورد توجه مردم هستند و بیشتر دیده میشوند و این نیز در کنار دیگر عوامل باعث میشود تا طلاب میل کمتری به فعالیت پژوهشی داشته باشند.
واقعیت دیگر این است که سخنرانی کمتر مورد نقد قرار میگیرد تا نوشتهها و مکتوبات و این نیز میتواند یکی دیگر از عوامل گرایش بیشتر طلاب به سخنرانی باشد تا حضور در عرصه مکتوب.
پژوهش و پژوهشگر در حوزه علمیه آیا حمایت مالی مناسب نیز دارد؟
معمولا پروژههای درآمدزا در زمینه پژوهش به کسانی میرسد که بیشتر در جلوی چشم هستند و ارتباطات بهتری دارند، مسأله دیگر این است که پژوهش در کشور ما وابسته به مراکز دولتی است و تا وقتی این موضوع در کشور ادامه داشته باشد شاهد مشکلات مالی در این زمینه هستیم.
اگرچه حوزه علمیه مستقیما با دولت در تماس و در ارتباط نیست اما مشکلات اقتصادی و مالی برای حوزه علمیه نیز مشکل ساز بوده است، تا وقتی فعالیت پژوهشی ما گره خورده باشد با منابع دولتی با این مشکلات مواجه خواهیم بود، تا زمانی که بخش خصوصی در زمینه پژوهش ورود پیدا نکند این مشکلات ناشی از وابستگی به منابع دولتی وجود خواهد داشت.
اینکه شاهد هستیم وعظ و خطابه رونق دارد به علت حمایت بخش خصوصی و افراد خصوصی فارغ از منابع دولتی از مجالس مذهبی و سخنرانی است، اینکه یک فرهنگی شکل گرفته که افراد شرایطی را برای سخنران فراهم کنند تا برای دیگران صحبت کند و انتقال معارف دینی را انجام دهد باید در زمینه پژوهش نیز شکل بگیرد تا بتوانیم مستقل از منابع دولتی عمل کنیم.
خوشبختانه افراد هزینه مراسمات مذهبی را برعهده میگیرند اما متأسفانه هنوز فرهنگ حمایت از تولید علم و پژوهش دینی در جامعه شکل نگرفته است و اگر این فرهنگ سازی در جامعه شکل میگرفت تحول مهمی میتوانست در زمینه فعالیتهای پژوهشی ایجاد کند.
آیا پژوهش علوم اسلامی از چرخه و فرآیند مناسبی برخوردار است؟
متأسفانه چرخه ما در زمینه کارهای پژوهشی تکمیل نیست، ما در حوزه رصد دچار مشکل هستیم و نمیدانیم چه چیزی را به خوبی مورد بررسی و رصد قرار دهیم تا بتوانیم به نتایج مفیدتری در حوزه پژوهشی برسیم و نیازهای جامعه را به خوبی پاسخگو باشیم.
در عرصه مدیریت کارهای پژوهشی نیز نیازمند ترمیم هستیم تا بتوانیم مدیریت کارها را برای حل مسأله بهتر انجام دهیم، اگرچه عرصه مدیریت شرایطی بهتر از رصد دارد اما شاهد مشکلاتی در این زمینه هستیم، ضعف مدیریتی منجر به موازی کاری در زمینه فعالیتهای پژوهشی مراکز مختلف شده است، کارهای موازی متعددی همواره در حال انجام است و وقتی از این موازی کاریها مطلع میشویم که به انتها و پایان فعالیت پژوهشی خود در عرصهای میرسیم.
مهمتر از رصد و مدیریت مسأله کاربردی شدن پژوهشهای انجام شده است که در این عرصه مشکلات بسیاری داریم، کارهای بسیار خوبی انجام شده که متأسفانه عرضه نمی شود و به دست مصرف کننده نمیرسد و در نهایت نیز اغلب این کارها تاریخ مصرف خودشان را از دست میدهند و بلا استفاده میمانند.
مشکل دیگر ما در چرخه کارهای پژوهشی بازخورد گیری ما است که در همان زمینه رصد و نیاز سنجی اثرگذار است و موجب ضعف ما در زمینه نیاز سنجی است.
مسأله سنجی و نیاز سنجی در حوزه پژوهش علوم اسلامی در دفتر تبلیغات اسلامی در چه شرایطی است؟
دفتر تبلیغات اسلامی برای رسیدن به یک نیاز سنجی صحیح چندسالی است پروژه بزرگی را آغاز کرده به نام مسأله محوری و تمام قوا را به کار گرفتهایم تا به سمت مسأله محوری حرکت کنیم، این موضوع یعنی در یک پروژه کاملا علمی مسائلی را احصا کنیم و تمام تلاشمان را برای حل آن مسأله به کار بگیریم، در این فرآیند حل مسأله که یک گام مهم آن فعالیت پژوهشی است، به پژوهش بپردازیم در کنار آن مسائل تبلیغی و آموزشی را هم در نظر بگیریم.
در حقیقت یک پروژه کشف تا حل مسأله در دفتر تبلیغات شکل گرفته است که موضوع پژوهشی با توجه به نیاز سنجیهای انجام شده در آن از اهمیت خاصی برخوردار است، ما به این نتیجه رسیدهایم که هیچکس و هیچ کجا توانمندی حل همه مسائل و مشکلات را ندارد، هرکسی اگر بتواند به میزان توان خود یک مسأله را هرچند کوچک، کمک به حل شدن کند و هرکسی تلاش کند در حوزه تخصص خود ورود پیدا کند و همه ادعای توانایی حل کردن همه مسائل را نداشته باشیم با توجه به منابع خوبی که داریم میتوانیم به نتیجه مطلوب برسیم.
کلام آخر خود را به عنوان یک پژوهشگر و رییس یک مرکز پژوهشی خطاب به پژوهشگران و مسؤولان حوزه علمیه بفرمایید.
در مجموع حوزه علمیه در فعالیتهای فردی بسیار بهتر از فعالیتهای گروهی و تشکیلاتی بوده است و یکی از علل موفقیت حوزه علمیه در زمینه تبلیغ همین فردی بودن آن است، در تلاش هستیم تا فعالیت تشکیلاتی و گروهی را در حوزه علمیه سر و سامان دهیم و تلاش کنیم تا مانع از موازی کاریها شده و فعالیتهای فردی را هم راستا کنیم تا به یک فعالیت سازمانی و جمعی و هم افزا دست پیدا کنیم که نتایج آن سرعت خیلی مطلوبی را داشته باشد.
ارائه خدمات پژوهشی مناسب به پژوهشگران میتواند از دستاوردهای این هم افزایی باشد و در تلاش هستیم که به عنوان یک سازمان و نهاد پژوهشی به ارائه خدمات به پژوهشگران بپردازیم و دیگر سازمانها نیز باید به این وظایف خود آگاه باشند.
یکی دیگر از مسائل مهم سازمانهای پژوهشی پرداختن به کارهایی است که افراد به صورت انفرادی قادر به انجام آن نیستند، در حوزه علمیه پژوهشگران موفقی داریم که به صورت انفرادی کارهای بسیار خوبی انجام میدهند، قرار نیست که کار آنها را دوباره تکرار کنیم، اتفاقا اگر به زمینه فعالیت افراد ورود پیدا نکنیم نتایج بهتری نیز خواهد داشت.
باید وارد کارهایی شویم که نیازمند حمایت سازمانها و نهادها و توانایی آنها برای هم افزایی باشد تا به نتیجه برسد و یکی از همتها و افقهای دید ما این است که در سالهای آینده کلان پروژههایی را طراحی کنیم که هم مسأله محور و متناسب با نیازها باشد و کاملا کاربردی بوده و نیازمند هم افزایی و استفاده از ظرفیت فعالیت گروهی و سازمانی برای رسیدن به نتیجه باشد.