دین معرف رابطه انسان و حقیقت پنهان و اخلاق مبین رابطه انسان و حقیقت آشکار است. به دیگر سخن، دین و اخلاق در همه صورت های خود، با حقیقت اتصال دارند و از آن الهام می گیرند و بدان باز می گردند، در عین حال این پرسش هم چنان پا برجاست که چگونه می توان میان دین که با جزم به ایمان آغاز می شود و اخلاق که صبغه ای فلسفی و چون و چرا پذیر دارد، ارتباطی استوار ترسیم نمود. تحلیل رابطه میان حوزه دین و حیطه اخلاق ، در عین گره گشایی ، خالی ا مخاطره نیست، بدین دلیل که دربستر فرهنگ، بیش و کم ، میان دین و اخلاق از یک سو و حوزه های فلسفی و عرفانی از سو، تعارض هایی بوده است.
ارتباط مابعد الطبیعی دین و اخلاق تلاش دارد در حوزه ادیان ابراهیمی که در آن خداوند، به عنوان حقیقت متجلی شناخته و به عنوان حقیقت متعالی، ستایش می شود، تبیینی تازه از این ارتباط را از طریق یافته های عرفانی و کشفی به دست دهد. این تحلیل با تکیه بر شیوه نگارش آموزشی و تا حدی با استفاده از لحن ذوقی سامان یافته و مقوله هایی چون «رابطه مابعد الطبیعی بین دین و اخلاق» ، «نظریه انسان کامل»، «اخلاق تاسی» ، «کیفیت تاثیر فعل انسان در عالم خلقت» و… را طرح و با تقسیم بندی نظریه های مطرح و نقد مقدماتی آنها، نظریه اسلامی را در این باب به بحث گذاشته است.